از رونالدو تا ویلموتس، سندی بر نا کارآمدی اقتصاد ورزش ایران
میبایست تحقیقی صورت گیرد که چرا ما نمیتوانیم و نتوانستهایم جایگاه اقتصادی مناسبی در ورزش حرفهای کسب کنیم.
به گزارش ایلنا، در خبرها آمده بود که درآمد جناب آقای رونالدو در دوران ورزشیاش به یک میلیارد دلار رسید. یعنی ایشان در ده سال گذشته میانگین سالانه حدود یکصد میلیون دلار درآمد داشتهاند و اگر فرض کنیم در سال جناب رونالدو در 50 مسابقه شرکت کرده باشند برای هر مسابقه درآمد دومیلیون دلاری نصیب ایشان شده و برای هر ثانیه پانصد و پنجاه دلار درآمد داشتهاند که گوارای وجودشان.
موضوع، درآمد ایشان نیست، بحث اقتصاد ورزش حرفهای است. اگر برای تنیس و قهرمانانش چنین محاسبهای انجام دهیم ارقام مشابهی به دست خواهد آمد. اگر پرداخت غرامت 160 میلیارد تومانی به آقای ویلموتس صحیح باشد، اگر نامبرده سرجمع 160 روز در کشور ما اقامت داشته باشد و یا 160 روز با تیم ملی ما تمرین و یا در مسابقه حاضر شده باشد، برای هر روز یک میلیارد تومان خسارت دریافت خواهد کرد. مطابق معمول همانطور که در کل اقتصاد دنیا ما در بین حدود 200 کشور، در پنج کشور ته جدول قرار داریم در ورزش هم با اینکه در المپیک بین 20 کشور اول دنیا هستیم و در فوتبال در چند دوره گذشته جامهای جهانی حضور داشتهایم و جزو 32 کشوری بودهایم که به جام جهانی راه یافتهاند، هم در اقتصاد کل ورزش و هم در اقتصاد فوتبال در ته جدول قرار داریم و متأسفانه اگر هم درآمدی نصیبمان شده است ناکارآمدی مدیریتها آنها را بر باد داده است. در فوتسال اول آسیا هستیم و ششم جهان اما درآمد فوتسال حدود صفر است. روزگاری شرکت مرکز تفریحات شهر (City recreation center) با مدیریت پرسپولیس و داشتن بولینگ و قصر یخ حرف اول اقتصاد آسیا را در ورزش میزد. در همان زمان باشگاه تاج، استقلال امروز علاوه بر ایران در چند کشور دنیا نمایندگی داشت و سرمایهگذاری کرده بود و حرفی در اقتصاد جهان برای گفتن داشت. امروز این دو باشگاه با بدهی کلان سر و کار دارند و چندین سال است در حال واگذاری آنها هستیم و متأسفانه راه بهجایی نمیبریم. چرا چنین شده؟ چرا ما نمیتوانیم اقتصادمان را به حد ورزشمان برسانیم؟
ما که در سالهای 74 تا 80 به لژیونرهایمان مینازیدیم و درآمد ارزی فوتبالمان در صادرات غیرنفتی رقم معنیداری شده بود و در صورت تداوم میتوانست جایگاه مناسبی در اقتصاد فوتبال برایمان فراهم کند اما متأسفانه عکس آن اتفاق افتاد. حتی تیم ملی فوتبال ما را هم عزیزانی شکل دادند که خارج از کشور بودند و این امر سبب شد جریان فوتبال معکوس گردد و درآمد ارزی فوتبال خرج مربیان و بازیکنان خارجی شد و مجدداً موازنه مثبت بهوجود آمده منفی شد و درآمد ارزی فوتبال کفاف هزینههای آن را نداشت. میبایست تحقیقی صورت گیرد که چرا ما نمیتوانیم و نتوانستهایم جایگاه اقتصادی مناسبی در ورزش حرفهای کسب کنیم. بایستی تلاش کنیم رنکینگ اقتصاد ورزشمان در حد رنکینگ خود ورزش باشد.
بسیاری از عزیزان در ورزش معتقدند فساد ما را به این روز انداخته. حقیر منکر اثر فساد در تخریب جایگاهمان نیستم اما عمدهترین مشکل را نداشتن مدیران جهانطراز میدانم و فقدان دیدگاه سود و فایده در فعالیتها. یکی دو بار عرض کردهام که تا مادامی که قیمت تمام شده فعالیتهای ورزشی را محاسبه نکنیم و ندانیم در مقابل هر هزینهای چه فایدهای نصیبمان خواهد شد، نمیتوانیم به برآورد دقیقی برسیم. مثلاً آقای کیروش با همه سروصدا چه ارزشافزودهای برای فوتبال ما ایجاد کرد یا همین عزیزی که سرمربی تیم ملی ما شده چه ارزشافزودهای در باشگاه صنعت نفت آبادان به وجود آورده و در هر باشگاه دیگری بوده به داراییهای نامشهود آن باشگاه چه اندازه افزوده؟
به هر صورت اگر برخورد ما با موضوع هزینه فایدهای بود، آنگاه میتوانیم امیدوار باشیم جایگاه اقتصادی بازیکنانمان مثل رونالدو ثانیهای پانصد دلار باشد بدون غرامت روزانه یک میلیارد تومان و اقتصاد ورزشمان در رنکینگ تا بیستم دنیا.
سعید فائقی