شاید آخر فصل از برایتون جدا شوم
جهانبخش: تاثیرات کیروش روی من فراتر از فوتبال بود/ انتخاب سرمربی تیم ملی در ایران همیشه غافلگیر کننده است/ از لحاظ شرایط و امکانات در بین 5 تیم برتر آسیا هم نیستیم/ وقت انتقاد نیست و باید از اسکوچیچ حمایت کنیم
مهاجم ایرانی برایتون میگوید از پیوستن به این تیم پشیمان نیست ولی شاید در آیندهای نزدیک به تیم دیگری منتقل شود.
به گزارش ایلنا، علیرضا جهانبخش، مهاجم تیم ملی ایران و باشگاه برایتون فصل خوبی داشت و در شرایطی که آماده بود با تعطیلی رقابتها روبرو شد. او در باره وضعیتش در لیگ جزیره و همچنین اوضاع تیم ملی ایران و انتخاب اسکوچیچ مصاحبه مفصلی با PFDC انجام داد که میخوانید:
* علیرضا جان ، بگذارید با اوضاع فعلی شروع کنیم. شما در طول قرنطینه چه می کنید ، یک روز معمولی برای علیرضا در حال حاضر چیست؟
درست مثل هر کس دیگری که در شرایط فعلی گیر کرده است ، سعی می کنم خودم را مشغول کنم. این روزها برای من سخت است زیرا من عادت داشتم 6 روز در هفته تمرین کنم که اکنون تغییر زیادی کرده است. اکنون من در خانه تمرین میکنم و والدینم نیز در کنار من هستند ، بنابراین سعی می کنم از اوقات فراغت استفاده کنم و تا آنجا که ممکن است وقت را با آنها بگذرانم. تلویزیون هم تماشا می کنم. اینگونه من خودم را مشغول نگه داشتم تا اینکه همه چیز به خواست خدا شرایط به شکل عادی برگردد.
* امیدوارم این روزهای دشوار تمام شود، ما خوشحالیم که شما خود را مسئول می دانید. صدها سوال وجود دارد ، من تعدادی از آنها را انتخاب کردم. ما با سؤالاتی در مورد باشگاه شما شروع خواهیم کرد و سپس در مورد تیم ملی صحبت خواهیم کرد.
لطفاً ادامه دهید
* شما ستاره برتر آلکمار و اردیویسه بودید ، بهترین گلزن فصل و سومین تعداد پاس گل که منجر به محبوبیت نزر بسیاری از هواداران می شود که انتظار دارند شما را در بالاترین سطح رقابت در دنیای فوتبال ببینند. من به یاد دارم که عادل از شما درمورد پیشنهاد ناپولی در نود سؤال کرد و یادم است که درباره پیشنهادات تیم های مختلف آلمان ، فرانسه ، ایتالیا و همچنین برایتون میگفتید. برایتون تیمی بود که سالها در مورد آن شنیده بودیم اما درست قبل از اینکه با آنها امضا کنید ، شایعاتی درباره پیشنهاد لحظه آخری لستر برای برهم زدن این توافق منتشر شد. لطفاً به ما بگویید که کدام یک از اینها درست بودند و چرا در پایان برایتون را انتخاب کردید.
همانطور که گفتید ، وقتی برای اولین بار به آلکمار پیوستم ، همیشه می خواستم خودم را نشان دهم و به لیگ بهتری بروم. بعد از دومین فصل حضور در NEC ، پیشنهادات زیادی از جمله برایتون (که در آن زمان در لیگ قهرمانان رقابت می کردند) داشتم ، اما تصمیم گرفتم به آلکمار بروم ، زیرا آنها شناخته شده بودند که یک تیم بسیار با نظم در هلند و همچنین تیمی بودند که بسیار خوب بودند. شهرت خوبی برای معرفی برخی بازیکنان عالی داشتند. فصل اول من به همین ترتیب بود ، فصل دوم بهتر بود و فصل سوم من خوشبختانه بهترین فصل بود. راستش را بخواهید ، من از همه جا پیشنهادهای هیجان انگیز زیادی داشتم که جدی ترین آنها از آژاکس و PSV در هلند بود. پیشنهاد آژاکس در واقع بالاترین پیشنهاد من برای بازیکنی بود اما مدیریت آلکمار اجازه نداد که من به تیم دیگری در هلند بپیوندم ، آنها حتی به من پیشنهاد بهتری برای ماندن دادند اما من قبلاً تصمیم گرفته بودم که جدا شوم. صحبت هایی با ناپولی انجام شده بود، همچنین چند پیشنهاد جدی و خوب از تیم های آلمانی وجود داشت که نام آنها را ترجیح میدهم نگویم اما یکی از آنها همیشه جزو 5 تیم برتر است و دیگری همیشه در جمع 10 تیم برتر است که برخی از ایرانیان را در آن حضور داشته است. به هرحال گذشته است. من همیشه دوست داشتم که در گذشته در بوندس لیگا بازی کنم چون در گذشته ایرانیهای موفقی داشتیم و میدانم که آنها فوتبالیستهای ایرانی را بسیار مثبت میبینند. من 2 سال دیگر از قراردادم با آلکمار باقی مانده بود و آنها همچنان قیمت من را افزایش می دادند که در نهایت بسیاری از تیم ها را کنار گذاشتند زیرا این فراتر از چیزی بود که آنها می توانستند پرداخت کنند. تنها کشوری که توانایی پرداخت هزینه درخواست را داشت ، انگلیس بود. برایتون سالها مرا دنبال کرده بود ، من 3 سال قبل به عنوان یک شوخی به آنها گفته بودم که پیشنهاد آنها را رد کردم که به آلکمار بروم ، بازی خود را بهتر کنم و وقتی در لیگ برتر حضور پیدا می کنید به شما بپیوندم. در پایان درست شد! پیشنهاد برایتون برای من عالی بود و مذاکرات پایان یافت وقتی که توافق شد، لستر پیشنهاد جدی ارائه کرد. بسیاری از مردم گفتند که من احتمالاً برایتون را انتخاب کردم زیرا آنها به من مبلغ بیشتری پرداخت می کنند اما صادقانه گفتم پیشنهادی که از لستر داشتم از نظر مالی بسیار جذاب تر بود. برایتون را به چند دلیل انتخاب کردم: یک واقعیت این بود که رئیس برایتون شخصاً به هلند آمد تا من را ببیند و با باشگاه صحبت کند در حالی که لستر واقعاً اشتیاق نشان نمی داد. در برایتون ، مربی واقعاً می خواست شخصاً مرا جذب کند و سالها از نزدیک من را دنبال میکرد ، در حالی که در شهر لستر رئیس کسی بود که می خواست من را جذب و نه مربی. احترامی که برایتون به من نشان داد واقعاً برایم جذاب بود. همچنین از بسیاری از بزرگترهایم همچون کیروش، مهدویکیا ، پدرم و آقای هاشمی مقدم ، نماینده من ، مشاوره خواستم. کیروش به من گفت که در لستر شما بازیکن دیگری خواهید بود در حالی که در برایتون میتوانید ستاره شوید. تمام افرادی که با آنها صحبت کردم ، پیشنهاد کردند که من برایتون بپیوندم و این منجر به این شد که من در پایان برای آنها امضا کنم. اینگونه تصمیم خود را گرفتم.
* با تشکر فراوان برای توضیحات مفصل. ممکن است کمی زود باشد که این سؤال را بپرسم ، اما آیا از پیوستن برایتون پشیمان نیستید؟
اصلاً اینطور نیست. من سخت ترین نیمه فصل امسالم را تجربه کرده ام، حتی نسبت به زمان حضور در در آلکمار ، برای شروع مصدومیت شدم و مدتی طول کشید تا در اولین فصل حضورم در تیم تغییر پیدا کنم اما خوشبختانه در فصل دوم خود مربی مشابهی داشتم و او از خصوصیات من خبر داشت اما متأسفانه در برایتون فصل اول من به دلایل مختلف عالی نبود. من همیشه گفته ام که فوتبال فراز و نشیب دارد اما در فصل اول من موضوعاتی بودند که به طور مستقیم بر عملکرد من تأثیر می گذاشت. مصدومیت ، سطح بالای رقابت و این واقعیت که من واقعاً پیش فصل را با تیم نگذرانده بودم ، همچنین جام ملتهای آسیا باعث شد تا من چند ماه را از دست بدهم اما هنوز هم با این فصل مقایسه نشده است. من واقعاً اعتقاد دارم که بهترین دورههای پیشرفت زندگی ام را در این فصل داشتم و هر روز هم تیمی هایم به من می گفتند که چقدر متعجب هستند که من فرصتی برای بازی ندارم. حتی کاپیتان ما دانک خیلی با من صحبت میکرد و مرتباً به من میگفت صبور باشم و شانس شما به وجود میآید. یک بار دیگر ، من صادقانه فکر میکنم بهتر از حتی بهتر از آخرین فصل حضورم در آلکمار بوده ام و با تمام صداقت فکر می کنم احتمالاً فقط در 3 یا 4 جلسه در تمام فصل تمرین نکردم ، اما با تمام سختیهایی که داشتم اگر من هنوز هم اگر بتوانم زمان را برگردانم می دان دوباره همه این مسیر را پشت سر میگذارم ، یک بار دیگر برایتون را بالاتر از لستر انتخاب می کردم. حتی افرادی مانند پدرم از من انتقاد می کردند و می گفتند تو می توانستی انتخاب های متفاوتی انجام دهی اما من به پدرم ، دوستان نزدیک و همه افراد اطرافم می گفتم که من پشیمان نیستم و آنها را دوباره انتخاب می کنم.
* چیزهای عالی. بازم ممنون در فصل اول شما، هایتون قبلاً فوق دفاعی بازی می کرد و جهانبخش همیشه یک بازیکن با فکر و حمله بود به طوری که در ذهن هواداری مثل خود من کاملاً معقول بود که به شرایط پیش بینی نشده برای شما باشد ، اما با آمدن پاتر که همه او را به عنوان یک مربی با هوشیار در حمله می شناختند ، همه ما انتظار داشتیم که بیشتر بازی کنید و سریعتر در این تیم قرار بگیرید. شما همچنین اشاره کردید که در تمام فصل بسیار خوب تمرین کرده اید ، چرا فکر می کنید اینقدر طول کشید تا بالاخره شانس خود را بدست آورید؟
ما فصل را با بازی 5-3-2 شروع کردیم که قبلاً از آن استفاده نمی کردیم. در این سیستم هیچ وینگر وجود نداشت و از بین ما پنج وینگر فقط یک نفر بازی می کردند و به همین دلیل دو نفر از وینگرهای ما سمت چپ ، یکی به یک عقب راست و دیگری به یک مهاجم تبدیل شدند. احتمالاً به همین دلیل من بازی نکردم. او در یک لحظه با من صحبت کرد و گفت که او من را به عنوان یک جناح راست امتحان خواهد کرد و من در تمرین در آن موقعیت بازی کردم و خوب انجام دادم اما صادقانه بگویم من بهترین مدافع نیستم و واقعاً نمی خواهم در آن بازی کنم اگرچه بدیهی است اگر او فرصتی به من می داد انجامش میدادم. هنگامی که نتایج ما افت کرد، پاتر ترکیب را به 4-4-2 الماسی تغییر داد و در حالی که دوباره از هیچ وینگری استفاده نمی کرد. به او گفتم می توانم در موقعیت های دیگر بازی کنم و از او فرصتی خواستم. همچنین بسیاری از مردم این را نمی دانند اما چند استدلال بسیار جدی داشتیم و متأسفانه شانس زیادی برای من نبود. من در ابتدا قرار بود قبل از بازی بورنموث بازی کنم اما او نظر خود را تغییر داد. خوشبختانه بعد از اینکه شانس خود را در برابر بورنموث گرفتم ، ثابت کردم که لیاقت دارم شانس خود را در اوایل فصل بدست آورم.
* متشکرم خوشحالم که شما اشاره کردید که برخی "استدلال" وجود دارد زیرا بسیاری از کاربران ما در وب سایت همیشه اظهار داشتند که علیرضا احتمالاً خیلی "خوب" است و اگر او یک نگرش متفاوت داشت احتمالاً می توانست زودتر بازی کند. فکر نمی کنید این صحیح باشد؟
نه. من همیشه فوتبالم را با تمام دشواری هایی که در طول سالها با آن روبرو بوده ام بسیار جدی می گیرم. دور بودن از خانواده و دوستانم ، تمام آنچه که من برای رسیدن به این سطح طی کردم ، اجازه نمی دهم فرد یا سازمانی پیشرفت من یا پیشرفت کار من را مسدود کند. این همان کاری است که من سالهاست که روی آن کار کردم و نمیخواهم چنین کارهایی را در پیش بگیرم تا بتوانم به شما بگویم که قطعاً خیلی خوب نبودم همانطور که حتی دوستان خودم هم پیشنهاد کرده بودند. اما این اتفاقی است که در فوتبال رخ می دهد. مهمترین چیز این بود که من شانس خود را کسب کردم و خودم را در زمین ثابت کردم که خوشبختانه تا حدی این کار را کردم.
* سوال بعدی من به طور مستقیم به این موضوع مربوط می شود ، شما شانس خود را در برابر بورنموث به دست آوردید ، در دقیقه 3 به گل رسیدید و یکی از بهترین بازیکنان زمین بودید ، سپس مقابل چلسی ، پاتر مقابل خودش گفت فکر کرده است که بازی را با شما شروع کند اما از آنجا که شما تمام فصل بازی نکرده بودی و می توانست برای شما کمی دشوار باشد، او تصمیم گرفت تا شما را به عنوان گزینه تعویضی بگذارد. شما وارد شدید و آن گل غیرقابل باور را به ثمر رساندید ، 3 شانس ایجاد کردید و از نظر آماری بهترین بازیکن مهاجم در زمین بودی اما حتی بعد از آن شما به نوعی به عنوان بازیکن ذخیره بازگشتید. شما از آن پس به بعد در همه بازی ها جزء تیم ملی بودید ، اما به اندازه آن چه که احتمالاً باید بازی نمی کردید. به نظر شما برای اثبات خود به عنوان بازیکن اصلی، چه کاری باید انجام دهید؟
پس از آن ، من دو بازی خارج از خانه انجام دادم ، من به عنوان تعیوضی در دو بازی خانگی حاضر شدم. این سوالی است که باید از مربی بپرسید. سطح تمرین من به هیچ وجه پایین نیامد ، هر روز یکی از مربیان دستیار به سمت من می آمد و به من می گفت با سطح تمرینات خود ادامه دهم. چند ماه که من بازی نمی کردم ، بدیهی است که برای من خوب نیست اما من از آن روزهای دشوار آموختم که چطور صبورتر باشم ، سخت تر کار کنم تا آنچه را که شایسته اش هستم و صادقانه بگویم ، همه اینها به من کمک کرد. یک فرد و همچنین یک فوتبالیست اما همیشه این تصمیم مربی است و صادقانه بگویم من نمی توانم درباره آن اظهار نظر کنم.
* بنابراین هیچ مشکلی شخصی بین شما و مربی وجود نداشت؟
قطعاً از طرف من چنین نیست. من همیشه فقط در مورد فوتبال و هیچ چیز دیگری با او صحبت می کردم.
* به نظر شما اگر فرصت بازی به دست نمیآوردید و عملکرد خوبی داشتید ، آیا در ژانویه برایتون را ترک میکردید؟ شایعات زیادی وجود داشت از جمله پیشنهاد PSV که توسط برخی منابع معتبر هلندی منتشر شده است.
علیرغم اینکه زیاد بازی نکردم ، 2 یا 3 پیشنهاد خوب از تیم های خوب در لیگ های خوب (باز هم ذکر نکردن اسامی) داشتم. حتی در اوج بازی نکردن در برایتون، من از بودن در آنجا خوشحال بودم و همیشه می دانستم که روزی فرصت خود را کسب می کنم و خودم را ثابت می کنم و این احساس را داشتم که قبل از ژانویه این کار را می کنم و حتی اگر 1٪ هم هست که من هستم. می خواهم بروم روی یک خاطره عالی. بعد از بازی ، باشگاه به من گفت که اجازه نخواهند داد که من آنجا را ترک کنم. جلساتی با مربیان و مدیرعامل داشتم که گفتند اجازه نخواهم داد که من را ترک کنم. حتی در مدتی که من بازی نمی کردم ، این باشگاه تصریح کرده بود که اجازه نخواهند داد که من تیم را ترک کنم. سپس با مربی و رئیس جلسات مثبتی داشتم. مربی هر روز گزارش تمرینی را به سلسله مراتب می فرستد و با وجود اینکه من بازی نمی کنم ، شنیدم که او همیشه در حال تمجید از رفتار و عملکرد من بوده و می گوید که من شانس خود را به دست می آورم. خوشبختانه وضعیت من در باشگاه شروع به پیشرفت کرد.
* خدا را شکر. متأسفانه این همه گیری کورونا تعطیلی فوتبال را به وجود آورد. بدیهی است که شما بازیکن شماره یک مربی علی رغم کمک خوب شما هنگام حضور در زمین نیستید. اگر اوضاع یکسان باقی بماند ، فکر می کنید فصل بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ می مانید یا می روید؟
گفتن این سخت است ، نمی خواهم آینده را پیش بینی کنم. خواه من اینجا باشم یا نه ، یا وضعیت من به چه شکلی ظاهر خواهد شد ، من نمی دانم و نمی خواهم درباره آن پیش بینی یا صحبت کنم. 3 سال از قرارداد من مانده و همه چیز به باشگاه و خودم بستگی دارد. تنها چیزی که می دانم این است که من به همان اندازه که می توانم تلاش خواهم داشت. اگر لیگ متوقف نشده بود ، من مطمئن هستم که می توانستم بیشتر از این بازی کنم. حتی فکر می کنم در مسابقه مقابل آرسنال از ابتدا شروع کنم که متاسفانه لغو شد ، اما اگر بازی نکنم ، ممکن است هر اتفاقی بیفتد.
* یکی از اعضای ما گفته بود که به نظر نمی رسد لیگ برتر برای بازیکنان ایرانی مناسب باشد. ما باقری ، تیموریان ، دژاگه و... را داشته ایم. باقری در اوج کار خود به چارلتون پیوست و به سختی بازی کرد. تیموریان چند بازی مناسب و معقول داشت ، چند گل نیز به ثمر رساند و دژاگه علی رغم پیوستن به ولفسبورگ که در آن بوندس لیگا با آنها پیروز شده بود ، مدت زمان لازم برای حضور در این تیم بود. حتی با خودتان ، انتظارات قطعاً بیشتر بود. آیا شما با این موافق هستید؟ اگر چنین است ، دلیل چیست؟ از آنجا که با کیفیت بازیکنان ایرانی قطعاً خوب هستند.
من به هیچ وجه موافق نیستم. یکی از تفاوت های لیگ برتر و لیگ های دیگر این است که نمایش اول بازیکن بسیار مهم است زیرا باشگاه ها مبلغ سنگینی را برای جذب بازیکنان پرداخت می کنند و در عوض انتظار بازگشت سریع سرمایه گذاری را دارند. برای بازیکنانی مثل خودم که از هلند پیوسته ام و یا حتی بازیکنانی که از بلژیک ، روسیه یا حتی بوندسلیگا می پیوندند ، به لیگی متصل می شوند که متفاوت است ، فوتبال سریع تر ، کیفیت بالاتر ، مسابقات بیشتر در دوره های کوتاه تر است ، بدیهی است که برای اقتباس زمان لازم است. . حتی در خارج از فوتبال ، رانندگی ، هوا ، زبان ، همه چیز زمان می برد. اما ، من به هیچ وجه موافق نیستم که ایرانی ها در اینجا نمی توانند موفق شوند ، زیرا فکر می کنم هر بازیکنی که سخت تلاش کند و به خوبی تمرین کند ، می تواند در هر جایی موفق شود. حتی برای خودم در آلکمار ، اولین فصل برای اقتباس از من زمان برد اما در نهایت پیشرفت کردم و عملکرد خوبی داشتم. حتی در اینجا اگر فصل گذشته بیشتر بازی می کردم می توانستم در این فصل سهم بیشتری داشته باشم ، اما ، متأسفانه منظور این نبود. اوضاع برای من تغییر کرد - من از فصل قبل کمتر آسیب دیدم و در سطح بالایی تمرین کردم ، با این حال لیگ متوقف شد و اکنون باید دوباره صبور باشیم.
* امیدوارم پس از پایان شیوع بیماری کرونا شما را دوباره در زمین ببینیم. یکبار دیگر ممنون از پاسخهای مفصل. حالا بیایید در مورد تیم ملی صحبت کنیم. اولین سؤال درباره آقای کیروش است. همه می دانند که او شما را به تیم ملی آورد. شما در جام جهانی 2014 یکی از بچه های جوان ما در این تیم بودید و حتی توانستید دقیقه های خوبی را به تیم ملی اختصاص دهید. بزرگترین چیزی که در زمان خود با او یاد گرفتید چیست؟ من می دانم که احتمالاً چیزهای زیادی وجود دارد ، اما اگر مجبور بودید یکی را انتخاب کنید ، چه خواهد بود؟
درست همانطور که شما گفتید کار بسیار سختی است زیرا من همیشه گفتهام که من درباره او نه تنها فوتبال بلکه به طور کلی زندگی بسیار از او یاد گرفته ام. اگر باید انتخاب کنم همه کارها را با شجاعت ، سخت کوشی انجام دهم ، محدودیتی برای خود تعیین نکن ، از هیچ چیز در زندگی خود نترس ، بزرگ رویا باش. این چیزها را از او به روش های مختلف یاد گرفتم. باز هم بسیار دشوار است فقط یک یا دو چیز را ذکر کنید ، اما من خوشحالم که شانس همکاری با او را داشتم. مدتها بود که او را داشتیم و امیدوارم که او را حتی مدت طولانی تری داشته باشیم زیرا کارلوس کیروش تأثیر زیادی در فوتبال ایران داشت.
* من به عنوان یک هوادار و بسیاری از طرفداران دیگر قطعاً با شما موافقم که دوست داشتیم او را ببینیم که میماند اما متأسفانه به دست ما نبود. آقای کیروش رفت و جانشین آقای ویلموتس شد. در ابتدا ، او نتایج خوبی کسب کرد و یک سبک هجومی به تیم آورد اما بعد 2 بازی مهم را از دست دادیم که شما جزء آنها نبودید. ویلموتس چطور بود و چگونه کار می کرد؟ فکر نمیکنم بشود او را با کیروش مقایسه کرد اما ویلموتس در مدت کوتاهی که با او داشتید چطور بود؟
ویلموتس مدیر خوبی بود. من در بسیاری از اردوها با او نبودم اما چند جلسه تمرینی که در آن شرکت کردم قطعاً مثبت بود. شاید اگر او زمان بیشتری داشت می توانست کمی بیشتر از خود نشان دهد ، اما ، من فکر می کنم چیزی که من به عنوان یک فوتبالیست هنگام مقایسه او با مربیان در باشگاه های مختلف من و در تیم ملی متوجه شدم که او قطعاً توانایی های مربیگری فنی را داشت اما موفق نبود مدیریت یک گروه بعد از 8 سال حضور در کیروش را بر عهده بگیرد، ما به عنوان بازیکن به سبک مدیریتی عادت کردیم و ویلموتس از نظر مدیریت یک گروه با کیروش بسیار متفاوت بود. انتظارات بالایی از چگونگی وضع موجود داشتیم و اینطور نبود. من فکر می کنم به همین دلیل همکاری او با ما به دلیل شرایط و نتایج ضعیف به طور مثبت دیده نمی شد. اگر به تیم و بازیکنان نگاه کنید ، همان گروه قبلی بوده است و برخی از بازیکنان در زمانی که تیم ملی بازیهای خود را تحت نظر وی انجام میداد ، در لیگ های اروپایی بسیار بهبود یافته است. او سعی کرد تا از نظر تاکتیکی چیزهای زیادی را تغییر دهد - کمی سریع با تاکتیکهای سبک حمله به او که ما عادت نکردیم. در ابتدا در بازی های ما با کره جنوبی و سوریه کار می کرد ، تیم ما کیفیت داشت ، اما با گذشت زمان و ما وارد بازی های مهم خود در مقابل عراق و بحرین شدیم و قابل پیش بینی بودیم که هرگز در مورد کیروش چنین نبود. من فکر می کنم آقای ویلموتس می توانست با این انتقال کار بهتری انجام دهد. وقتی کیروش به دنبال تغییر چیزهایی در مورد تیم ملی ، مانند آوردن بازیکنان جوانتر بود ، متوجه خواهید شد که این روندی بود که حدود یک سال به سال و نیم طول کشید و با این حساب که ما در جام ملتهای آسیا در سال 2019 بازی کردیم ، بسیار پرداخت شد. من فکر میکنم اگر ویلموتس زمان خود را با وارد کردن سبک جدید نمیگرفت ، شاید نتیجه متفاوت می شد اما متأسفانه او این کار را نکرد و موفق نبود.
* متأسفانه حق با شماست اما امیدوارم که آینده با آقای اسکوچیچ بهتر خواهد شد. آخرین سؤال در مورد ویلموتس، شما روی نیمکت یا حتی در تیم ملی نبودید و این چیزی است که آقای کیروش هرگز با آن کار نکرد. بازیکنان ستاره همیشه دعوت می شدند و حتی به یاد می آورم زمانهایی وجود داشت که اشکان دژاگه و رامین رضاییان تیم نداشتند، اما هنوز هم آنها دعوت شده و بازی میکردند. فکر میکنید دلیل این امر چیست که ویلموتس شما را دعوت نکرده است؟ مهدی طارمی چند روز پیش گفت که حتی بازیکنی که در نیمکت تیم های لیگ جزیره حضور داشته باشد بسیار سطح بالایی است. چرا فکر می کنید در دو مسابقه اخیر برای ایران قرار نگرفتید؟
همانطور که قبلاً گفتم ، من همیشه به تصمیم او احترام می گذاشتم. در پایان روز او سرمربی تیم است و می تواند بازیکنانی را که می خواهد انتخاب کند. باید بگویم که در دوره هایی که دعوت شده ام و در اردوها حضور داشتیم ، به خوبی پیش رفتیم. من به عنوان یک بازیکن باتجربه و کسی که فوتبال ایران را به خوبی می شناسد ، سعی کردم به او کمک کنم تا با فوتبال ، فرهنگ و جامعه ما به طور کلی آشنا شود. به دلیل مصدومیتی که داشتن، یکی از اردوها را از دست دادم و باشگاه از من خواست که به ایران سفر نکنم تا بتوانم درمان خود را در برایتون ادامه دهم. برای اردوی دوم، او فقط به سادگی تصمیم گرفت مرا دعوت نکند که به آن احترام میگذارم. برای آقای کیروش مهم این بود که بازیکنان مستقر در اروپا حتی اگر مجروح شوند یا بازیکنانی که برای باشگاهشان بازی نمی کردند جزئی از تیم ملی باشند تا بتوانند در کنار دوستان و خانواده و همچنین در ایران باشند و به ایران برگردند. به اروپا احساس اطمینان بیشتری می کنند تا آنها بتوانند به اردوی تیم ملی ملی حتی قوی تر برگردند. آقای ویلموتس ترجیح داد بازیکنانی داشته باشد که برای باشگاههایشان خوب بازی می کنند - فرقی نمی کند که این اولین یا دهمین اردوی آنها باشد و این جایی است که او تفاوت می کند.
* برای چند ماه مربی تیمی در تیم ملی نداشتیم. نامهای مختلفی وجود داشت که چه کسی منصوب می شود و دراگان اسکوچیچ در این میان انتخاب شد. بسیاری از مردم از این امر غافلگیر شدند زیرا در مقایسه با نفرات قبلی، رزومه کاری وی بسیار ضعیف است. نظر شما در این باره چیست و آیا اصلاً با او آشنا هستید؟ آیا با او مکالمه داشته اید؟
در ایران عادت داریم که غافلگیر شویم. و برای روشن بودن ، منظور من از این روش بد نیست - روشی که به نظر می رسید، به نظر می رسید شخص دیگری باشد زیرا نامهای دیگر در مورد آن صحبت می شود. جالب است زیرا من از همان ابتدا او را به خاطر نمی آورم. من باید بگویم روشی که فرآیند تصمیم گیری برای چنین کاری انجام می شود ، عجیب ، خنده دار ، غیرقابل باور ، غیرحرفه ای همه باهم است. از نقطه نظر احتمالی ما شماره 1 در آسیا هستیم اما از نظر برنامه ریزی و ساختاری حتی در جایگاه 5 قرار نداریم. همه اینها گذشته از این ، آقای اسکوچیچ چندین سال را در ایران گذرانده و فوتبال و فرهنگ ما را می شناسد. وی همچنین در مقایسه با سایر مربیان کرواتی که طی سالها به ایران آمدهاند ، تجربه مناسبی دارد. من فکر می کنم همه ما باید از او حمایت کنیم - هواداران و فوتبالیستهای ما. او به تیم ملی برای کمک به ما در بازی خوب و برنده شدن در مسابقات آینده ما کمک کرد. به همین دلیل باید تأکید کنم این زمان حمایت از او و کارکنانش است. من شنیده ام که آقای باقری به کادرفنی میپیوندد که این یک حرکت خارقالعاده برای ما خواهد بود. من وقتی چند ماه پیش در ایران بودیم ، وی را (اسکوچیچ) در فرودگاه در راه اروپا دیدم و چند دقیقه گپ زدیم و گفتگوی خوبی درمورد برنامه های او برای تیم ملی داشتیم.
* این در واقع سؤال بعدی من خواهد بود، او به دیدن برخی از بازیکنان در بلژیک ، روسیه ، پرتغال و کرواسی رفت. آیا او تا به حال قرار بود شما را در انگلیس ببیند تا بازی های شما را تماشا کند؟
بله ، او برای دیدن مسابقات استقلال به کویت رفته بود و قصد داشت به بلژیک و روسیه برود. او به نتیجه رسید و گفت که او می خواهد به انگلیس نیز بیاید اما شاید به هر دلیلی که نتوانسته باشد و گفت که قصد دارد تا چند ماه آینده بیاید تا یکی از بازی های من را تماشا کند.
* درست همانطور که قبلاً گفتید ، تیمی که در 8 سال با کیروش داشتیم ، تیمی بود که انتظارات هواداران را خیلی بالاتر برد. اکنون ، ما با این جایگاه تاسف بار که با مسابقات انتخابی جام جهانی در آن هستیم ، خیلی در یک شرایط خوب قرار نداریم. آیا شما در قلب خود اعتقاد دارید که تیم ملی قادر خواهد بود از این راه خارج شود و یک سهمیه جام جهانی را کسب کند؟
پیش بینی دشوار است ، به ویژه در حال حاضر که بسیاری از کشورها در آن موفق و بهبود می یابند. این مرحله از بازیها اولین چالش ما است و کار آسانی نیست. ما مطمئناً سخت ترین تلاش خود را خواهیم کرد - این همان گروه از بازیکنان سخت کوش ، با استعداد و با کیفیت است و خدا را شکر که همه آنها با باشگاه های مربوطه خود عالی عمل می کنند. به همین دلیل فکر می کنم این تیم می تواند به جام جهانی برود و ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد.
* از روز اول که به برایتون رسیدید ، انگلیسی شما عالی بود و هلندی را خیلی سریع یاد گرفتید. چگونه توانستید به سرعت با همه چیزهایی که در این زمینه انجام داده اید این زبانها را بیاموزید؟
هنگامی که من پس از قهرمانی در مسابقات قهرمانی آسیا پیشنهادی از نایمنخن دریافت کردم. در ابتدا غیر رسمی و مذاکرات عادلانه بود اما من آن را جدی گرفتم. من در آن زمان در رشت برای داماش گیلان بازی می کردم و تقریباً 2 ساعت در روز با یک مدرس انگلیسی شروع به کار کردم. درک من بسیار خوب شد اما صحبت کردن در ابتدا کمی دشوار بود. این یک شروع عالی برای یادگیری اصول اولیه برای من بود تا اینکه سرانجام به هلند رسیدم. به خودم گفتم تنها راهی که می توانم موفق شوم این است که بتوانم با هم تیمی ها و مربیانم ارتباط برقرار کنم تا بتوانم آنچه را که مدیر می خواهد اجرا کنم. همینطور که با انگلیسی به مردم صحبت کردم بیشتر بهتر شد. هم تیمی هایم از من لذت می بردند و به من می گفتند که مثل صحبت های خیابانی به نظر می رسد! تا سال دوم یا سوم من نبود ، هرچند که توانستم به زبان هلندی صحبت کنم و من این کار را با مدیران و هم تیمی هایم و همچنین در اتاق قفل انجام دادم.
* آیا می خواهید زبان دیگری یاد بگیرید؟
من شخصاً اسپانیایی را خیلی دوست دارم ، اما می خواهم ابتدا هلندی خود را بهبود بخشم. در حال حاضر می توانم بگویم که من زبان را خیلی خوب می فهمم اما هنوز هم می توانم توانایی صحبت کردن را بهبود بخشم. ما دو بازیکن از هلند داریم - یورگن لوکادیا و دیوی پروپر و همه ما با هلندی با یکدیگر صحبت می کنیم. اما من این ایده را دوست دارم که بتوانم به زبان اسپانیایی صحبت کنم زیرا در هر کجا می روید خیلی از اسپانیایی ها صحبت می کنند و همچنین به این دلیل که بعضی از نزدیکان من در تیم مثل مارتین مونتویا ، برناردو و فلورین آندونه با آن صحبت می کنند.
* زندگی در برایتون چطور است؟ از شهر لذت می برید؟
عالی است. من همیشه به هم تیمی هایم می گویم که شهری که شما در آن فوتبال بازی می کنید بسیار مهم است. من بسیار خوشحالم که در برایتون هستم. ما دریا داریم ، هوا خوب است ، مردم بسیار مهربان هستند و من اینجا بسیار خوشحالم. واقعاً یک شهر زیبا است نزدیکی به لندن است و تنها یک ساعت تا یک ساعت و نیم دور بودن نیز عالی است.
* بنابراین دوست دارید در وقت آزاد خود در برایتون چه کار کنید؟ آخر هفته یا روزهای تعطیل شما چطور سپری میشود؟؟
من دوست دارم با دوستانم در ارتباط باشم که بسیاری از آنها غالباً از هلند بازدید میکنند. ما در رستورانها میرویم به خرید تا غذا بخوریم. ما گاهی اوقات به لندن نیز سفر می کنیم زیرا برخی از دوستان نیز در آنجا هستند. سعی میکنم خودم را مشغول نگه دارم.
* من متوجه شدم که شما و بسیاری از هم تیمیهای تیم ملی شما در قرنطینه، فیفا بازی می کنند، بدون اینکه مغرضانه صحبت کنید به نظر شما چه کسی بهترین است؟
من اعتراف می کنم که من شخصاً متوسط یا بهتر از این هستم. سعید عزت الهی فقط کمی بهتر از من است و جزو معدود کسانی است که می تواند در کنار من باشد و بعضی اوقات برنده شود!
* آیا قصد دارید به زودی ازدواج کنید؟
در حال حاضر من مجرد هستم. این البته یک تصمیم بزرگ برای کسی است که می تواند بگیرد. با بودن در خارج از ایران و با شیوه زندگی من در حال حاضر به طور مداوم تمرین می کنم و به فوتبال متمرکز می شوم که به نظر میرسد کمی سخت باشد. اما من از حقیقت پنهان نخواهم شد ، این چیزی است که من در مورد آن فکر می کنم و اگر زمان و شرایط درست باشد ، من مطمئن هستم که همه چیز برای من در جای مناسبش قرار میگیرد.
* غذای مورد علاقه شما چیست؟ یکی از گزینه های ایرانی و دیگری غیر ایرانی را انتخاب کنید.
اگر مجبورم یک غذای ایرانی را انتخاب کنم انتخاب این برای من بسیار سخت است زیرا ما آشپزهای عالی هستیم. علاقه مندی های من خورشت باقالا و فسنجان است. من می دانم که چگونه باقالای خوشه را درست کنم اما چند بار آنرا اشتباه کردم! من همچنین میدانم چگونه ماکارونی درست کنم. اگر غذای شمالی را کنار بگذارم ، باید لوبیا پلو، قرمه سبزی و فسنجان باشد. در مورد غذاهای غیر ایرانی، من به غیر از چیزهایی که میگو دارد همه را میخورم. این رستوران آرژانتینی که در برایتون وجود دارد، من عاشق آن هستم، من مرغ باربیکیو آنها را میخورم و خوشمزه است! با برنج و بعضی از سبزیجات سرو می شود ، من باید حداقل یک بار در هفته در برایتون آن غذا را بخورم.
* شما یک نمونه عالی از کسی هستید که در 18 سالگی به اروپا رفت و به آرامی راه خود را برای بهترین لیگ جهان باز کرد. بسیاری از ایرانیان در مورد این موضوع بحث می کنند که چرا ما بازیکنان بیشتری نداریم که بتوانند در مسیر شما گام بردارند و تعجب میکنند که چرا ما لژیونرهای بیشتری نداریم. فکر می کنید بزرگترین دلیل کم تردد بودن مسیر شما چیست؟ به نظر من فکر می کنم ساده است، ما سیستم مناسب جوانان نداریم و بازیکنان دیر کشف میشوند تا جایی که تیم ها دیگر نمیخواهند روی آنها سرمایه گذاری کنند. گفته می شود ، چرا ما در لیگهای برتر بازیکنان بیشتری نداریم و همچنین اگر می توانید به فوتبالیست های جوان ایرانی چیزی بگویید این چه خواهد بود؟
من فکر می کنم طی 7-8 سالی که در اروپا بوده ام ، خیلی به این موضوع فکر کرده ام. ما امروز تعداد زیادی از ایرانیها را در سطح برتر فوتبال نمیبینیم ، قبل از اینکه کمی متفاوت باشد، هرچند که در بوندس لیگا تعداد بازیکنانی داشتیم. در سالهای اخیر چنین نبوده است. وقتی سالها پیش به اروپا آمدم، میخواستم سخت تلاش کنم و موفق باشم نه تنها برای خودم بلکه به نمایندگی از ایرانیان نیز نشان دهم که مثل من بیشتر هستند که خود را نشان دهند و به فرصتهای بیشتری باز کنم. هرچند چیزهای بیشتری هم وجود دارد - بعضی اوقات خدمت سربازی میتوانند مشکلی ایجاد کنند و شرایط سیاسی نیز میتواند یک چالش را ایجاد کند. با این حساب بهتر است اگر بازیکنان جوان ما در سنین جوانی پیشرفت میکنند - بچه هایی مثل من ، سردار ازمون و سعید عزت اللهی در مسابقات تیم های ملی جوانان حضور داشتند و به دلیل عملکردهای خوب ما در این رقابت ها فرصت بازی در خارج از کشور را داشتند. ما می توانیم ساعت ها در مورد این موضوع صحبت کنیم زیرا چیزهای زیادی برای آن وجود دارد.
گفتگو از سالار وفائیان