به قلم بیژن ذوالفقارنسب:
از شکست ایران در پروندههای فیفا تا شائبه تبانی و مهندسی
در روزهای اخیر بحثهای عجیبی درباره شکستهای فوتبال ایران در پروندههای حقوقی در محاکم بینالمللی مطرح شده و شائبه تبانی در پروندههای فیفا برای باشگاههای ایرانی مطرح شده است.
به گزارش ایلنا، بحث در مورد شکست فوتبال ایران در پروندههای فیفا این روزها حسابی داغ است و یادداشت بیژن ذوالفقارنسب را در این خصوص میخوانید:
در روزهای اخیر بحثهای عجیبی درباره شکستهای فوتبال ایران در پروندههای حقوقی در محاکم بینالمللی مطرح شده و شائبه تبانی در پروندههای فیفا برای باشگاههای ایرانی مطرح شده است. برخی مدعی شدهاند در این ماجراها فقط مهندسی در حال انجام است و در لحظات حساس اتفاقاتی رخ میدهد که به زیان فوتبال ایران و باشگاههای ایرانی تمام میشود. نباید از این موضوعات به سادگی عبور کرد. باید نهادهای نظارتی این موضوع را رسیدگی کنند و سازمان بازرسی ورود کند چون این موضوع مبحث ملی است و مبالغ سنگین دلاری جابهجا میشود. در این ماجراها اتفاقاتی که رخ داده خارج از ضوابط ورزشی بوده است.
در این مباحث، صحبتهای محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتور عجیب و غیرقابل باور است. او مدیر یک مجموعه ورزشی است و صحبتهایی که کرده را باید با اسناد و مدارک روشنتری مطرح کند. بخش عمده این مسائل مطرح شده درباره مدیریت فوتبال است و از افرادی نام بردند که ابتدا باید در فدراسیون فوتبال و نهادهای نظارتی و وزارت ورزش درباره صحت و سقم گفتهها تحقیق شود و بعد در رسانهها مطرح کنند. چنانچه این گفتهها واقعیت داشته باشد یک معضل بسیار بزرگ برای فوتبال است و رسانهها باید یک مقدار آگاهانه به این ماجرا ورود کنند. پیگیر باشند اگر این اطلاعات درست است درباره آن تحقیق کنند. مالک باشگاه تراکتور خودش هم در بسیاری از زمینهها استعداد این نوع مشکلات را داشته و از افرادی نام برده که خودشان با آنها کار کرده است. نصیرزاده را چه کسی به او مرتبط کرده؟ چند سال است با او کار میکند؟ ارتباط حسنهای داشتهاند و چه مشکلی پیش آمده که اینگونه پردهبرداری میکنند؟ من از این باشگاه اطلاعی ندارم و نمیدانم چه اتفاقی رخ میدهد. در این باشگاه اتفاقات زیادی در چند سال اخیر رخ داده و نمیشود با شلوغ بازی و مغلطهکاری و اتهام بستن یکطرفه کار را پیش برد. افرادی که مورد اتهام قرار میگیرند فرصت دفاع پیدا نمیکنند و یا معذوریتهایی دارند.
یکی از ضرورت خصوصیسازی در ورزش همین مباحث است. خصوصیسازی تابع یک قواعد و مقررات دولتی است. بخش خصوصی کارتی دریافت نمیکند که هر اقدام و هر نوع کاری که میخواهد را انجام دهد. خط قرمزهایی وجود دارد که نباید از آن تخطی کنند. فدراسیون فوتبال ملزم میکند که سقف قراردادها را رعایت کنند و سازمان خصوصیسازی دستورالعملهایی را به آنها میدهد که لازمالاجرا است. خصوصیسازی کارت سفید ندارد که هر کاری میخواهند انجام دهند، این حق بخش خصوصی نیست. من تأکید میکنم نهادهای نظارتی دخالت کنند و اطلاعات صحیح در اختیار مردم قرار گیرد.