انتخابهای زودهنگامی برای سوزاندن سرمایهها؛
رحمتی - نویدکیا؛ ناکامی مطلق در شروع کار (گزارش ویژه)
حذف زودهنگام شهر خودرو و سپاهان یک اتفاق فوتبالی نیست و حاصل تصمیمات اشتباه مدیرانی است که مسئولیت پذیری خود را پشت محبوبیت چهرههای مهم فوتبال ایران پنهان کرده و با انتخاب اشتباه ممکن است آنها را بسوزانند.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، سپاهان اصفهان، یکی دیگر از نمایندگان فوتبال ایران در لیگ قهرمانان آسیا در حالی روز گذشته و پس از تساوی بدون گل مقابل العین امارات به کار خودش در این مسابقات پایان داد که هنوز دور گروهی رقابتها به پایان نرسیده و هر تیم یک دیدار دیگر در هفته پایانی باید برگزار کند و به نوعی طلایی پوشان خداحافظی زودهنگامی با رقابتها داشتند و بازی پایانی آنها برابر السد قطر حالت تشریفاتی دارد.
پیش از سپاهان، شهر خودرو خراسان هم روز گذشته با تساوی بدون گل مقابل الهلال و در شرایط مشابه سپاهان در پایان هفته پنجم لیگ قهرمانان آسیا از دور مسابقات کنار رفت و این تیم مشهدی هم در حالی در هفته ششم مسابقات مقابل پاختاکور به میدان خواهد رفت که نتیجه بازی تاثیری در سرنوشت این تیم نخواهد داشت.
شهرخودرو و سپاهان که با حذف زودهنگام خود از بازیها عملاً نماینده خوبی برای فوتبال ایران در مسابقات آسیایی نبودند در خیلی از جهات شبیه هم هستند و حضور مربیان جوان، تازهکار و بدون تجربه در امر سرمربیگری یکی از اینهاست که سپردن نیمکت این دو تیم مهم و مدعی به دست این سرمربی با توجه به استراتژی چند فصل اخیر آنها خصوصاً فصل گذشته کمی عجیب به نظر میرسید و حالا نتیجهاش را در رقابتهای آسیایی نشان داده است.
شهر خودرو مشهد که دو فصل قبل با هدایت یحیی گل محمدی توانست چهره یک تیم مقتدر و مدعی به خودش بگیرد سهمیه رقابتهای آسیایی را کسب کرده و فصل نوزدهم را هم با هدایت گل محمدی آغاز کرد و حتی بعد از آن تغییر و تحولات این تیم ضربه سنگینی به تیم مشهدی نزد ولی انتخابهای عجیب و غریب یکی پس از دیگری اوضاع این تیم را بد و بدتر کرد تا در نهایت شاهد یک حذف بدون حرف و حدیث و اما و اگر زودهنگام از این تیم در رقابتهای آسیایی باشیم.
مهدی رحمتی در حالیکه تا چند ماه قبل در میادین حضور داشت یکباره سر از نیمکت مربیگری در آورده در حالیکه حتی یک ثانیه هم تجربه هدایت تیمی را پیش از این بر عهده نداشته و انتخاب سرمربی برای یک تیم به این شکل آنهم در چنین مقطع حساسی معمولاً در فوتبال روز دنیا مرسوم نیست.
محرم نویدکیا هم در سپاهان وضعیت مشابهی دارد. کاپیتان سابق و محبوب سپاهانیها که تا پایان دوران فوتبالش به پیراهن این تیم وفادار بود حالا به عنوان ناجی روی نیمکت سپاهان نشسته و قرار است پروژه ای را برای این تیم به سرمنزل مقصود برساند که توسط امیر قلعهنویی، پر افتخارترین سرمربی لیگ برتر با کوهی از تجربه موفق به انجام آن نشده بود و در چنین شرایطی که سپاهان باید به یک پله بالاتر و بهتر شدن فکر میکرد یک انتخاب پر ریسک و پر حرف و حدیث مثل نویدکیا چه جای توجیهی داشت؟
قضاوت روی عملکرد رحمتی و نویدکیا صرفاً به دلیل شکست در رقابتهای آسیایی نیست و همه به خوبی آگاهیم ساخت و پرداخت یک تیم در این فرصت کوتاه امکان پذیر نیست و این دو نفر اگر هم میخواستند تغییری در تیمهایشان ایجاد کنند وقت کافی برایش نداشتند ولی سه بازی، دو شکست و یک تساوی و بدون حتی یک گل زده آمار دو تیمی است که در لیگ برتر در حال آقایی کردن بودند و امید زیادی حتی به صعود آنها به دور بعدی رقابتها میرفت ولی ناکامی آنها حتی فرصت جبران در هفته پایانی را هم از این دو تیم گرفت.
کسی انتظار عجیب و غریبی از این دو تیم نداشت ولی 270 دقیقه بدون گل زده برای این دو تیم با شناختی که از آن داریم آیا جای توجیهی دارد؟ مگر سپاهان با همین بازیکنان در دور رفت و آنهم در شرایطی که العین برخلاف امروز همچنان برای صعود میجنگید در امارات 4 گل به این تیم نزد؟ پس چرا حالا برابر العین حذف شده با همان بازیکنان حتی از زدن یک گل هم عاجز است؟
اصلاً حالا که نیمکت دو تیم مهم فوتبال ایران به دو چهره کم تجربه سپرده شده چرا از بستن کادرفنی قوی که در شرایط سخت بتوانند باری از روی دوش آنها بردارند پرهیز میشود؟ رحمتی سعی کرده دوستان و نزدیکانش را به کادرفنی فرابخواند که در گذشته رفتاری مشابه این را از مربیان دیگر دیدیم و نتیجهاش هم مشخص بوده و از اصفهان هم خبر میرسد نویدکیا حضور چهرههای با دیسیپلین و با تجربه که به نیمکت این تیم وزن میدهند را رد کرده و به نظر میرسد قصد دارد کادرفنی بی ادعا و بدون دردسر در کنار خود داشته باشد تا نگران بازی کردن نقش آلترناتیو را از سوی آنها نداشته باشد. نتیجه این تصمیمات در دیدارهای اخیر دیده شده که در شرایط گره خوردن کار تیمها حتی یک تعویض گره گشا که کار تیم را راه بیاندازد دیده نشده است.
رحمتی و نویدکیا هردو سرمایه فوتبال این کشور هستند و اگر انتقادی به انتخاب آنها در این مقطع و این شرایط میشود از سر دشمنی و بدخواهی نیست و اتفاقا نگارش این متن از سر دلسوزی و نگرانی برای دو عنصر مهم فوتبال ایران در دو دهه اخیر است که استفاده نابهنگام از آنها برای رفع تکلیف مدیریتی و خاموش کردن مقطعی اعتراض هواداران به واسطه قایم شدن پشت محبوبیت این چهره ممکن است آنها را بسوزاند و در آینده هم کار برای استفاده اصولی و به موقع از آنها سخت شود.
نباید از این غافل شد که نویدکیا و رحمتی فقط دو چهره مطرح فوتبال ایران نیستند و عملکرد و کارنامهشان ترسیم کننده مسیر بازنشسته شدههای جوان دیگر فوتبال ماست که چشم به سرمربیگری و آزمودن خودشان در این عرصه جدید دارند و موفقیت یا ناکامی آنها میتواند مسیر را برای ورود بعدی ها باز کرده یا تنگ تر کند.
سپاهان و شهر خودرو باید به زودی وارد دور جدید لیگ برتر شوند و تیمی شکست خورده و کم روحیه را روانه رقابتها کنند و اگر در فرصت اندک باقی مانده نتوانند کاری اصولی برای ترمیم شرایط فنی، روحی، جسمی و انگیزشی نفرات خود بکنند چه بسا نتایج این دو تیم مدعی که انتظار از آنها به شدت بالاست در مسابقات داخلی هم چنگی به دل نزند و در این شرایط رفته رفته فشار و بار مسئولیتی که برای آن آموزش ندیده، تجربه نکرده و آبدیده نشدهاند بیشتر و بیشتر میشود و ممکن است اولین تجربه کاری آنها در این عرصه که قطعاً تا ابد از خاطرشان پاک نمیشود با خوردن مهر ناکامی روی پیشانی آنها همراه شده و خداحافظی زودهنگامی با این دو سرمربی جوان داشته باشیم که هم برای فوتبال ایران اتفاق تلخی است و هم برای فوتبالدوستان و علاقه مندان به این دو تیم و لیگی که پویایی خود را مرهون قدرتنمایی دو مدعی سالهای اخیرش است.
کاش با تدبیر و برنامه ریزی اصولی فضا را برای آموزش، کسب تجربه و صعود پله پله این دو مهره مهم فوتبال ایران فراهم میکردیم و یک شبه آنها را در بالاترین پله قرار نمیدادیم تا تاسف بابت نتایج کسب شده و نگرانی این چنینی از آینده وجود نداشته باشد.