سر کارخانه به والیبال گرم است؛
افول ورزش کارگری در دولت احمدینژاد!
مصطفی کارخانه سر خود را با والیبال و شغل اصلیاش گرم کرده و موانع زیادی ر ا بر سر راه فدراسیون کارگری میبیند با گلایه از این اوضاع میگوید: «وضع ما مشخص نیست و هیچکس سراغی از ما نمیگیرد».
اوج شکوفایی ورزش کارگری را در دهه ۷۰ و تا آغاز دولت احمدینژاد در سراسر کشور شاهد بودیم.
به گزارش ایلنا، ماده ۱۵۴ قانون کار اولین قانونی بود که به دلیل اختلاف مجلس و دولت به تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام رسید و کلیات آن طرح خوب، این بود که تمامی کارفرماها و کارخانجات و اماکن تولیدی و صنعتی موظف هستند که به تناسب تعداد کارگران خود یا فضای ورزشی در محیط کار درست کنند و یا اجاره کنند در غیر اینصورت به ازای هر کارگر باید به ازای هر کارگر سالانه یک هزار تومان به حساب وزارت کار واریز کنند تا وزارت کار از محل کسب این درآمدها نسبت به احداثو توسعه فضاهای کارگری ورزشی - تفریحی و زیارتی در سراسر کشور اقدام کند.
یادش بخیر حاج مرادعلی شیرانی مدیرکل ورزش کارگران بود و حسین کمالی هم وزیر کار. انقلابی در ورزش کارگران بوجود آمد و در کمتر از یک دهه بیش از ۱۱۴ استادیوم و سالن ورزشی در شهرهای بزرگ ویژه کارگران احداثشد، ضمن اینکه کارگران در شهرهای بندر انزلی - محمودآباد - مشهد مقدس و قم صاحب استراحتگاهها و زائرسراهای بسیار با کیفیتی شدند.
هنوز هم در بسیاری از شهرستانها مسابقات لیگ دسته اول و دوم و حتی لیگ برتر فوتبال و فوتسال در ورزشگاههای کارگری برگزار میشود اما وقتی بحثتجمیع عوارض پیش آمد و ماده ۱۵۴ که با مطالعه تهیه شده بود بایگانی شد دوران افول ورزش کارگران هم آغاز شد تا اینکه در زمستان سال گذشته به یکباره شاهد تاسیس فدراسیون ورزش کارگری بودیم.
ورزش کارگری همانگونه که از اسمش پیداست با همان شکل و شمایل هم میتوانست به عنوان اداره کل در وزارت ورزش کارش را دنبال کند چه اینکه وظیفه ادارات ستادی، طراحی و توسعه ورزش در همه سطوح کارگری است و فلسفه ورزش کارگری همانگونه که در قانون کار آمده سلامتی و تندرستی کارگران و خانوادههای ایشان است تا بتوانند با شادابی و نشاط راندمان کار و تولید را در کشور افزایش دهند.
اینکه مسئولین وقت وزارت کار و رفاه و تامین اجتماعی چگونه و براساس چه تفکری فدراسیون کارگری را تاسیس کردند در حالیکه با همان اداره کل ورزش و تفریحات سالم هم میشد ورزش کارگران را دوباره سر و سامان داد با این وجود وقتی یک فرد آشنا با تمام چم و خم ورزش کارگری و آشنا با امور رسانهای را در راس فدراسیون کارگری گذاشتند تا حدودی امیدواریها زیاد شد چه اینکه علی میرزاخانی سالها در بطن ورزش کارگری بوده و توانسته بود از طریق ارتباط با رسانهها، ورزش کارگری را احیا کند. او در مدت چند ماهی که سرپرست فدراسیون کارگران بود کار تدوین اساسنامهها و انتخاب هیاتها و انجمنها را به انجام رساند و جمعی از آشنایان به ورزش کارگری را در فدراسیون جمع کرد تا بتواند کاری ریشهای را آغاز کند.
از بد حادثه مواجه شد با استیضاح وزیر کار و همچنین عدم برگزاری انتخابات فدراسیون کارگری وگرنه بدون شک میرزاخانی با انتخابش به عنوان رییس فدراسیون کارگری منشا خیری میشد تا ورزش کارگران بار دیگر به دوران اوج خود باز گردد. طرحی را تعریف کرده بود که فدراسیون ورزش کارگری و اداره کل ورزش کارگران موازیکاری نکنند ضمن اینکه با رفاقت و تعامل بتوانند به خواستههای ورزش کارگران و خانوادههای کارگری پاسخی مثبت بدهند. اما تابستان که تمام شد و همه امور برای برگزاری انتخابات فدراسیون آماده میشد یکباره مصطفی کارخانه که او نیز از خانواده بزرگ ورزش است به عنوان جانشین میرزاخانی معرفی شد که این انتصاب تا حدودی شک و شبهاتی را برانگیخت و نشان میداد جریانی در تلاش برای به ثمر نرسیدن اهداف فدراسیون ورزش کارگری از ابتدا بوده که گویا با رفتن میرزاخانی به اهداف خود میرسند.
امروز که مصطفی کارخانه سر خود را با والیبال و شغل اصلیاش گرم کرده و موانع زیادی ر ا بر سر راه فدراسیون کارگری میبیند با گلایه از این اوضاع میگوید: «وضع ما مشخص نیست و هیچکس سراغی از ما نمیگیرد».
آقا مصطفی اتفاقا خیلی زود متوجه شده و ای کاش وارد این بازی نمیشد، اما از علی ربیعی که خود از خانواده کارگری است و تا حدود زیادی با تشکیلات ورزش کارگران هم از قدیم آشنایی داشته و دارد و اکنون در راس وزارت کار قرار گرفته انتظار داریم با مطالعه اوضاع بار دیگر ورزش کارگران را به سر وسامان برساند. حضور فردی مثل میرزاخانی که بنیان و شالوده فدراسیون ورزش کارگری را در کمتر از ۶ ماه پایهریزی کرد یکی از این راههاست و راه دوم هم تقویت اداره کل ورزش و تفریحات سالم است تا نیروها و بودجههای ورزش کارگری در یک مسیر و در یک جهت حرکت کند.
گزارش: سیدرضا فیض آبادی