نگاهی به انتصابات وزارت ورزش برای مدیریت سرخابیها در سالهای اخیر؛
این مدیران را از کجا پیدا میکنی آقای سلطانی فر؟ (گزارش)
اتفاقات شب گذشته برنامه فوتبال برتر نشان از اشتباهات تکراری و همیشگی وزارت ورزش در انتصاب مدیران برای سرخابیها داشت.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، در حالیکه چند ماه بیشتر به به عمر دولت دوازدهم باقی نمانده و سال آینده در چنین موقعیتی و احتمالا پیش از شروع لیگ بیست و یکم ترکیب وزرای دولت بعدی متفاوت خواهد بود به نظر میرسد زمان مناسبی برای سنجش عملکرد وزارتخانههای مختلف در حوزههای مختلف باشد و بررسی عملکرد مسعود سلطانیفر به عنوان وزیر ورزش و جوانان در این بازه زمانی خصوصاً در رشته فوتبال و دو تیم پرطرفداری که تحت مالکیت این وزارتخانه اداره میشود هم از این قائده مستثنی نیست.
شب گذشته در برنامه فوتبال برتر شاهد جنگ لفظی و دعوای میان اسماعیل خلیلزاده و احمد سعادتمند بودیم که بیش از هر چیزی نشان از انتخابهای اشتباه وزیر ورزش در مدیریت باشگاه آبی پوش پایتخت دارد. در پرسپولیس هم وضعیت بهتر از این نیست و انتخابهای دوران وزارت سلطانیفر بهتر از تیم مقابل نبوده است. به این بهانه به بررسی مدیران دو تیم که توسط وزارت ورزش منصوب شدند میپردازیم.
پرسپولیس
اگرچه سلطانیفر و وزارت ورزش سعی دارند موفقیتهای اخیر پرسپولیس در لیگ داخلی و لیگ قهرمانان آسیا را مرهون مدیریت خوب و اصولی و حساب شده خود بدانند ولی مشکلات داخلی باشگاه بیش از آن است که بتوان چنین فرضیهای را پذیرفت. انتخابهای اشتباه برای مدیرعاملی و هیات مدیره پرسپولیس در سالهای اخیر انکار ناپذیر است و جالب اینجاست که با جدایی هر مدیر در حالیکه انتظار برای انتخاب نفر مناسبتر به منظور بهبود اوضاع وجود دارد شاهد انتخاب بدتری هستیم که وضعیت باشگاه را بدتر هم میکند.
اگرچه عملکرد علی اکبر طاهری و حمیدرضا گرشاسبی در مدیریت باشگاه قابل قبول بوده ولی در دوره آنها مسائلی مثل مشکلات ایجاد شده در پرونده رامین رضاییان و مهدی طارمی و بسته شدن پنجره باشگاه قابل چشم پوشی نیست و البته آخرین دوران خوش مدیریتی پرسپولیس مربوط به حضور این دو نفر در رأس باشگاه است. بستن قرارداد با آپشن های سنگین با برانکو هم از آخرین اقدامات گرشاسبی بود که پرسپولیس تا چند روز قبل درگیر آن بود و به سختی توانست از آن عبور کند.
بعد از آنها ایرج عرب روی کار آمد که شاید بیشترین ناراحتی هواداران پرسپولیس در دوره او محسوب میشود و مربوط به جدایی برانکو ایوانکوویچ است. سرمربی پرافتخار و موفق پرسپولیس بعد از 4 سال یکباره تصمیم به جدایی از این تیم گرفت و تلاش های باشگاه برای حفظ او هم نتیجه نداد. در نتیجه فشار هواداران عرب مجبور به استعفا شد. او که با پرداخت نکردن معوقات برانکو مقصر جدایی او شناخته شد بارها اعلام کرده بود پول او فراهم شده و آماده است ولی تسویه حساب با سرمربی کروات تا یک سال بعد از او همچنان در جریان بود.
محمدحسن انصاری فرد نفر دیگری بود که روی کار آمد تا پس از شرایط بحرانی دوران ایرج عرب سرو سامانی به باشگاه بدهد. به نظر انتخاب خوبی میرسید چرا که هم سابقه مدیریت در باشگاه را داشت و هم یک چهره فوتبالی و ورزشی از بدنه باشگاه بود. انصاری فرد بعد از جدایی کالدرون توانست یحیی گلمحمدی را برای پرسپولیس جذب کند که شکل آمدن او به این تیم از شهر خودرو هنوز هم حرف و حدیثهایی در دل خود دارد.
مهمترین انتقاداتی که متوجه دوران مدیریت انصاریفرد در پرسپولیس میشود جذب دو مهاجم خارجی نا موفق این تیم یعنی آنتونی استوکس و اوساگونا است که اولی به دلیل سابقه منفی در قراردادهای قبلی خود این احتمال در موردش وجود داشت که به قراردادش پایبند نباشد و دیگری هم یک خرید ناکارآمد از لحاظ فنی بود ولی دو پرونده مالی سنگین روی دست باشگاه گذاشت.
بعد از پایان دوران انصاری فرد مدارک مالی علیه او منتشر شد که یک نمونه آن مربوط به هزینه سنگین خرید کت شلوار شخصی از حساب باشگاه بود که سرو صدای زیادی بپا کرد.
اگر فکر میکنید با خروج انصاری فرد که عملکرد خوبی در پرسپولیس نداشت اوضاع این تیم بهتر شد سخت در اشتباهید. بعد از جدایی انصاری فرد مدیریت این باشگاه در اختیار مهدی رسول پناه قرار گرفت که حضورش در هیات مدیره هم مورد سوال بود. او که سابقه چندانی در مدیریت و در ورزش نداشت و یک دندان پزشک بود گفته میشود به دلیل رابطه نزدیک و مورد اعتماد وزیر ورزش بودن به مدیریت پرسپولیس رسید و دوران مدیریت او با جدایی بازیکنان مهم این تیم مثل علیپور، ترابی و شجاع خلیل زاده ختم شد. در روزهای پایانی مدیریت رسول پناه در پرسپولیس فایلهای صوتی و تصویری از او منتشر شد که حرفهایی علیه بازیکنان و عوامل کادرفنی باشگاه زده بود و حاشیههای زیادی برای پرسپولیس به همراه داشت و در نتیجه همین حواشی مجبور شد زیر بار فشار انتقاد هواداران استعفا دهد و جدا شود.
حالا سمیعی انتخاب دیگر سلطانی فر برای مدیریت پرسپولیس است که مدیر کل حراست ورزش و جوانان بود و به نظر میرسد مورد اعتماد وزیر ورزش بودن در انتخاب او هم نقش مهمی داشته است. هرچند قضاوت در مورد عملکرد او در پرسپولیس هنوز زود است و باید مدتی زمان داد تا کارنامه مدیریتی او را هم دید.
استقلال
اوضاع در استقلال اگر بدتر از پرسپولیس نباشد بهتر هم نبوده است. اگر ضعفهای مدیریتی پرسپولیس را بتوان با موفقیتهای این تیم در نتایج کسب شده توجیه کرد و روی آن سرپوش گذاشت، استقلال در این مورد هم حتی عملکرد خوبی نداشته و دلیل اینکه هواداران استقلال اعتراض شدیدی نسبت به عملکرد وزیر ورزش دارند این است که در کنار مشکلاتی مشابه پرسپولیس، عملکرد تیم از لحاظ نتیجه گیری هم خوب نبوده و در سالهای اخیر تنها یک جام حذفی به این تیم رسیده است.
زمانی که سلطانیفر روی کار آمد مدیریت استقلال بر عهده افشارزاده بود که حاصل عملکردش رتبههای چهارم و پنجم جدول در لیگ سیزدهم و چهاردهم بود و حسنیخو که مثل جعفر سمیعی از حراست وزارت ورزش میآمد توسط سلطانی فر به عنوان سرپرست استقلال منصوب شد ولی به دلایلی چند روز بعد از این سمت کنارهگیری کرد تا سیدرضا افتخاری که بیشتر یک چهره فوتسالی بود مدیریت استقلال را بر عهده بگیرد.
او در اولین مصاحبه خود پس از روی کار آمدن اشاره کرد که در استقلال به دنبال کسب ستاره چهارم است و این موضوع نشان از نا آگاهی او نسبت به مجموعه تحت مدیریتش دارد. افتخاری دوران مدیریتش در استقلال با انتقادات زیادی همراه بود که نتایج نه چندان خوب این تیم هم مزید بر علت شد تا فشار انتقادات از او به اوج خودش برسد. اگرچه قربانی نتایج ضعیف استقلال علیرضا منصوریان شد و افتخاری شفر را به استقلال آورد ولی در نهایت خودش هم از استقلال رفت تا جایش را فتحی بگیرد.
اینجا هم مثل پرسپولیس با رفتن یک مدیر، شاهد انتصاب انتقادآمیز تری بودیم و امیرحسین فتحی روی کار آمد. جدایی چهرههای مهم تیم مثل جپاروف، تیام و پاتوسی در دو مقطع برخلاف وعدههای او باعث شد هواداران هر هفته علیه او روی سکوها شعار دهند و این شعارها حتی زمان صدرنشینی استقلال هم ادامه داشت و در نهایت با جدایی استراماچونی هواداران دیگر حضور او در تیم را تاب نیاوردند و انقدر به او و وزارت ورزش فشار آوردند تا از سمتش کنار برود. هرچند مقاومت سلطانیفر نسبت به کنار رفتن فتحی نشان از این داشت که تمایلی به این قطع همکاری نداشته است.
پس از فتحی استقلال چند دوره مدیریتی را تجربه کرد. ابتدا در روزهایی که این تیم در بحران اعتراض شدید هواداران برای بازگشت استراماچونی بود چهره محبوب آنها یعنی علی فتح الله زاده با وعده بازگشت سرمربی ایتالیایی روی کار آمد ولی بعد از مدتی به بهانه بیماری از سمتش استعفا داد و مدتی سرپرستی باشگاه بر عهده خلیلزاده بود و در نهایت احمد سعادتمند روی کار آمد که این دوره ها هرکدام با حواشی زیادی همراه بود که نتیجه آن را شب گذشته در برنامه فوتبال برتر همه دیدند.
حواشی مربوط به بازگشت استراماچونی و مذاکره با او در شرایطی که هدایت استقلال بر عهده فرهاد مجیدی بود و این تیم در کورس قهرمانی جام حذفی و سهمیه لیگ برتر قرار داشت در کنار اختلافات داخلی هیات مدیره در نهایت منجر به برکناری سعادتمند از سوی خلیل زاده شد و احمد مددی سرپرست باشگاه شد. کارنامه سعادتمند به عنوان مدیرعامل و خلیل زاده به عنوان رئیس هیات مدیره هر دو جای انتقادات زیادی دارد.
در حالیکه خلیل زاده عنوان میکرد سعادتمند سرخود برای مذاکره با استراماچونی راهی ایتالیا شده ولی مدیرعامل وقت آبیها مدعی این است که صورت جلسه هیات مدیره او را راهی ایتالیا کرده است. دعوای این دو نفر کار را به جایی رساند که شب گذشته در فوتبال برتر از خجالت یکدیگر در بیایند و خلیل زاده در یک اقدام غیر حرفهای فایل صوتی از سعادتمند منتشر کند که اشاره به بیانیه علیه فرهاد مجیدی دارد.
در حال حاضر استقلال بدون مدیرعامل و با سرپرستی مددی اداره میشود و درگیر مسائلی از جمله بستن پرونده استراماچونی است و تلاش باشگاه برای کاهش قرارداد بازیکنان هم حاشیه جدیدی برای این تیم است که نشان از سو مدیریت در این مجموعه دارد.
***
اگرچه ماههای پایانی حضور سلطانیفر بر مسند وزارت ورزش را شاهد هستیم ولی نگاهی به کارنامه او نشان میدهد حداقل در مدیریت این دو باشگاه عملکرد قابل دفاعی نداشته است و انتخابهای عجیب و غریب برای مدیریت دو باشگاهی که گفته میشود اهمیت یک وزارتخانه یا حتی بیشتر از آن را در ایران دارند یک بخش خیلی مهم از کارنامه پرانتقاد سلطانیفر است و این سوال که واقعاً چنین مدیرانی را از کجا میآورد و منصوب میکند به عملکرد او وارد است.