اسکوچیچ اولین نفر نیست؛ آنهایی با نیمکت تیم ملی ایران شروع کردند (گزارش ویژه)
با وجود انتقادات زیادی که به رزومه اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی میشود، پیش از او هم نفراتی بودند که اولین تجربه ملیشان روی نیمکت تیم ایران بوده است.
به گزارش ایلنا، از همان لحظهای که دراگان اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی برگزیده شد، گروهی از منتقدان او به رزومه اسکوچیچ اشاره کردند و معتقدند او با این کارنامه، برای هدایت تیم ملی مناسب نیست.
واقعیت این است که این مربی کروات، پیشینه قابل توجهی ندارد و برای ما که سالها عادت کرده بودیم کارلوس کیروش، مربی اسبق پرتغال و رئال مادرید را روی نیمکت تیم ملی ببینیم، سوابق و تجربیات اسکوچیچ ابداً با او قابل قیاس نیست. حتی مارک ویلموتس هم دوران ناموفقی را در تیم ملی پشت سر گذاشت، در کارنامهاش مربیگری در تیمهای ملی بلژیک و ساحل عاج را ثبت کرده بود یا کمی عقبتر، میروسلاو بلاژویچ بعد از عنوان سومی در جام جهانی، به نیمکت تیم ملی آمد.
اما این برای اولینبار نیست که مربیانی مثل اسکوچیچ بخت هدایت تیم ملی را پیدا میکنند. در ادامه نگاهی به این ماجرا انداختهایم که پیش از این چه انتخابهای شگفتانگیز دیگری در تیم ملی اتفاق افتاده.
محمد مایلیکهن؛ شروع سرمربیگری با تیم ملی
عجیبترین ماجرای انتخاب سرمربی تیم ملی به محمد مایلیکهن برمیگردد. در بازیهای آسیایی 1994، تیم ملی با استانکو (اولین مربی کروات تاریخ تیم ملی) نتایج بسیار ضعیفی گرفت و در همان مرحله مقدماتی حذف شد. ناکامی تیم ملی در هیروشیما، حکم اخراج زودهنگام استانکو را امضا کرد و چندی بعد امیر عابدینی هم ریاست فدراسیون را تحویل داریوش مصطفوی داد.
از آنجا که بازی رسمی هم در پیش نبود، به شکلی شگفتانگیز تیم ملی بیش از یک سال مربی نداشت! تا اینکه مرحله مقدماتی جام ملتهای 1996 آسیا از راه رسید. دیگر چارهای برای انتخاب مربی نبود و مصطفوی بعد از اینکه با چند گزینه مذاکره کرد، عاقبت نیمکت تیم ملی را به محمد مایلیکهن داد. نکته جالب اینکه فدراسیون در اولین بیانیهها، برای مایلیکهن از عنوان «مربی» استفاده میکرد نه «سرمربی» چراکه او پیش از تیم ملی، سرمربی هیچ تیم باشگاهی مهمی نبود و همه سابقهاش به دستیاری علی پروین در پرسپولیس و تیم ملی محدود میشد.
در حالی که رسانههای مکتوب آن دوران، نقدهای تند و تیزی به عملکرد فدراسیون داشتند، بعد از چند روز مشخص شد خبری از انتخاب «سرمربی» نیست و مربی، همان سرمربی است!
مایلیکهن در شروع با استقبال خوبی مواجه نشد و بعد از شکست در بازی دوستانه مقابل ترکمنستان، انتقادها به او بیشتر و بیشتر شد اما با شروع مرحله مقدماتی جام ملتها، بردهای پرگل تیم ملی مقابل مالدیو (همان 17-صفر معروف) و تاجیکستان، اوضاع را برای او بهتر کرد. تیم ملی در مرحله نهایی هم شروع ضعیفی مقابل عراق داشت و رقابتهای گروهی را با شکست آغاز کرد اما دو برد تاریخی 3-صفر برابر عربستان و 6-2 مقابل کره جنوبی، مایلیکهن را روی نیمکت تیم ملی تثبیت کرد.
مایلیکهن در مقدماتی جام جهانی 98 هم با برد 4-2 چین شروع فوقالعادهای داشت و در دور رفت، صدرنشین گروه بود اما در مرحله برگشت نتایج ضعیف از راه رسید و ایران از صعود مستقیم به جام جهانی بازماند تا در مرحله پلیآف برکنار شود و صعود تاریخی در ملبورن با والدیر ویهرا شکل بگیرد.
رضا وطنخواه؛ نفر دومی که نفر اول بود
در دورانی که مرحوم پرویز دهداری نفر اول تیم ملی بود، برای او از اصطلاح «مدیر تیمهای ملی» استفاده میشد که در واقع هم همینطور بود. دهداری مدیر تمام تیمهای ملی بود که مربیان تیمهای رده جوانان و نوجوانان هم با نظر او انتخاب میشد. با این حال او که علاقهمند به کارهای مدیریتی بود، برای 3 سال روی نیمکت تیم ملی بزرگسالان نشست. دهداری در آن سالها مربیان متعددی از گوشه و کنار ایران را به تیم ملی آورده بود اما گفته میشود در همان مقطع هم عمده امور فنی به عهده رضا وطنخواه بود.
رضا، برادر کوچک بیوک که تقریباً تمام دوران فوتبالش را در پرسپولیس گذرانده بود، پیش از اینکه در تیم ملی دستیار اول دهداری باشد، مدتی دستیار مرحوم محراب شاهرخی در پرسپولیس بود و مدتی را هم به عنوان سرمربی در راهآهن گذرانده بود.
وطنخواه بعد از استعفای دهداری از تیم ملی، برای دو ماه سرمربی تیم ملی بود و در مرحله مقدماتی جام جهانی 90 تیم ملی را هدایت کرد و بعد از آن نیمکت را به مهدی مناجاتی واگذار کرد.
تیم ملی در مرحله مقدماتی جام جهانی 90 که در مجموع سه مربی (دهداری، وطنخواه و مناجاتی) را روی نیمکت دید، به رغم برد 3-2 مقابل چین در ورزشگاه آزادی، در گروهی که بنگلادش و تایلند هم در آن حضور داشتند، با تفاضل گل کمتر نسبت به چین، در همان مرحله اول گروهی حذف شد.
وطنخواه بعد از مدتها دوری از فوتبال، در اواسط دهه هشتاد دوباره به فوتبال برگشت و مدتی مربی تیمهایی مثل شاهین بوشهر، پتروشیمی تبریز و سردار بوکان بود.
جلال طالبی؛ سرمربی در جام جهانی، بعد از 20 سال دوری
داستان مربیگری جلال طالبی در تیم ملی هم جالب است. او که یکی از محترمترینهای فوتبال ایران است، در 27 سالگی به خاطر مصدومیت فوتبال را کنار گذاشت و در 30 سالگی مربیگری تیم دارایی را پذیرفت. طالبی پیش از انقلاب در تیمی که مدیریت آن به عهده پرویز دهداری بود، مربیگری در تیم ملی جوانان را تجربه کرد و بعد از آن برای ادامه زندگی راهی آمریکا شد.
طالبی در آمریکا، فعالیت فوتبالی در سطح مربیگری نداشت و بعدها مشخص شد حرفهایی که درباره تمایل بورا میلوتینوویچ (مربی اسبق تیم ملی آمریکا) برای همکاری با او مطرح میشد، چندان سندیتی نداشته است.
او بعد از 20 سال فاصله گرفتن از فوتبال، در آستانه جام جهانی 98 به ایران برگشت تا دستیار تومیسلاو ایویچ باشد. شکست عجیب تیم ملی با نتیجه باور نکردنی 7-1 مقابل رم، حکم برکناری این مربی نامدار را صادر کرد تا طالبی به شکلی باور نکردنی نفر اول نیمکت تیم ملی در جام جهانی باشد.
بعد از پایان جام جهانی، طالبی از تیم ملی کنار رفت و مرحوم منصور پورحیدری جانشین او شد اما پورحیدری با وجود قهرمانی در بازیهای آسیایی 1998، بازگشت به استقلال را به ادامه حضور در تیم ملی ترجیح داد تا جلال طالبی تیم ملی را به جام ملتهای 2000 آسیا ببرد. شکست مقابل کره جنوبی و حذف از جام ملت ها، به منزله پایان دوره مربیگری این مرد متشخص در تیم ملی بود.
برانکو ایوانکوویچ؛ به او اعتماد کردند
امروز برانکو را با کارنامهای قابل دفاع در فوتبال ایران میشناسیم اما وقتی او سرمربی تیم ملی شد، رزومه قابل اعتنایی نداشت و عمده دوران کاریاش را با دستیاری گذرانده بود.
برانکو بعد از مدتی فعالیت در باشگاههای کرواسی، پیش از اینکه مربی تیم ملی ایران شود، به عنوان دستیار میروسلاو بلاژویچ شناخته میشد و فقط مدتی را در دسته دوم آلمان و در تیم هانوفر گذرانده بود.
با این حال محسن صفایی فراهانی، رئیس وقت فدراسیون به او اعتماد کرد و بعد از قهرمانی با تیم ملی امید در بازیهای آسیایی 2002 بوسان، هدایت تیم ملی بزرگسالان را به او واگذار کرد.
گزارش: علی مغانی