سو مدیریتهایی که آبیها را تا مرز ورشکستگی پیش برد؛
فتح الله زاده، از ولع رسیدن به قدرت تا عقب نشینی به خاطر بدهیها
فتحاللهزاده که ولع بسیاری برای بازگشت داشت حالا که حجم عظیم بدهیها را میبیند قدری عقبنشینی کرده و به روزهای بحرانی آینده میاندیشد.
به گزارش ایلنا، پرداخت حجم عظیمی از بدهیها نه کار علی فتحاللهزاده است و نه کار وزارت ورزش و نه از عهده یکی، دو سرمایهداری برمیآید که اکنون دور و بر استقلال پرسه میزنند. پرداخت بدهیهای باشگاه استقلال نیاز به یک همت جمعی دارد و افراد، دستگاهها و حتی مردم باید دست به دست هم دهند تا این بدهیها پرداخت شود.
سالی که علی فتحاللهزاده از مدیرعاملی باشگاه استقلال کنار گذاشته شد بدهیهای این باشگاه به مبلغی در حدود 20 میلیارد تومان میرسید. علاوه بر آن نیز باشگاه استقلال همین میزان را به اداره مالیات بدهکار بود. اکنون اما ماجرا با آن روزها فرق میکند. استقلال چیزی در حدود 100 میلیارد بدهی جاری دارد و بیش از 100 میلیارد نیز بدهی به اداره مالیات روی دست این باشگاه باقی مانده است. البته اگر بخواهیم عدد را صحیحتر اعلام کنیم به رقمی در حدود 140 میلیارد تومان میرسیم که سرپرست جدید باشگاه استقلال نیز به آن اشاره کرده و در اصل باید کل بدهیهای استقلال را رقمی در حدود 240 میلیارد تومان دانست.
این بدهیها در حالی هر فصل بیشتر میشود که مدیران این باشگاه در عمل هیچ اقدامی در راستای پرداخت و به صفر رساندن دیون این باشگاه نکردهاند. حتی از عهده وزارت ورزش و جوانان نیز که در همه این سالها تاکید ویژهای به پرداخت دیون این باشگاه داشت، کاری ساخته نبوده و تصمیم گیرنده اصلی باشگاه استقلال به دلیل هزینههای جاری سنگین این باشگاه هرگز نتوانسته اقدامی در این راستا انجام دهد. یکی از دلایلی که دست و بال تصمیمگیران باشگاه استقلال را برای به صفر رساندن بدهیهای این باشگاه بسته افزایش هرساله دستمزد مربیان و بازیکنان است.
در فصول اخیر به دلیل تورمهای ایجاد شده، بازیکنان و مربیان نیز دستمزدهای خود را به طرز مشهودی افزایش دادهاند تا از قافله عقب نمانند که این موضوع باعث شده راهی برای پرداخت بدهیهای قبلی باقی نماند و همه بودجههای جاری مصروف حفظ بازیکنان و مربیان کنونی شود. اوضاع وقتی حادتر میشود که میبینیم موعد پرداخت بدهی به بازیکنانی همچون ایسما، منشا و جباروف به زودی خواهد رسید و باشگاه استقلال که اکنون فاقد بودجه کافی است و از طرفی پرداخت حقوق بازیکنان خود را نیز عقب انداخته، راهکاری جدی برای تسویه حساب با این بازیکنان ندارد.
این ماجرا وقتی برای استقلال حادتر جلوه میکند که در مییابیم میان اعضای هیأت مدیره استقلال وفاق قابل قبولی وجود ندارد. موسوی که عضو سرمایهداری در هیأت مدیره باشگاه استقلال بود به دلیل اختلافهای ریشهای با دیگر اعضا از هیأت مدیره رفت اما جدایی این فرد که سرمایه مطلوبی داشت هرگز به سود باشگاه استقلال نبود و این باشگاه را وارد چالش خواهد کرد.
اکنون یکی از مأموریتهای مهم وزارت ورزش و جوانان این است که به جای موسوی فردی را در هیأت مدیره قرار دهد که ویژگیهای او را به لحاظ مالی داشته باشد تا از پس مشکلات پیش رو برآیند و تا حدی بتوانند بدهیها را پرداخت کنند. افرادی همچون حدادیان یا نظری مد نظر هستند و حتی از سعادتمند که پیشتر در هیأت مدیره باشگاه استقلال حضور داشت نیز یاد میشود.
البته در این میان زمزمههایی مبنی بر جدایی احتمالی خلیلزاده نیز از هیأت مدیره باشگاه استقلال به گوش میخورد که اگر این اتفاق هم رخ دهد آنگاه هم مشکلات علی فتحاللهزاده برای اداره امور دشوار میشود و هم وزارت ورزش که با انتصاب دوباره فتحاللهزاده در واقع به دنبال راهی بود تا هم دل هواداران این باشگاه را به دست آورد و هم اوضاع را آرام کند که وارد چالش بزرگتری خواهد شد. هیچ بعید نیست به زودی هیأت مدیره باشگاه استقلال دوباره دستخوش تغییرات شود.
شگفتا که زمزمه نگرانیهای علی فتحاللهزاده نیز بعد از انتصابش به عنوان سرپرست جدید باشگاه استقلال شنیده میشود. فتحاللهزاده که ولع بسیاری برای بازگشت داشت حالا که حجم عظیم بدهیها را میبیند قدری عقبنشینی کرده و به روزهای بحرانی آینده میاندیشد. شاید فتحاللهزاده در ذهن خود نیز این دایره از بدهیها را متصور نبود و فکر میکرد اوضاع باشگاه استقلال قدری حادتر از روزهایی باشد که او از کار برکنار شد اما میزان بدهیهای آن دوران با اکنون قابل قیاس نیست و سرپرست این باشگاه را با مشکلات بسیاری مواجه خواهد کرد. شاید یکی از دلایلی که موجب شده فتحاللهزاده از بیان اینکه تیمش در فصل جاری به نقطه روشنی میرسد خودداری کند همین معادلات باشد.