جمشیدی: همیشه خودم را یک فوتبالی میدانم و با فوتبال بزرگ شدم/ دور از چشم کارگردان بازی های فوتبال را نگاه میکنم
فوتبالیست سابق و بازیگر سرشناس حال حاضر سینما و تلویزیون در مورد شرایط خودش صحبت کرد.
به گزارش ایلنا، پژمان جمشیدی، بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی و و ستاره این روزهای تلویزیون و سینما صبح امروز روی آنتن زنده برنامه ورزش و مردم حضور پیدا کرد و در خصوص مسائل مختلف صحبت کرد.
جمشیدی در ابتدا مورد سریال زیرخاکی و استقبالی که از آن صورت گرفت گفت: این نظر لطف شماست و خوشحالم که این را گفتید و خوشحالم سریال زیرخاکی که در ماه رمضان پخش شد، مورد توجه قرار گرفت. تمام عوامل تلاش کردند و خوشحالم که با اقبال مردم، خستگی از تن مردم در رفت. در مورد تکیه کلامم در این سریال باید بگویم در فیلمنامه چیز دیگری بود که یادم نمیآید اما «اتکتو وتک میکنم» اصطلاحی است که پدرم استفاده میکرد که دقیق نمیدانم معنی اش چیست اما منظور این است که بیچاره ات میکنم! من پیشنهاد دادم و ممنونم که استفاده کردند.
وی افزود: اولین حضورم جلوی دوربین به عنوان یک بازیگر در سریال پژمان بود و بعد سریالی بازی کردم به اسم سال های ابری و بعد دیوار به دیوار را در دو فصل داشتم. بازی کردن سریال کار سخت و زمان بری است چون 6-7 ماه درگیر هستید. نقشی مثل فریبرز هم که من در طول 6 ماه پنج روز هم آف نبودم. اگر دقت کرده باشید در تمام سکانس ها بودم. خیلی دو دل بودم اما وقتی متن را خواندم فهمیدم برای بازیگر یک چالش بزرگ است. آقای سامان از کارگردان های بزرگ هستند و آقای نصیرنیا هم تهیه کننده بودند و در تئاتر هم من ایشان را میشناختم و به اعتبار و انسانیت ایشان ایمان داشتم و تصمیم گرفتم این را قبول کنم. فیلم قرار بود دو فصل باشد اما به خاطر کرونا فصل دو ساخته نشد که در آینده خواهید دید و اتفاقات دیگری هم برای بازیگر رخ میدهد.
وی در مورد افت کیفی سریال در اواسط کار هم توضیح داد: درباره افت از اواسط به بعد به این خاطر بود که داستان ادامه داشت اما وقتی این اتفاقات رخ داد، فیلنامه ضربه خورد. باتوجه به چیزی که دیدم باتوجه به هوش آقای سامان کمتر ضربه خورد. آقای سامان خیلی مسلط هستند؛ من یک خاطره ای دارم از این که خوشحال بودم فصل یک تمام میشود و به فصل حال نزدیک میشویم و راحت خواهیم بود اما آقای سامان سوالی پرسیدند که من فهمیدم ایشان به قبل انقلاب مسلط تر هستند.
پژمان جمشیدی در پاسخ به این سوال که خود را چگونه تعریف میکند، گفت: این کار سختی است که آدم از خودش بگوید، روند زندگی و شانس دست به دست هم داد که من را به تلاشی که در این 30 سال کردم، ترغیب کند. لطف خدا و شانس شاملش بود و من کار بزرگی نکردم و فقط در راهی که بودم، تلاش زیادی انجام دادم. این که بخواهم خودم را در یک جمله تعریف کنم سخت است، من همیشه خودم را یک فوتبالی میدانم و من با فوتبال بزرگ شدم و اگر جایگاهی پیدا کردم که با شهرت وارد عرصه هنر شدم، همه لطف خبرنگاران و مجله ها و روزنامه ها بوده و اگر ارتباط ما کم شده، به خاطر این است که سرم شلوغ شده. من خودم مدیون را جامعه ورزش میدانم و افتخار میکنم پیراهن پرسپولیس و تیم ملی را پوشیدم.
پژمان درباره خاطره مهرداد میناوند درباره فروش سیم کارت ایرلندی به او گفت: میناوند از این بلاها زیاد سر من آورده، اما او جزو بامعرفت ترین هاست. ما خاطرات خیلی خوبی داریم، نمیدانم فضای تیم ملی الان هم آیا آنطور است؟ به ما خیلی خوش میگذشت، ما البته یک سری بازیکنانی بودیم که از جوانان با هم آمدیم و بیشتر از این که برادر خواهرمان را ببینیم همدیگر را میدیدیم. ما واقعا روزهای خوشی را در تیم ملی سپری میکردیم و بازار بگوبخند هم بود و میناوند هم که گل سرسبد این بحث ها. میخواستند یک سیم کارت را به من بفروشند و من هم به اعتبار این که این ها بازیکن تیم ملی هستند و دروغ نمیگویند، میخواستم بخرم.
جمشیدی در مورد چگونگی ورودش به رشته فوتبال هم توضیح داد: وقتی بازی های آلمان شروع شد خیلی ذوق کردم چون هنوز هم تفریح اول من فوتبال است. سر صحنه هم همه یا پرسپولیسی هستند یا استقلالی و به همین خاطر یک تلویزیون همیشه داریم که دور از چشم کارگردان بازی ها را با صدای خاموش ببینیم. شده که مثلا در صحنه تئاتری بوده که یواشکی آمدم بیرون و با موبایل فوتبال را دیدم که ببینم چند چند است! اما خیلی از بازی ها را به خاطر حضور در صحنه از دست دادم یا کامل ندیدم. کمتر کسی این را میداند که من بلافاصله بعد از پایان فوتبالم رفتم کلاس مربیگری را پشت هم گذراندم و B آسیا را هم گرفتم. دو سال هم در تیم های پایه مربیگری کردم اما هماهنگی این دو عرصه باهم ممکن نبود چون مربیگری هم کار 24 ساعته است و جدا شدن از صحنه تا پایان کار هم نشدنی است. خیلی زیاد مربیگری را دوست دارم اما الان سخت است و ممکن است جامعه فوتبال هم اعتماد نکند.
دفاع راست سابق پرسپولیس در پایان صحبت هایش در پاسخ به این سوال که قله خواسته هایش از بازیگری چیست، گفت: اغراق نمیکنم اما آدم که سنش بالاتر میرود محتاط تر میشود. قله خواسته های من رضایت مردم است، اگر در کنارش توانستم جایزه ای کسب کنم مایه مباهات است. اگر جایزه بگیرم خیلی عالی است اما همین که مردم راضی باشند و حمایت کنند کافی است؛ این را از ته ته قلبم میگویم.