بهروز سلطانی: در پرسپولیس خانه از پایبست ویران است/ افق روشنی را با شرایط فعلی برای تیم متصور نیستم
پیشکسوت پرسپولیس نسبت به شرایط این تیم خوشبین نیست.
به گزارش ایلنا، بهروز سلطانی، پیشکسوت پرسپولیس در مورد شرایط این تیم و اوضاع و احوال مدیریت باشگاه و انتقاداتی که میشود صحبتهای صریحی انجام داد که میخوانید:
بازی پرسپولیس مقابل سایپا را دیدید. نمایش سرخپوشان را بهلحاظ فنی چگونه ارزیابی کردید؟
پرسپولیس مقابل سایپا بد کار نکرد اما تیم آن زهر لازم را نداشت. در واقع در غیاب آلکثیر که متأسفانه با حکم ظالمانه AFC محروم شده و من نمیدانم چرا کنفدراسیون به فرجامخواهی پرسپولیس هم پاسخ مثبتی نداد، دست یحیی در خط حمله خالی است. عبدی مهاجم بدی نیست. او تلاش زیادی میکند و خیلی هم زحمت متحمل میشود اما او یک تمامکننده ایدهآل مانند آلکثیر نیست؛ نکته مهمی که موجب شد پرسپولیس دو امتیاز حساس را در مقابل سایپا در شروع کار رسمیاش در لیگ از دست بدهد.
در پرسپولیس از گذشته اینطور بوده که همه از مهاجمش توقع گلزنی و از تیم محبوبشان توقع برد و قهرمانی دارند. ماهیت تیم از گذشته تا به حال هیچ تغییری نکرده و خواسته هواداران و کارشناسان هم از پرسپولیس فقط به گلزنی و پیروزی و قهرمانی باز میگردد.
مشکل اینجاست که سرمربی پرسپولیس دنبال مهاجم و مدافع است، اما حساب باشگاه خالی است مضاف بر اینکه بازیکن چندان خوبی هم بیرون نمانده و در بازار نقلوانتقالات موجودی بهصورت ایدهآل برای پرسپولیس وجود ندارد.
متأسفانه خانه از پایه ویران است. پرسپولیس تیمی دولتی است به همین دلیل وزارت ورزش برای این تیم تصمیم میگیرد، اما اینبار هم به نظر من برای مدیریت این تیم انتخاب خوبی انجام نشد.
در دنیای فعلی فوتبال و حتی فوتبال ما که مشکلات بسیاری هم در آن وجود دارد با مدیریت خوب و داشتن منابع مالی میتوان تا حدودی بر مشکلات غلبه کرد که عملاً چنین نکته مهمی در پرسپولیس دیده نمیشود به همین دلیل دیدیم خیلی راحت ترابی، شجاع و نادری از پرسپولیس جدا شدند و بعد از تغییر و تحولات مدیریتی هم عملاً هیچ تغییری حداقل تا به اینجای کار که البته فرصت چندانی هم به فینال آسیا نمانده در پرسپولیس شاهد نیستیم، به همین دلیل سرمربی پرسپولیس بسیار نگران است و با این شرایط به نظرم سرمربی پرسپولیس هم بالاخره طاقتش را از دست میدهد و چند هفته دیگر میهمان پرسپولیس نیست. مدیریتهای ضعیف قبلی شدیداً به پرسپولیس لطمه زدند و حالا هم با تغییراتی که به وجود آمده مدیر جدید نمیتواند شوک مثبت لازم را در پرسپولیس به وجود آورد.
در خط دفاع بخصوص دفاع میانی هم دست یحیی چندان پر نیست!
بله، انصاری آمده اما او حداقل دو سه ماه برای برگشتن به فرم ایدهآل زمان میخواهد، به این ترتیب یحیی نمیتواند برای فینال روی او حساب باز کند و موجودیاش فقط کنعانیزادگان و سیدجلال است. سید مدافع خوب و متعصبی است اما همه میدانند او بیشتر با فکر و تجربهاش بازی میکند و در بازیهای سنگین ممکن است بدنش شرایط ایدهآل را نداشته باشد. من افق روشنی را با شرایط فعلی برای پرسپولیس متصور نیستم و معتقدم یحیی با رویهای که از باشگاه میبیند و خواستههایش را تماماً بر باد رفته میبیند، چند هفته دیگر اگر به شکل عامیانه بخواهم بگویم آمپر میچسباند از پرسپولیس جدا میشود.
اوضاع بقیه خطوط را در پرسپولیس خوب میدانید؟
بله، در خط دروازه لک عالی کار کرد اما در خط حمله و دفاع میانی دست یحیی پر نیست، هرچند مانند دروازه در خط میانی هم سمبه پرسپولیس پرزور است.
در خصوص دو بازیکنی که یحیی قصد دارد از شهرخودرو به خدمت بگیرد چه نظری دارید؟
امین قاسمینژاد مهاجم خوبی است و به نظرم به درد پرسپولیس میخورد. فرشاد فرجی هم نسبتاً بد نیست و بهدلیل بازی در پست دفاع میانی و دفاعهای کنار میتواند به پرسپولیس کمک کند؛ با این وجود معتقدم اوضاع پرسپولیس با این خریدها ایدهآل نمیشود اما باز هم با شرایطی که وجود دارد بد بهتر از بدتر است.
با موجودی فعلی شرایط رقابتی پرسپولیس را برای تکرار قهرمانیاش در لیگ و دو جام دیگر چگونه ارزیابی میکنید؟
برای داخل هم با وضعیتی که ما شاهدیم اوضاع خطرناکتر است چون سایر مدعیان بر خلاف پرسپولیس تیمهایشان را بسیار خوب تقویت کردهاند و از آنجا که تیمها مقابل پرسپولیس با تمام توان و انگیزه زیاد بازی میکنند این مسأله عملاً نتیجهگیری را برای پرسپولیس دشوار میسازد. زمان ما اصطلاحی وجود داشت که ما بهترین بازیکنان و نیمکت را در اختیار داشتیم به همین دلیل میگفتند خود این تیم 80درصد کار را بهلحاظ فنی پیش میبرد و 20درصد بقیه نیز هواداران پرتعدادمان بودند که در اصطلاح با فوت آنها در تکمیل 80درصد بازی خودمان حریفان را شکست میدادیم و تقریباً در بیشتر سالها قهرمان بودیم، اما متأسفانه در حال حاضر مادیات و مدیریت مواردی هستند که نقطه ضعف پرسپولیس محسوب میشوند و تیم اول ایران از این مسأله صدمات زیادی را متحمل شده است. در آسیا هم به نظرم با خریدهای بهموقع و مناسب یحیی و ارنج خوب و کوچینگ عالی او و دستیارانش بود که بهنوعی کار را برای نتیجهگیری پرسپولیس مهیا ساخت وگرنه تیم پرسپولیس در مسابقات آسیایی هم در غیاب یحیی با چالشهای بزرگی مواجه میشد.
زنگ خطر بعد از آنکه بارها یحیی گلمحمدی و بقیه کادر فنیاش که به مشکلات بزرگ تیم و رسیدگی به آنها اشاره کردند مدتهاست برای پرسپولیس به صدا درآمده اما متأسفانه کسی نیست به فریاد پرسپولیس و کادر فنی این تیم که در کنار بازیکنان انصافاً جانانه زحمت میکشند و کار میکنند برسد..
یکی از معضلات اصلی تلویزیون در حوزه ورزش، حضور آدمهای چند کاره در کار اجرا و گزارش است. پولی که تلویزیون به مجریان و گزارشگران خود میدهد، آنقدر کم است که آنها مجبورند برای گذراندن زندگی خود به کارهای دیگری روی بیاورند و چون آنقدر در رسانه قوی نیستند، روی به کارهایی میآورند که به فوتبال و ورزش مربوط است اما به شغلشان نه.
شاید اگر آنها مثلاً میرفتند در کسبوکاری که اصلاً ورزشی نبود، تلویزیون ضرر کمتری میکرد تا اینکه وارد کارهایی همچون مربیگری، تأسیس آکادمی، حضور در روابط عمومی و بعضاً دلالی بشوند. حتماً شما هم شایعات زیادی از حضور پررنگ برخی از مجریها در حوزه نقل و انتقالات مربی و بازیکن شنیدهاید. تعداد این مجریها شاید کم باشد اما ضرری که به اعتبار سایرین و کلیت تلویزیون میزنند اصلاً کم نیست.
آفت دیگر، حضور گزارشگران در کار مربیگری فوتبال است. ۲ گزارشگری که این روزها انتقادات زیادی به آنها میشود، هر دو ادعای دانش فنی و داشتن مدرک مربیگری میکنند. هم سرهنگ علیفر و هم محمد سیانکی. هر دو در طول بازی اظهارنظرهای فنی (اصولاً غلط!) میکنند و همین اظهارنظرهایشان است که باعث اذیت تماشاگران فوتبال شده. جالب اینجاست که هر وقت هم به آنها تذکر داده میشود یا نقد میشوند، سریع میروند سراغ مدرکشان!
محمد سیانکی که پنجشنبه شب گزارش پرانتقادی داشت و حداقل توییتهای کاربران ایرانی گواه بر این است که بخشی از هواداران تیم ملی را رنجانده، دیروز مصاحبهای با سایت ورزش۳ داشته و اتفاقاً دوباره منتقدانش را به مدرکش ارجاع داده.
او در پاسخ به این سؤال که «چه اصراری بر انتقاد از بازی دفاعی تیم ملی در دوران مربی قبلی در حین گزارشش داشته و اینکه آیا اساساً ایران میتواند در همه بازیها هجومی بازی کند؟»، گفته: «من اصلاً این مسأله را قبول ندارم. من خودم هم در حال حاضر مشغول به کار مربیگری هستم و برعکس فکر میکنم ارائه این شکل از فوتبال پیش از آنکه یک هنر تلقی شود، یک سبک است. هنر آن است که بازی زیبایی را به نمایش بگذارید و وقتی یک تماشاگر پای بازی تیم شما مینشیند، در پایان بازی فارغ از نتیجه، خرسند از این همه خلق موقعیت و شکل بازی تیم شما و آن هارمونی تیمی شما باشد.»
نظر سیانکی درباره فلسفه فوتبال البته میتواند قابل تأمل باشد و از اتفاق بحث همیشه مهمی بین هواداران فوتبال در سرتاسر جهان بود که آیا فوتبال زیبا مهمتر است یا فوتبال نتیجهگرا؟ اما مسأله این است که اساساً آیا گزارشگر حق دارد نظرات شخصی خود را در حین بازی بگوید؟ گزارشگر باید بازی را تفسیر کند یا اتفاقات پیرامونی فوتبال کشور را؟
شاید همانطور که هنر واقعی مربی فوتبال گرفتن نتیجه در عین ارائه بازی خوب باشد، هنر گزارشگر هم باید گزارش ۹۰ دقیقه بازی بدون دادن اطلاعات اضافی، تحلیلهای اشتباه و تحمیل نظرات شخصی باشد. نه اینکه در مصاحبه پس از بازی بگوید: « مردم ما دوست دارند آن چیزی که خودشان میپسندند را گزارش کنیم و این خیلی آفت بدی است.»