یک مرثیه تلخ در بندر؛ این ملوان است، در آستانه نابودی
به این نام ها دقت کنید: بهمن صالح نیا، سیروس قایقران، عزیز اسپندار، احمد اسپندار، علی اسپندار، نصرت ایراندوست، محمود پیشگاههادیان، غفور جهانی، فرخ جهانی، منوچهر درجزی، نیاکانی، محمد احمدزاده، فرهاد پورغلامی، بهروز پرورشخواه، محمد قدیربحری، عارف محمدوند، نصرت ایراندوست، پژمان نوری، سید جلال حسینی، مازیار زارع، محمد حبیبی و...
به گزارش ایلنا، اینها فقط بخشی از تاریخ 51 ساله باشگاهی است که امروز تیم فوتبالش نه تنها جایگاه خوبی در لیگ یک ندارد بلکه جزو تیمهای در حال سقوط هم هست. باشگاهی که در طول این نیم قرن افتخارات بسیاری در تورنمنتهای داخلی و خارجی به دست آورده است. قهرمان اولین دوره جام حذفی ایران و تکرار آن در سال 65 و69، چهار دوره حضور در فینال جام حذفی، مقام دوم در جام عمران منطقهای پاکستان و آقای گلی مهاجمان سابق این تیم (عزیز اسپندار در دو مرحله، محمد احمدزاده) در فوتبال کشور. حالا قوی سپید انزلی به دلیل مشکلات مالی در رده هفدهم لیگ هجده تیمی لیگ یک قراردارد و باید برای ماندن تلاش کند. تیمی که اصلیترین فاکتور لازم برای موفقیت که همان هواداران است را در اختیار دارد. مردمی که با این تیم زندگی میکنند و نتایج تیم در زندگی روزمرهشان تأثیر مستقیم میگذارد. پژمان نوری یک بار در این باره گفته بود که باید انزلیچی باشید تا بدانید مردم چطور با این تیم زندگی میکنند.
اما چرا ملوان به این روز افتاده و چرا آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نمیگیرد؟ البته این اتفاق فقط شامل حال ملوان بندرانزلی نیست و در سالهای گذشته هم شاهد سقوط تیمها به لیگهای دسته دوم و در نهایت انحلال آنها بودیم. تیمهایی مثل برق شیراز، نفت تهران و ابومسلم که هر کدامشان افتخارتی را در تاریخ فوتبال ایران به ثبت رساندهاند.
واقعاً چطور میشود تیمی که این همه بازیکن بزرگ در سطح ملی و بینالمللی داشته حالا باید استرس سقوط به لیگ دسته دوم را داشته باشد؟ نسلی که مهاجمش (غفور جهانی) سابقه بازی در جام جهانی را دارد و یک نسل بعد از آن هم بازیکنش (مرحوم قایقران) بازوبند کاپیتانی تیم ملی را در میان بزرگان سرخابی به بازو میبست. این تیم پس از کش و قوسهای زیاد در اختیار پژمان نوری و مازیار زارع قرار گرفته و آنها هم هدایت تیمشان را برعهده محمداحمدزاده گذاشتهاند. اما تیمی که مشکلات مالی بسیاری داشته و دارد آیا سرمربیاش میتواند تمرکز لازم را داشته باشد؟ کسی که خودش برای امرار معاش باید روی ماشین سنگین کار کند. مازیار زارع یک بار دربارهاش این طور گفته بود: «به خدا آقا ممی گناه دارد. من اصلاً اهل چاپلوسی نیستم و نیازی هم ندارم. شما هم من را میشناسید. اصلاً من آقا ممی را میبینم، سیستمم به هم میریزد. واقعاً دلم میسوزد. کار آقا ممی (محمد احمدزاده) که تمام میشود باید برود ماشینش را روشن کند و یزد و اصفهان برود و بارش را خالی کند و برگردد. اینطوری که نمیشود. او هم کار و زندگی دارد. من به او هم گفتم که شما آمدهاید مشکل ملوان را حل کنید ولی به مشکلاتتان اضافه شده است. جالب این است که این چیزها را میبینند و به هیچ کس برنمیخورد. ما از مسئولین انتظار داریم. یا قول ندهند یا سر قولشان بمانند. این رسمش نیست.»
حالا با اعلام رأی کمیته انضباطی مبنی بر 3-0 بازنده شدن ملوان مقابل استقلال خوزستان شرایط این تیم در انتهای جدول بسیار بدتر هم شده است. البته محمد احمدزاده پس از نیمه تمام ماندن بازی تیمش دلایلش را این طور مطرح کرد: «من در این دیدار دیدم هر کاری کنم قرار است امتیاز را به آنها بدهند. بازیکنان استقلال خوزستان هم به پنالتی اعتقاد نداشتند. وقتی کارد به استخوان برسد آدم هر کاری را میکند و حرفهای بودن را کنار میگذارد. اگر آقایان خودشان حرفهای بودند فوتبال را به این وضع نمیکشیدند. من با این حرکت به آقایان فوتبال کثیف را نشان دادم. تا کی میخواهند سرشان را در برف کنند تا اشتباهات را نبینند؟ فوتبال را نابود کردند. تأکید میکنم فوتبال را به بدجایی کشیدید و حالا صحبت از حرفهایگری میکنید. بروید فیلم بازیهای ملوان و ۱۰ بازی آخرمان را ببینید و خجالت بکشید. هیچ کدامتان حاضر نیستید جواب دهید، همه باید حرفهای عمل کنند و فقط شما حرفهای عمل نکنید؟ کجای کار شما حرفهای است؟ فدراسیون کجای کارش حرفهای است؟ هزاران نفر میگویند لیگ را تعطیل کنید و شما به آن ادامه میدهید. این رفتار شما حرفهای است؟ همه اماکن ورزشی و تمام رشتههای ورزشی تعطیل شده و فوتبال هنوز ادامه دارد، این حرفهای است؟»