خبرگزاری کار ایران

گفتگوی خواندنی شیخ با فرانس فوتبال

دیاباته: در ایران هیچ مشکلی ندارم؛ به من می‌گویند شیر!

دیاباته: در ایران هیچ مشکلی ندارم؛ به من می‌گویند شیر!
کد خبر : ۸۹۱۳۵۰

مهاجم تیم استقلال تهران در بازگشت به کشور فرانسه درخصوص مسائل مختلفی از جمله فرهنگ ایرانی‌ها و زندگی در ایران صحبت کرده است.

به گزارش ایلنا، شیخ دیاباته مهاجم تیم استقلال تهران با وجود مصدومیتی که در ابتدای فصل داشت موفق شد عملکرد مناسبی را در سال گذشته به نمایش بگذارد. دیاباته در حال حاضر جزو بهترین گلزنان تیم استقلال است و برای دیدار با خانواده‌اش با توجه به شیوع گسترده کرونا و تعطیلی مسابقات به فرانسه سفر کرده است. دیاباته در بازگشت به کشورش با مجله معتبر فرانس فوتبال گفت‌و‌گویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید:

چند وقت است که همه‌چیز در ایران متوقف شده، درست است؟

تقریبا دو هفته گذشته. ایران هم تحت تاثیر کرونا قرار دارد اما مردم سعی می‌کنند مراقب باشند با وجود آنکه همه‌چیز تغییر کرده است. رستوران‌های زیادی تعطیل شده است. مردم در خانه می‌مانند. همه‌چیز آرام است و می‌توانم به شما بگویم تا چه اندازه این اتفاق ترسناک است. باید آرامشان را حفظ کنیم. من سعی می‌کنم تا آن‌جایی که ممکن است در خانه بمانم. تنها برای دویدن و حفظ شرایط بدنی بیرون می‌روم و می‌دوم اما همیشه در خانه می‌مانم هرچند پس از ۳ یا ۴ روز اندکی از خانه بیرون می‌روم.

در فرانسه همه محبوس شده‌اند آیا در آن‌جا هم این‌گونه‌ است؟

نه این‌گونه نیست. من هنوز سعی می‌کنم بفهمم شرایط چگونه در فرانسه می‌گذرد. در ایران مردم کم‌کم شروع به ترسیدن کرده‌اند و تلویزیون هم به مردم می‌گفت مراقب باشند اما عده‌ای این مسئله را جدی نمی‌گیرند و به همین دلیل بسیاری از مردم ایران از این ویروس کشته می‌شوند. فکر می‌کنم باید زودتر این مسئله ساماندهی می‌شد.

آیا به ترک ایران در این دوران فکر کرده‌ای؟

بله. درست است. می‌خواهم خانواده‌ام را ببینم. اینجا تنها هستم اما در لحظاتی به سر می‌بریم که سفر کردن دشوار است. برخی لحظات به خودم می‌گویم فرودگاه‌ها هم می‌توانند خطرناک باشند. به دلیل حضور در ایران شرایط سفر سخت شده است. حق انتخاب زیادی نداریم و مجبوریم از خودمان محافظت کنیم. به خودمان و دیگران هم توجه کنیم.

درباره ماجراجویی‌ات در ایران صحبت کن. تابستان گذشته این قرارداد چگونه امضا شد؟

آندره آ استراماچونی مربی بود که من را وارد این داستان کرد. قبل از آمدن باهم بحث‌های زیادی انجام دادیم. در ابتدا انگیزه‌ای برای حضور در ایران نداشتم. در پایان پذیرفتم زیرا استقلال تیم بزرگی است و در لیگ قهرمانان آسیا بازی می‌کند. پیش خودم گفتم. چرا حضور در این تیم را امتحان نکنم؟

چرا در ابتدا تمایلی نداشتی؟

راستش اصلا ایران را نمی‌شناختم. عدم امکان حضور در کلوپ‌های شبانه یا مهمانی گرفتن من را اذیت نمی‌کند چون چیزی نیست که اهلش باشم. دوست دارم بیشتر در خانه بمانم اما کسی را نمی‌شناختم که به من توضیح دهد اوضاع در ایران از چه قرار است. در نتیجه به مربی اعتماد کردم و به خودم گفتم با وجود او دیگر تنها نیستم.

پس به سمت ناشناخته‌ها جهش برداشتی. درست است؟

بله. دقیقا. وقتی به آن‌جا رسیدم خیلی خیلی خوب بود. پشیمان نبودم. شروع کردم به بازی و گلزنی. هواداران اینجا باورنکردنی و چشم‌گیر هستند. در تهران دو تیم وجود دارد. استقلال و پرسپولیس و هرکدام از تیم‌ها نیمی از مردم را طرفدار خود می‌بینند و در هر بازی، هوادار تیمشان را مسلح می‌کنند. زمانی که همه‌چیز خوب پیش برود باورنکردنی است مخصوصا وقتی گل بزنم. آن‌ها من را خیلی دوست دارند چون در مسابقات خوب و مهم گل زده‌ام. مردم در خیابان‌ها می‌خواهند با من عکس بگیرند. حتی وقتی کرونا به وجود آمد. زمانی که کرونا آمد گفتم نه. نباید بازی کنیم. با وجود آن‌که با زمان حضورم در فرانسه همه‌چیز فرق دارد اما خودم را با شرایط وفق دادم. فقط یک تفاوت وجود دارد. من یک دوست ایرانی دارم که همه کارها را با او انجام می‌دهم. هیچ مشکلی ندارم چون خوشبختانه او همیشه کنار من است. بیشتر از یک دوست برای من است. برخی از اوقات مادر او به من می‌گوید: شیخ. نمی‌خواهم بیرون از خانه غذا بخوری. برایت غذا درست می‌کنم. در واقع هیچ مشکلی اینجا حس نمی کنم که نخواهم بمانم اما علی‌رغم همه‌چیز دلم برای فرانسه تنگ می‌شود. خانواده‌ام در آن‌جا زندگی می‌کنند. حتی اگر همه‌چیز هم برای من در شرایط ایده‌آل باشد دوست دارم، برگردم.

اطلاعات کمی درباره سطح فوتبال ایران داریم. بیشتر در این باره توضیح بده.

وقتی وارد شدم از آنجایی که مربی ایتالیایی بود در ۶ ماه اول حس کردم در ایتالیا هستم. حتی در جلسات آموزشی هم ایتالیایی صحبت می‌کرد. وقتی او رفت مربی‌مان ایرانی شد. در مورد سطح لیگ ایران باید بگویم واقعا شگفت زده شده‌ام. بازیکنان خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوبی هستند. برخی اوقات از آن‌ها می‌پرسم چرا سعی نمی‌کنید در خارج بازی گنغید و چیزهای زیادی یاد بگیرید. بازیکنان به من می‌گویند ترک کشور آسان نیست وگرنه آن‌ها خیلی فوتبال را دوست دارد. مردم فوتبال را در حد رتبه دوم بعد از دین دوست دارند. اول دین و بعد فوتبال. مردم فقط برای تماشای فوتبال به ورزشگاه نمی آیند بلکه می‌آیند تا در محیط باشند روحیه خود را حفظ کنند. امکان برای آن ها وجود دارد که فریاد بزنند. این‌جا هیچ کلوپ شبانه‌ای وجود ندارد که رقص در آن باشد. بنابراین آخر هفته‌ها استادیوم جایی است که مردم می‌توانند در آن حضور پیدا کنند.

گفتی با حضور استراماچونی دیگر احساس غربت نمی‌کنی. آیا این مسئله وقتی او رفت هم ادامه دارد؟

راستش به خودم گفتم باید به هر حال فصل را تمام کنیم و بعد خواهیم دید فصل بعد چه می‌شود. تا زمانی که همه‌چیز خوب پیش می‌رود از نظر ورزشی پشیمانی ندارم. زمانی که داخل کشور هم تا زمانی که همه‌چیز خوب باشد مشکلی ندارم. یک‌بار می‌خواستم سفر کنم اما دیر به فرودگاه رسیدم. آن‌ها همه‌کار کردند تا به سوار شوم. تماس گرفتن و گفتند هواپیما نمی‌تواند اینجا را ترک کند. شیخ باید در آن حضور داشته باشد. این موارد حتی برای من در مالی هم اتفاق نمی‌افتد.

ایرانی‌ها طرفدار تو هستند؟

خیلی! باید بیایید و ببینید!

می‌آییم!

البته در حال حاضر ترجیح می‌دهم در خانه بمانید. زمان مناسبی نیست!‍

توانسته‌ای ایران را به خوبی ببینی؟

 نه. من اینجا هستم تا فوتبال بازی کنم. صادقانه بگویم تمرین می‌کنم، به خانه می‌روم و استراحت می‌کنم تا برای مسابقات آماده شوم. از آنجایی که فوتبال را خیلی دوست دارم همه کارها را انجام می‌دهم تا در زمین خوب باشم.

در ۱۳ مسابقه داخلی ۸ گل زده‌ای و در مسابقات آسیایی هم در ۲ بازی ۳ گل زده‌ای!

همه چیز خوب پیش می‌رود و بازیکنان خوشحال هستند. هواداران نیز قبل از بازی من را تشویق می‌کنند اگرچه من نمی‌توانم به زبان آن‌ها صحبت کنم اما اسم خودم را می‌شنوم و می‌شناسم. وقتی گل می‌زنم یک ژست خاص انجام می‌دهم و همه فریاد می‌زنند. این باورنکردنی است!

به شما لقبی داده شده؟

 به من شیر می‌گویند. در ایتالیا لقبم هیولا بود. نمی‌دانم از کجا آمده. وقتی مردم خوشحالند سعی می‌کنند نامی پیدا کنند. یک مسئله را دوست دارم. با سفر کردن حین فوتبال می‌توانم فرهنگ‌های مختلفی را بشناسم و چیزهای زیادی بدانم. به لطف فوتبال چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام. اگر تنها در آفریقا می‌ماندم نمی‌توانستم این همه چیز یاد بگیرم. در ترکیه، ایتالیا، امارات و ایران چیزهای زیادی یاد گرفتم که برای من بسیار مهم است. می‌توانم ذهنیت‌های مختلفی را بشناسم. این که می‌توانم در همه‌جا با محیط سازگار شوم برای من یک نعمت است. درباره دو تیم برای شما گفتم. بسیاری از هواداران تیم دیگر یعنی پرسپولیس من را می‌شناسند و با هم حرف می‌زنیم. آن‌ها به من می‌گویند چرا موافقم با آن‌ها حرف بزنم و من پاسخ می‌دهم مردم مهم‌ترین مسئله هستند. بدون مردم فوتبال برای چیست؟ اگر مردم به استادیوم نیایند و اگر بازیکنان در زمین نباشند چه فایده‌ای دارد؟  تنها بازی کنم؟ بدون دیگران ما بی‌فایده هستیم و نمی‌توانیم کاری انجام دهیم. امروز من با شما صحبت می‌‌کنم و این مسئله حال من را خوب می‌کند. ما هیچ‌وقت همدیگر را ندیده‌ایم اما احساس می‌کنم با کسی که رابطه صمیمی با من دارد صحبت می‌کنم. هر شخصی که فرانسوی صحبت می‌کند می‌تواند شامل این مسئله باشد. ما اینجا فرانسوی صحبت نمی‌‌کنیم بنابراین احساس می‌کنم با کسی از خانواده‌ام در حال صحبتم. من می‌توانم آن‌چه اینجا می‌بینم را بگویم و به لطف شما مردم آن‌ را بشنوند. بنابراین دوباره می‌گویم مهم‌ترین چیز مردم هستند.

می‌شود گفت شما تصویر زیبایی از مهربانی فرانسوی‌ها بر جای گذاشتید!

می‌دانم. (می‌خندد) پس از همه چیز احترام مهم است. باید به مردم احترام گذاشت و خوب کار کرد. همین

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز