کاش صبر میکردند مصدومیتم تمام میشد بعد من را آنفالو میکردند
آقاخان: استقلال ضرر نمیکرد یک نیمفصل پای من میایستاد
آقاخان که دل پری از یکسری اتفاقات دارد و ناراحت از کسانی است که دل او را به درد آوردند باارادهای پولادین توانست خودش را دوباره آماده کند.
به گزارش ایلنا، ماجرای حضور هالک آبیها در استقلال هم از آن ماجراهای عجیبوغریب فوتبال ما بود. بازیکنی که بعد درخشش در پیکان با قراردادی سهساله آبیپوش شد اما شرایط به نحوی رقم خورد که این بازیکن نتوانست به استقلال کمک کند و درنهایت هم بعد رفع آسیبدیدگی و آماده شدن به سایپا رفت تا آنجا بتواند نشان داده که با قدرت برگشته است. آقاخان که دل پری از یکسری اتفاقات دارد و ناراحت از کسانی است که دل او را به درد آوردند باارادهای پولادین توانست خودش را دوباره آماده کند. بازیکنی که معتقد است بودن دوستان خوب و نفراتی همچون دکتر نوروزی دلیل بازگشت او بودهاند. با این بازیکن همکلام شدیم تا در خصوص روزهای سختی که سپری کرد و حالا دوباره به فوتبال ایران برگشته صحبت کنیم.
صحبت را از مصدومیت شدید تو شروع کنیم که در عین ناباوری دو بار برای تو اتفاق افتاد و دوباره باقدرت برگشتی. از آن روزهای سخت بگو که چطور برای تو گذشت؟
واقعاً درست میگویید و در این مدت که مصدوم بودم خیلی اذیت شدم. متأسفانه این مصدومیت در روزهایی نصیب من شد که از نظر بدنی و کیفی شرایط خوبی داشتم و با آمادگی کامل میتوانستم برای استقلال مثمرثمر باشم. این موضوع را همه همتیمیها و مربیان اذعان داشتند و به من این مسئله را میگفتند. زیاد نمیخواهم به گذشته برگردم چون واقعاً خیلی اذیت شدم. خیلی مسائل وجود داشت که بیشتر از درد پاهایم و مصدومیتی که دچار آن شدم من را اذیت کرد که فکر میکنم گفتن آن درست نیست. شاید درجایی و درزمانی دیگر این مسائل را بگویم و باید دید در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
بعد مصدومیت دوبارهات خیلیها گفتند که عمر فوتبالی آقاخان تمام شد و دیگر نمیتواند برگردد. بااینحال انتشار فیلمهایت این اواخر نشان داد که با یک اراده پولادین برگشتی و نشان دادی که میخواهی همان ستارهای باشی که استقلال برای قرارداد بستن با تو تا پاسی از شب منتظر ماند.
در این خصوص باید از تمام کسانی که در روزهای سخت کنارم بودند تشکر کنم بهویژه از باشگاه استقلال و آقای دکتر نوروزی که حق پدری بر گردنم دارد. همچنین خانم محمدی و دیگر همکاران ایشان که در روزهای سخت کنارم بودند و کمکهایی دکتر نوروزی به من کرد که در حیطه کاری و وظیفهای ایشان نبود. مدیون پشتیبانی دکتر نوروزی هستم و امیدوارم درجایی بتوانم این لطف را جبران کنم. بعد مصدومیت سنگینی که سراغم آمد خیلیها به خودم گفتند که دیگر نمیتوانی و این موضوع یکی، دو ماه ذهنم را خیلی درگیر کرده بود. تا جایی که کمکم خودم هم داشت باورم میشد اما خدا را شکر به این حرفها خندیدم و هرکسی که چیزی میگفت، فقط میشنیدم. در این شرایط سخت تلاش کردم که هدف و راهم را گم نکنم و به لطف خدا و بودن آدمهای بزرگی در زندگیام مثل پدر، مادر، دکتر نوروزی و دوستانی که در این روزها تنهایم نگذاشتند به شرایطی برسم که برگردم. حالا هم در خدمت تیم سایپا هستم و امیدوارم برای تیم خوب سایپا مثمر ثمر واقع شوم.
بااینحال بعد اینهمه که استقلال پای تو ایستاد و حتی قراردادت را یک سال دیگر اضافه کرد این انتظار وجود داشت که نیمفصل دوم بمانی تا خودت را ثابت کنی که جدا شدی و به سایپا رفتی. واقعاً فکر میکردی این تصمیم گرفته شود و درحالیکه تو پیش از مجیدی هم با استراماچونی جلسهای داشتی.
بله من یک جلسه با آقای استراماچونی داشتم که واقعاً نشان داد یک انسان فهیم، بزرگ و باشخصیت است. حرفهایی که در آن جلسه به من زد انگیزهام را برای ادامه راه مضاعف کرد. استراماچونی قول داد که من را به همراه کمکهایش بهروزهای خوبم برگرداند و به من گفت که همهچیز به تلاش خودم بستگی دارد. حتی استراماچونی به من گفت که خیالت راحت باشد و تمام توانت را برای بهبود خودت بگذار و با حضور در تمرینات همه تلاش میکنیم تا بهروزهای خوبت برگردی. استراماچونی جدا شد و آقا فرهاد سرمربی استقلال شد که اصلاً نمیتوانم به ایشان خرده بگیرم چون برای همه استقلالیها و هواداران محبوب است و شناختی روی من نداشت. به فرهاد مجیدی باید حق داد که در این برهه حساس که در آن قرار دارد از بازیکنانی بهره بگیرد که ازنظر فنی و بدنی آماده باشند و روی آنها شناخت داشته باشد و حق دارد بازیکنان مدنظر خودش را انتخاب کند. به همین خاطر صلاح دیده شد که من یک نیمفصل جدا بشوم که این موضوع را قبول کردم. یک سال دور بودم و آقای استراماچونی به من لطف داشتند و میخواستند پای من بایستد که ایشان رفتند و حالا یک نیمفصل جدا شدم تا به صلاح هر دو طرف باشد. حالا هم به باشگاه سایپا آمدم و تمام تلاش و تمرکزم را میگذارم که به لطف خدا به شرایط خوبم برگردم و عملکرد مناسبی در نیمفصل دوم داشته باشم.
در مدتی که مصدوم بودی باشگاه پیگیر کار تو بود؟
من واقعاً شرمنده همه هواداران استقلال شدم که همهجا به من لطف داشتند و در این مدت مصدومیت در صفحه شخصیام مدام به من روحیه میدادند تا باقدرت برگردم و در این تیم بمانم. بههرحال این تصمیمی بود که باشگاه گرفته بود و من خودم بهشخصه دوست داشتم که بمانم. منبعد از امضای قراردادم با استقلال در آن شرایط آمادگی که قرار داشتم در یک مصاحبه گفتم که وقتی خودم یا باشگاه، کادر فنی و دیگر ارکان تیم احساس کنیم یا کنند که به درد تیم نمیخورم بههیچعنوان برای ماندن پافشاری نمیکنم. این قضیه پیش آمد و حرف کادر فنی و باشگاه را قبول کردم و درنهایت از استقلال جدا شدم. همانطور که گفتم خودم دوست داشتم بمانم تا دوباره در استقلال رشد کرده و چهره شوم تا برای این تیم و هواداران دوستداشتنیاش مثمر ثمر باشم. این اتفاق نیفتاد و در ای میان خیلی شرمنده اطرافیان و دکتر نوروزی شدم که خیلی برایم زحمت کشید و امیدوارم یک روزی دوباره این فرصت را به دست بیاورم تا این گذشته تلخ را جبران کنم. در این میان یک موضوع هست که میخواهم هواداران استقلال بدانند.
چه موضوعی؟
دوست دارم هواداران استقلال بدانند من هیچ چشمداشتی از باشگاه نداشتم و در این مدت دکتر نوروزی کنارم بود و مرا حمایت کرد و حتی پول جراحی پایم را خودم از جیب دادم. هیچ منتی سر کسی نیست اما انتظار حمایت خیلی بیشتری داشتم که متأسفانه رخ نداد. بااینحال این مسئله را پای درگیریهای خاص باشگاه میگذارم و رسیدنم به آمادگی تنها با عشق و علاقه بود و برای باشگاه استقلال، آقا فرهاد مجیدی و همه بازیکنان این تیم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
به نظرت خودت اگر استقلال تو را حفظ میکرد بهعنوان یک وینگر میتوانستی به این تیم کمک کنی؟
من تمام بازیهای استقلال را دنبال میکردم و با تصویرسازی ذهنی همیشه خودم را بهعنوان یک وینگر چپ و راست در تیم قرار میدادم. برای این موضوع هم یکی، دو ماه خیلی تمرین کردم و به نظرم میتوانستم به استقلال در وینگر چپ و راست کمک کنم و در ترکیب قرار بگیرم.
با فرهاد مجیدی خودت صحبتی داشتی؟
متأسفانه فرصت نشد تا با آقا فرهاد صحبتی داشته باشم و درنهایت ترجیح داده شد که یک نیمفصل جدا باشم و برای استقلال و کلیه بازیکنان و آقا فرهاد و کادر فنیاش آرزوی موفقیت دارم. فرهاد مجیدی چهره محبوبی برای استقلالیهاست و من هم خودم بهشخصه خیلی او را دوست دارم و امیدوارم در این برهه سخت که این مسئولیت دشوار را قبول کردند موفق باشند و بتوانند دل هواداران را شاد کنند.
در همه صحبتهایت این را میتوان فهمید که از جدا شدن خوشحال نیستی و شاید بهتر بود استقلال که اینهمه پای تو ایستاد یک نیمفصل دیگر هم به تو فرصت میداد؟
مگر میشود کسی در یک تیم بزرگ مثل استقلال و پرسپولیس باشد و دوست داشته باشد از این تیمها جدا شود. من هم از این قاعده مستثنی نیستم و قطعاً خیلی دوست داشتم، بمانم و خودم را ثابت کنم. بههرحال تصمیمی بود که گرفته شود اما قرارداد مرتضی آقاخان آنقدر بالا نبود و کیفیت من هم مشخص است و به نظرم یک نیمفصل دیگر هم تحمل میکردند بد نبود و به قولی ضرر نمیکردند.
گفتی بازیهای استقلال را دنبال میکردی. به نظرت فرهاد مجیدی میتواند مثل استراماچونی این تیم را در لیگ و آسیا موفق کند؟
آقای استراماچونی هم کمی زمان برد به ترکیب ایده آلش برسد و به فوتبال ایران شناخت پیدا کند. بااینحال تیم در زمان او شرایط بسیار خوبی پیدا کرد که متأسفانه با رفتنش استقلال 5 امتیاز مهم و حساس را در بازی با پیکان و ماشینسازی از دست داد که اگر آنها را میگرفت شاید در آخر فصل به مشکل نخورند. در نیمفصل دوم تکلیف قهرمان و جایگاه تیمها با یک امتیاز و تفاضل گل مشخص شود و امیدوارم حسرت این 5 امتیاز را آنجا نخورند. فرهاد مجیدی به نظرم من یک مربی با دیسیپلین است که بهخوبی میتواند نظم و انضباط را در تیم برقرار کند. در کنار این مسئله انگیزهای که برای موفقیت و اثبات تواناییهایش دارد این امکان را به وجود میآورد که تیم همان روند خوب خودش را حفظ کند و نتایج خوبی بگیرد. امیدوارم در انتهای فصل بتواند دل هواداران را شاد کند و با استقلال موفق شود که این مسئله آرزوی قلبی من است.
پس به فکر برگشتن باقدرت به استقلال هستی؟
بالاخره من با عشق و علاقه استقلال را انتخاب کردم و دوست داشتم که در این تیم بدرخشم که قسمت نشد. همانطور که نمیخواهم زیاد گذشته را کالبدشکافی کنم اما تمام تلاشم را برای برگشتن میکنم و هیچکس از آینده خبر ندارد. تمام توانم را به کار میبرم تا به امید خدا برگردم و برای استقلال مثمرثمر باشم. باجان و دل تلاش میکنم تا بتوانم در آینده روزهای خوبی را با همه هواداران سپری کنم.
سایپا امکان بازگشت تو بهروزهای خوب را برایت فراهم میکند؟
هنوز هیچچیز مشخص نیست چون بالاخره من از یک مصدومیت طولانی برگشتم و خوشحالم که به تیمی آمدم که هم کادر فنی جوانی دارد و هم اینکه روی من شناخت دارند و شرایط من را درک میکنند که این موضوع بسیار مهم است. امیدوارم محبتی که به من داشتند را جبران کنم و بتوانم قدرشناس روحیهای باشم که به من دادند. این موضوع که میتوانم بهروزهای خوبم در سایپا برگردم در آینده مشخص میشود و هنوز نمیتوان بابت آنیک جواب قطعی داد.
راستی یک ماجرای عجیب هم درزمانی که با استقلال قرارداد داشتی برای تو رخ داد و آن حذف اسم تو از صفحه رسمی باشگاه استقلال در اینستاگرام بود. معمولاً رسم است که بازیکنی که مصدوم میشود بازیکنان حداقل برای او در یک بازی کاری انجام میدهند اما نهتنها این کار را نکردند بلکه باشگاه اسم تو را هم از صفحه رسمیاش حذف کرد.
بازهم میگویم که نمیخواهم به گذشته برگردم اما یکسری مسائل به وجود آمد که واقعاً دل من را به درد آورد. شاید گفتنش درست نباشد و نمیخواهم کسانی که من را ناراحت کردند با حرفهایم ناراحت کنم چون این را اصلاً دوست ندارم. بااینحال من در استقلال فراموش نشدم بلکه رفتاری کردند که انگار برای هیچکس وجود خارجی در باشگاه نداشتم. همهکارهایم را خودم برای درمانم کردند و نمیخواهم زیاد در مسائل ریز بشوم. جا دارد بازهم از دکتر نوروزی در این مدت تشکر کنم که در کنارم بود آنهم درحالیکه اگر اشتباه نکنم هیچ سمتی در باشگاه نداشت اما کمکم کرد و ممنون او هستم. حذف من از صفحه اینستاگرام باشگاه یک هفته بعد مصدومیت اتفاق افتاد و وقتی متوجه این موضوع شدم خیلی تحمل آن برایم سخت و خندهدار بود. من نمیدانم این صفحه توسط چه کسی اداره میشود اما پیش از آنهم خیلی مسائل بود که یکسری نمیخواستند من با استقلال قراردادم را امضا کنم. با این حال ای کاش صبر میکردند مصدومیت من تمام میشد و حالا داشتن یک فالور بیشتر روی دوش باشگاه سنگینی نمیکرد چون حداقل بودن اسم من یک روحیه کوچک بود که با امیدواری بیشتر برگردم. بااینحال این مسائل مهم نیست چون مهم نام استقلال است و در نهایت نام این تیم میماند و سربلندی آن مهم است.
بهجز سایپا گفته میشد فولاد، ذوبآهن، گل گهر و حتی پارس جنوبی هم خواهان جذب تو هستند. چه شد که این تیمها را انتخاب نکردی؟
جا دارد از باشگاههایی که به من برای نیمفصل دوم پیشنهاد دادند و نشد در خدمت آنها باشم از همه آنها یک تشکر و یک معذرتخواهی داشته باشم که امکان همکاری فراهم نشد. همه این باشگاهها به من لطف داشتند اما راستش را بخواهید مسائل مالی برای من زیاد مهم نبود که اگر اینطور بود بههیچعنوان به سایپا نمیآمدم. من یک مدت طولانی دور بودم و این مسئله برایم مهم بود که به تیمی بروم که کادر فنی آن نسبت به من شناخت داشت. خدا را شکر در سایپا این شرایط فراهم است و این تیم و مجموعه آن بسیار بانظم و باشخصیت است. در تیم جو بسیار خوبی حاکم است و همین شد که در بین گزینهها سایپا گزینه نخستم بود. بابت این انتخاب خوشحالم و به نظرم بهترین انتخاب را کردم و امیدوارم به لطف خدا بتوانم تمام تلاشم را به کار ببندم تا در کنار این کادر فنی در نیمفصل دوم بهترین نتایج را بگیریم.
تو هالک استقلالیها لقب گرفتی و باانگیزهای که در صحبتهایت احساس میشود این هالک با قدرت بر خواهد گشت.
من همان مرتضی آقاخان و همان فوتبالیست سابق هستم و فقط موضوع این است که تنها مدتی دور بودم و این را ثابت میکنم. شاید چندهفتهای زمان ببرد اما تلاش میکنم که این مدت برای آماده شدن زودتر باشد تا به شرایط دلخواه خودم و کادر فنی برسم. یک نیمفصل زمان زیادی نیست که بخواهم مدارا کنم تا به شرایط خوب برگردم و تمام سعی خودم را به کار میبرم که برای تیم مثمرثمر باشم. امیدوارم با تمام تلاشی که به کارخواهم بست بهترین عملکردم را در سایپا بهجا بگذارم.
از حالا برای اثبات خودت برای بازی با استقلال پس لحظهشماری میکنی؟
من الان بازیکن سایپا هستم و بالاخره این تیم هم شرایطی دارد که تمام بازیها حساس و مهم است و بهعنوان بازیکن به همه بازیها به یک دید نگاه میکنم. در همه بازیها اگر کادر فنی صلاح بداند و به من بازی برسد تلاش میکنم بهترین عملکرد را داشته باشم. واقعاً دوست ندارم با حساس کردن این موارد برای خودم و تیم مشکلی ایجاد کنم. تمام تلاش خودم را میکنم بازی به بازی بهتر باشم. به آینده خیلی خوشبین هستم هرچند که نمیشود گفت صد درصد چه اتفاقی میافتد اما تمام توانم را برای همان مرتضی آقاخان شدن به کار میبندم.
و سوال آخر... تو بارها گفتی نمیخواهی به گذشته برگردی اما یک موضوع را بهتر است که برای همیشه پروندهاش را ببندیم. تو واقعاً مصدوم بودی به استقلال آمدی و خیلیها معتقدند تو میدانستی اما قرارداد امضا کردی؟
(خنده) من زمانی که با استقلال قرارداد امضا کردن و در تمرینات این تیم حاضر شدم هیچ درد و مشکلی نداشتم. در همه تستهای بدنی جزو نفرات اول بودم و این جدا از این بود که قرارداد سفید امضا کردم. قرار بود در سال دوم و سوم نسبت به وضعیتم مبلغ قراردادم تعیین شود که بعد دیدم قرارداد من مبلغ خورده است. برای بودن در استقلال دنبال این مسائل نبودم و حتی با همان شرایط یک سال دیگر آن را تمدید کردم. شاید همانطور که گفتم در فرصتی همه این مسائل را بگویم. بااینحال بعد از اینکه آسیب دیدم و اعلام شد که سه ماه باید دور باشم همان لحظه با آقای توفیقی تماس گرفتم. در تماسی که داشتم به آقای توفیقی گفتم این اتفاق افتاده و در حدود 20 روز مانده به نقل و انتقالات قرارداد من را فسخ کنید تا تیم بتواند بازیکن مدنظر خودش را بگیرد. اصرار باشگاه این بود که پای تو خواهیم ماند و کادر فنی به تو احتیاج دارد و همی مسئله باعث شد که در تیم ماندگار شوم. همانطور که گفتم حسن نیت خودم را بعدازاین اتفاق ثابت کردم و یک سال دیگر سفید امضا کردم. مثل الان که باشگاه من را نخواست و رفتم آن موقع مرا خواستند که ماندم و بههیچوجه برای ماندن پافشاری نکردم. من همکاری لازم را با باشگاه داشتم و هیچچیز کم نگذاشتم و تنها قسمت نبود در زمین باشم تا به استقلال کمک کنم. امیدوارم استقلال بهحق خودش در ایران و آسیا برسد و بتواند دل هواداران را شاد کند.