استقلال به دنبال جانشینی برای منصورخان و بدل شاکریم
امتحان پس دادههایی که مردود شدند
علی جباری، حسن روشن، نصرالله عبدالهی، بهتاش فریبا، پرویزمظلومی، اصغر حاجیلو و کمی بعد از آنها شاهین و شاهرخ بیانی،امیر قلعه نویی و جواد زرینچه هرکدام در تاریخ باشگاه استقلال نقش و نامی پررنگ دارند
به گزارش ایلنا، پس از ناصر حجازی، منصور پورحیدری باشگاه استقلال تلاش کرد تا در بین پیشکسوتان و بزرگان تاریخ باشگاه تاج و استقلال شخص یا اشخاصی را جایگزین کرده و به نوعی خلاء و فقدان یک چهره کاریزماتیک و تاثیر گذار را پر کند و پوشش دهد. آبیها در تاریخ دور و درازشان فوتبالیستهای تاپ و درجه یک کم که اکنون هم صحیح و سالم در قید حیات باشند کم ندارد.
علی جباری، حسن روشن، نصرالله عبدالهی، بهتاش فریبا، پرویزمظلومی، اصغر حاجیلو و کمی بعد از آنها شاهین و شاهرخ بیانی،امیر قلعه نویی و جواد زرینچه هرکدام در تاریخ باشگاه استقلال نقش و نامی پررنگ دارند و نام و سایه آنها بر فوتبال ایران سنگینی میکند.چهره و نام هایی که هرکدام میتوانستند یک حجازی و پورحیدری دیگر برای استقلال باشند.اغلب این چهرهها آزموده شدند و امتحان پس داده اند.اما نه عمو نصی،نه عمو حسن، نه عمواصغر، نه امیرخان و نه هیچ کدام از دیگر عموها و خانها نتوانستند حتی گوشهای از کار را بگیرند. هرکدام یا برای خود استقلال مشکل وحاشیه درست، یا به دنبال منافع شخصی بودند ویا برخلاف اسم و رسم شان از پس ماموریتی که اننظار میرفت بربیایند.
درست برخلاف پرسپولیسیها که در سالهای پسا علی پروین سرانجام به گزینهای ایده آل و تمام کمال به نام کریم باقری رسیدند که به یکی از ارکان موفقیت سرخ پوشان در سالهای اخیر تبدیل شده است.جواهری که چشم دراگان اسکوچیچ سرمربی کروات تیم ملی را هم گرفت.باشگاه رقیب همچنین سرمایه هایی چون مهدی مهدوی کیا هم دارد که همیشه و هرکجا که لازم به حمایت بوده بدون چشم داشت به کمک تیمش آمده است.
نقطهای که استقلال در این سالها حسابی از آن ضربه خورده است.حاجیلو درحالی مدیر تیم یا همان سرپرست استقلال وینفرد شفر شده بود که کمترین توانایی تکلم و تسلط را به زبان انگلیسی را داشت تا در گرفتن ارتباط با پیرمرد آلمانی ناکام بماند و یر سر یک تعویض ساده آن آبرو ریزی در لیگ قهرمانان آسیا به اب بیافتد که سرمربی تیم برسر مدیر تیم ادا و فریاد به راه انداخته است!
زرینچه درشرایطی سرپرست استقلال استراماچونی میشود که در همان اول کار میگوید هنوز برای سرمربیگری استقلال دیر نشده و تایید میکند و چشم اش به دنبال جایگاه مربی جوان ایتالیایی است!بعد هم نقل قول هایی از او در این طرف و آن طرف پخش میشود که مثلا استراماچونی برف تهران را نمیبیند یا او کاری انجام نمیدهد و هرکسی جای استراماچونی بود هم همین نتایج را میگرفت! سردی و بی اعتمادی در رابطه زرینچه و استراماچونی هم که به وضوح پیدا وآشکاربود.عمو نصی هم که در این سن و سال نشان داد نه توان و نه انگیزه کار کردن دارد. خلاصه هرکدام یک جای کارشان میلنگید.
امسال هم ماجرای سرپرست یا همان مدیر تیم در استقلال به یک چالش و حاشیه بزرگ تبدیل شده است. بعد از ماجراهای زرینچه و استراماچونی نوبت به ستار همدانی رسید تا مدتی در این جایگاه باشد.آب ستار و فرهاد هم در یک جوب نرفت تا باشگاه به فکر انتخاب یک سرپرست جدید بیافتد.بعد از کلی چانه زنی و لابی و توصیه گزینههای مختلف سرانجام طبق خواست و پافشاری فرهاد یک نفر خارج از مجموعه استقلال به این سمت رسید. کسی که فرهاد خیالش راحت است چشم اش به دنبال نیمکت او نیست و به نفع کسی علیه اش دسیسه نمیکند و اخبار محرمانه تیم را به بیرون درز نخواهد داد!
بعد از بروز اختلاف هایی باشگاه تصمیم گرفت تا پرویز مظلومی را بالای سر تیم بگذارد و رمضانی را بردارد.مظلومی یعنی همان کسی که بعد از رفتن استراماچونی اعلام آنادگی کرد تا تحت هرشرایطی بیاید و سرمربی استقلال شود و حتی فحش و ناسزای هواداران در فضای مجازی هم او را منصرف نکرد تا بگوید برای استقلال حاضر به فداکاری و کار کردن در چنین شرایطی است!؟ همان کسی که فرهاد به دلیل دخالت هایش در نقل و انتقالات تابستانی آن حرفها را در فایل صوتی معروفی که منتشر ش را به زبان آورد.
هرچند با فشار فرهاد این گزینه فعلا منتفی شد. حالا صحبت از یک چهره و گزینه جدید برای سرپرستی استقلال است و فرهاد بعد از داماد ناصر حجاری فقید گویا کسی را مطمئن تر و امین تر از برادرش فرزاد سراغ ندارد و پیدا نکرده است. کسی حیالش راحت باشد نه میخواهد جایش را بگیرد و نه حرفها و خبر هایش را به مدیران یا رسانهها نمیبرد و نمیدهد. همان ترس و جدالی که استراماچونی هم برسر انتخاب مترجم اش با باشگاه داشت و بر سر آن کلی مشکل و حاشیه ایجاد شد و آبیها در هفته اول 3 امتیاز مفت را در تبریز از دست دادند!
به نطر میرسد جدا از بحث سرمربی خوب و کاربلد،حفظ اسکلت تیم،یارگیری خوب،حل کردن مشکلات مالی و مدیریتی باشگاه، استقلالیها برای موفقیت باید یک سرپرست یا مدیر خوب و توانمند و کاریزماتیک هم پیدا کنند. کسی که بتواند نقش کریم باقری پرسپولیس را بازی کند. یعنی هم به اندازه بزرگ باشد و هم اهل زیرآبی رفتن برای گرفتن پست و مقام بالاتر نباشد. یکی مثل مرحوم منصور پورحیدری که آبیها داشتند.
فعلا خلاء بزرگ استقلال در پستی که در هر فصل دست کم دوبار دستخوش تغییر میشود بجا مانده و بعید به نظر میرسد امثال رمضانی و فرزاد مجیدی و مظلومی دوای همیشگی برای آن باشند تا هرساتال و پس از هر تغییری در مدیریت و کادرفنی دوباره روز از نو و روزی از نو شود. خیلیها انتظار داشتند علی جباری یا حسن روشن جای منصور و ناصر فقید را پر کنند اما این 2 اسطوره بزرگ باشگاه تاج و فوتبال ایران مثل اغلب هم نسلان و اسطورههای باشگاه رقیب ازجمله حسین کلانی برای این کار ساخته نشده اند.
شاید هم استقلالیها با گدز از مو سپید کردهها باید در نسل جدید و ستارههای تازه بارنشسته شده به دنبال یک مدیر خوب و جانشینی برای حجازی و پورحیدری فقید باشند. ماموریتی که اگر غیر ممکن و محال نباشد، دست کم بسیار دور و دشوار خواهد بود.