نقدی به یک تصمیم اشتباه دیگر از سوی سران فدراسیون فوتبال؛
پیرمردها بالای سر جوانان؛ معیار انتخاب مظلومی چه بود؟
انتخاب پر حرف و حدیث سرمربی تیم جوانان انتقادهای زیادی به همراه داشت و هنوز هم دلیل این انتخاب مشخص نیست.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، داشتن اهداف استراتژیک و آینده نگری در هر عرصهای مشخص میکند چشم انداز یک مجموعه چیست و شانس رسیدن به موفقیت در سالهای آتی به چه میزان خواهد بود و ورزش فوتبال هم از این قائده مستثنی نیست و اگر در نمونههای موفق و البته نمونههای ناموفق سالهای اخیر در سراسر جهان کند و کاو کنیم به اهمیت رعایت چنین اصولی بیشتر پی خواهیم برد.
خبر انتخاب پرویز مظلومی به عنوان سرمربی تیم جوانان از همان ساعات اولیه اعلام تا الان که چند روزی از آن میگذرد همچنان مورد بحث و البته انتقاد رسانهها، کارشناسان و تحلیلگران و البته اهالی فوتبال است و هرچقدر هم گشتیم حتی یک مورد قابل اعتنا که واکنش مثبتی به این انتخاب داشته باشد پیدا نکردیم و در کنار آن با وجود این هجمههای انتقادی علیه فدراسیون فوتبال و سران تصمیمگیرنده آن حتی به اندازه یک خط هم توضیح برای چرایی این انتخاب از سوی آنها منشتر نشده تا فوتبالدوستان بدانند واقعاً ملاک و معیار رفتن سراغ چنین گزینهای چه بوده است؟
در این متن قصد حمله و تخریب وجهه پرویز مظلومی را نداریم و او به پشتوانه سالها حضور در فوتبال ایران چهره شناخته شدهای است و عقبه و کارنامهاش برای علاقه مندان به فوتبال روشن است و برای همین میگوییم دلیل روشن این انتخاب برای کسی روشن نیست.
پرویز مظلومی سالها به عنوان دستیار منصور پورحیدری روی نیمکت استقلال شناخته میشد و همچنان هم به نظر میرسد بزرگترین افتخار کارنامه او همین مورد باشد با این حال وی همچنان سعی دارد به واسطه پیروزیاش در 4 دربی روی نیمکت استقلال با انواع و اقسام لقبهایی که توسط خودش ابداع شدند شناخته شود و بعد از گذشت نزدیک به یک دهه از آن بازیها همچنان خودش را با آنها معرفی میکند.
مظلومی درکارنامه خودش قهرمانی با تیم ملی ب در مسابقات غرب آسیا یا کسب سهمیه لیگ قهرمانان با مس را دارد ولی از این موارد سالها میگذرد و کارنامه اخیر او به سقوط با چند تیم مثل آلومینیوم و مس و ناکامی با استقلال در لیگ پانزدهم که بهترین زمان ممکن برای کسب عنوان قهرمانی بود و البته 5 سال بیکاری و خانه نشینی و یا نهایتاً حضور در چند پست فرمایشی مثل کمیته فنی خلاصه میشود که هیچکدام نشان از یک مربی موفق و آیندهنگر نمیدهد که بخواهیم او را با حضور در تیم جوانان تشویق کنیم.
اصلاً همه این موارد را کنار بگذاریم و بر فرض مظلومی را یک مربی کارنامه دار و موفق هم بدانیم بازهم این مسائل برای حضورش در تیم جوانان کفایت نمیکند چرا که کارنامه او در تیمهای مختلف به ندرت با نگاه جوانگرایانه و معرفی استعدادها و پدیدههای جدید به فوتبال ایران همراه بوده و آنچه از او در ذهن داریم معمولاً یک سرمربی استفادهگر بوده که مشخص نیست با ادبیات هدایت نسل جوان چقدر آشنایی دارد.
اگر امروز قطر و فوتبالش را میبینیم که کیفیت و ساختار فوتبالش را چه از لحاظ نرم افزاری و چه از لحاظ سخت افزاری به شکل موازی جلو میبرد باید آن را حاصل نگاه بلند مدت سران فوتبال این کشور بدانیم که هم با یک برنامه ریزی مدون خود را به قله فوتبال آسیا رسانده و جام قهرمانی بالای سر میبرند و هم از سوی دیگر خود را برای میزبانی جام جهانی و المپیک آماده میکنند. اوضاع امروز فوتبال قطر البته حاصل تلاش امروز آنها نیست و قطر وقتی به قهرمانی آسیا دست پیدا کرد که در سال 2006 کمپ و آکادمی اسپایر را راه اندازی کرده و فلیس سانچز را از آکادمی بارسلونا جذب کرد تا با یک برنامه و استراتژی مشخص و هدفمند مرحله به مرحله جلو بیاید و 13 سال بعد آنها را قهرمان آسیا ببینیم. قطعاً در این مسیر شکستهایی هم برای قطری ها وجود داشته مثل ناکامی در صعود به جام جهانی 2018 که البته آنها را از ادامه مسیری که به آن مطمئن بودند باز نداشت.
تیم جوانان ایران آینده فوتبال ایران است و بازیکنان در رده سنی زیر 20 سال هنوز در مرحله آموزش دیدن و چکش خوردن هستند و هدایت این تیم اگر به پشتوانه استراتژی خاصی باشد نیازمند آشنایی نه تنها به علم روز فوتبال دنیا دارد که حتی شناخت فوتبالِ آینده را میطلبد و واقعاً این فاکتورها در پرویزِ مظلومی 65 ساله دیده میشود؟
هرچقدر از زوایای مختلف به این انتخاب نگاه میکنیم معیاری جز کند و کاو میان مربیان بیکار یا به اصطلاح بدون تیم وطنی پیدا نمیشود که البته در همین دسته بندی هم میتوان گزینههایی اصلح تر از پرویز مظلومی پیدا کرد.
فدراسیون فوتبال ایران در 2-3 سال اخیر سلسلهای از تصمیمات و انتخابهای اشتباه را به نمایش گذاشته و آنطور که دیده میشود ارادهای به سمت اصلاح این اشتباهات وجود ندارد و با ادامه همین روند به احتمال زیاد باید شاهد ریزش یک به یک ستارههای فدراسیونی باشیم که در روزهایی نه چندان دور خودش را مقابل منتقدان 5 ستاره معرفی میکرد.