نتیجه گرایی: عامل ظهور استوکسها و نادیده گرفتن قائدیها
رای پشت رای. پرونده در پی پرونده. شکایت به دنبال شکایت. این حکایت تلخ دو باشگاه بزرگ ایرانی است که سوار بر موج رقابت مخرب و نتیجه گرا، سوژه ثابت اتاق حل اختلاف فیفا شده اند.
یادداشت - بدهی های کلان سرخابی ها و تورم ناشی از قیمت ارز کار را فعلا به اینجا رسانده و اوضاع بدتر هم خواهد شد. باشگاههایی که سازندگی را فراموش کرده اند و منشا و جونیور و ایسما و استوکسها را بدون کارایی مثبت میخرند تا بدهی هایشان خرمن خرمن اضافه شود ماحصل نگاهشان نابودی این دو تیم است.
هواداری که موفقیت را فقط و فقط با جام میسنجد دیر یا زود فقط باید عکس جام ها را به دیوار اتاقش بچسباند و مرور خاطرات نماید. مثلا هیچکس نمی خواهد بپذیرد دو ستاره امروز این دوتیم، دو مهدی فوتبال ایران -ترابی و قائدی- محصول استعدادیابی و کشف پدیدهها هستند. آب در کوزه را رها کردهایم و به انباشت بدهی گرد جهان میگردیم. سرنوشت پرونده بازیکنان داخلی هم بهتر نیست. همین بدهیها به اطلاع فیفا و ای اف سی برسد کارمان تمام است.
دو ورشکسته، راهکاری اصولی ندارند. حرف از پیش خور شدن درآمدها توسط مدیران قبلی در هر دو باشگاه، بیش از اینکه معلول مدیریت غلط فتحیها وافتخاریها و عربها باشد حاصل نگاه نتیجه گرای فوتبال ماست. نگاهی مخرب که بدیهی ترین اصول بودجه نویسی را رعایت نم کند و دخل ۱۹ و خرج ۱۰۰ را تحمیل می نماید. عرب اگر با بیرانوند و ترابی و دیگران تمدید نمیکرد و بودیمیر ۱۵۰۰ دلاری ماهانه را ۴۵۰ هزار دلار نمیخرید متهم بود به تضعیف تیم و امروز متهم است به پیش خور کردن درآمدها.
خودمان را گول نزنیم. عرب ها و فتحیها و هر مدیر دیگری چاره ای جز این ندارند. همین فردا قرارداد علی علیپور با پرسپولیس تمام میشود. آیا می توان او را بدون راضی کردن بر سر مبلغ دلخواهش نگه داشت؟ در سیستمی که عرضه و بازیکن سازی به حداقل برسد و تقاضا زیاد باشد قیمتها سرسام آور بالا میرود. درآمدزایی محدود است و فتح الله زاده ها و انصاری فرد ها هم بالاجبار همین مسیر منجر به خندق بلا را طی خواهند کرد. اگر روند همین روند امروز باشد فاجعه سه چهار سال آینده را از الان پیش بینی میکنیم. سرخابیها به همه تیم های نابود شده می پیوندند.
عبدالصمد ابراهیمی