بازی با اعداد و افسانههای پلیاستیشنی؛ محمود فکری مدرن یا سنتی؟
مطالب ورزشی منتشرشده در شبکههای اجتماعی مملو شده از انبوه افسانههای غلط و گزارههای بیپایه و اساس. بچههایی که فوتبال را با مربیگری در پلیاستیشن آموختهاند، تصورات «بازی فیفا» را به فوتبال واقعی تعمیم میدهند و بر اساس پیشفرضهای پلیاستیشنی در فوتبال نظریهپردازی میکنند.
به گزارش ایلنا، تصورات بیاساسی مثل هجومی یا دفاعی بودن یک سیستم، فقط با تکیه بر نگاه کردن به اعداد، از همینجا سرچشمه میگیرد. در بازیهای رایانهای، تیمی که با آرایش 1-3-2-4 و یا 1-4-1-4 چیده شده باشد، از تیمی که با روش 3-3-4 به زمین میرود، دفاعیتر است و بهطور معمول کمتر صاحب موقعیت گل میشود. تئوریسینهای پلیاستیشنی همین منطق را به فوتبال واقعی میآورند و با نگاه کردن به اعداد، نتیجه میگیرند «فلان مربی، بازی هجومی را می پسندد» و «این تیم امروز برای دفاع کردن به زمین آمده.»
این فقط یک استدلال کودکانه است، نه بیشتر! اینها فقط مشتی عدد هستند و بدون در نظر گرفتن فاکتورهایی مثل شرح وظایف تکتک بازیکنان (چه در حمله و چه در دفاع) و منطقه استقرار آنها، هیچ نتیجهای را حاصل نمیکند. از آن مهمتر اینکه این اعداد صرفاً آرایش پایه هستند و در طول بازی، نحوه چیدمان در موقعیت حمله و دفاع و وابسته به اینکه چه نتیجهای رقم خورده، بارها و بارها تغییر میکند. یک مربی میتواند با سه مهاجم، دفاع کند و مربی دیگری با تکمهاجم، هجومیترین تیم لیگ باشد. آنکه «روی کاغذ» تیمش را با سه مهاجم به زمین میفرستد، الزاماً افکار هجومیتری نسبت به سایر مربیان ندارد.
مارچلو بیلسا بهعنوان یکی از بزرگترین تئوریسینهای حال حاضر فوتبال، لیدز را با آرایش پایه 1-4-1-4 به زمین میفرستد. از نگاه کارشناسان پلیاستیشنی، این یک سیستم دفاعی است اما در دنیای واقعی، لیدز با بیلسا، از آرسنال که با سیستم 3-3-4 به زمین میرود، بیشتر موقعیت میسازد و بیشتر گل میزند. جالبتر آن است که لیدز وقتی با تیمی روبهرو میشود که از دو مهاجم سود میبرد، در اغلب دقایق بازی از سیستم 1-3-3-3 استفاده میکند؛ یعنی دو مدافع میانی تیمش به کانالهای کناری متمایل میشوند، مدافعان چپ و راست، یک خط پیشروی میکنند و همزمان برای اینکه «برتری عددی» در دفاع ایجاد شود، هافبک مرکزی به مرکز خط دفاع منتقل میشود. بیلسا این روش را در تیمهای سابقش نظیر مارسی و بیلبائو هم بهکار میبست. این مثال فقط بخش کوچکی از دهها ایدهای است که مربیان در فوتبال واقعی اجرا میکنند.
تقسیمبندی نادرست دیگری که این روزها بشدت رواج پیدا کرده، تقسیمبندی «مدرن» و «سنتی» است که متأسفانه بخشی از روزنامهنگاران ورزشی هم از این آفت در امان نماندهاند. از این منظر سیستم 2-5-3 مدرن است و 2-4-4 سنتی! انگار هر مربی که از زنجیره 3 مدافع میانی استفاده کند، «نوگرا» است و مربی بیدانش چیزی جز 2-4-4 لوزی بلد نیست. این هم عقیده غلط دیگری است که با مناسبات واقعی حاکم بر فوتبال منطبق نیست. این اعداد «نشانه» هیچ چیزی نیست. یک مربی کاربلد با توجه به سرمایههای تیمش، سیستم تیم را انتخاب میکند و گاهی به اقتضای هر بازی، تغییراتی در آن ایجاد میکند. به پپ گواردیولا نگاه کنید؛ تیمش را گاهی با 4 مدافع روانه میدان میکند و در بعضی بازیها با 3 مدافع. این انعطافپذیری در فوتبال امروز، نکته عجیبی نیست.
و اما در استقلال امروز، از اینکه محمود فکری در تمرین یا بازیهای دوستانه از چند مدافع استفاده میکند، هیچ نتیجهای نمیتوان گرفت. با نگاه کردن به اسامی بازیکنان نه میتوان به افکار هجومی یا دفاعی یک مربی پی برد و نه در تقسیمبندی غلط مدرن-سنتی، یکی از این برچسبها را به مربی استقلال زد. یک مربی در فصل آمادهسازی می تواند چندین نقشه را مرور کند و در نهایت به یک ایده پایدار برسد. برای اظهارنظر و قضاوت لااقل تا تماشای اولین بازی استقلال صبور باشید!