خبرگزاری کار ایران

محمدی: وقتی مردم کشورم ناراحتند شادی گل خطا است/ پسر زیدان اگر می‌توانست خودش به رئال می‌رفت، بردن من پیشکش/ در این مقطع مربی ایرانی برای تیم ملی بهتر است

محمدی: وقتی مردم کشورم ناراحتند شادی گل خطا است/ پسر زیدان اگر می‌توانست خودش به رئال می‌رفت، بردن من پیشکش/ در این مقطع مربی ایرانی برای تیم ملی بهتر است
کد خبر : ۸۶۲۳۸۵

مهاجم ایرانی آوس پرتغال در مورد شرایطش در لیگ این کشور صحبت کرد.

به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، مهرداد محمدی یکی از لژیونرهای جدید فوتبال ایران است که ابتدای فصل جاری با انتقال به لیگ پرتغال به جمع بازیکنان شاغل در خارج از کشور اضافه شده است و توانست در همین ابتدای کار عملکرد خوبی از خودش به نمایش بگذارد. با او در مورد شرایطش در تیم جدید و همچنین حال و روز تیم ملی صحبت کردی.

 

* تو ابتدای فصل و در انتقالی عجیب از سپاهان جدا شدی و پیراهن دپورتیوو آوس در لیگ پرتغال را پوشیدی. علاقه‌ای ندارم که به گذشته برگردم اما می‌خواهم بدانم چه شد که عملکرد تو در آوس بیشتر از سپاهان به چشم آمد و توانستی به مهم‌ترین بازیکن این تیم تبدیل شوی؟

پست اصلی من مهاجم نوک است و فوتبال را در این منطقه از زمین آغاز کردم. در راه‌آهن هم مهاجم بودم اما در سپاهان بیشتر به عنوان یک وینگر به میدان رفتم و در ترکیب قرار گرفتم. به آوس که آمدم به مربی گفتم در پست مهاجم نوک بیشتر کارآیی دارم و او هم در این نقطه از من استفاده کرد. لطف خدا، دعای پدر و مادرم و تلاش فراوان باعث شد تا در نخستین تجربه‌ام روزهای موفقی را تجربه کنم. امیدوارم در ادامه هم سالم و سلامت باشم و بتوانم شرایط بهتری را رقم بزنم.

 

* وقتی به آوس رفتی، آگوستو ایناسیو سرمربی بود. مربی باتجربه‌ای که سابقه فعالیت در فوتبال ایران و باشگاه فولاد را داشت. آشنایی او با سبک بازی بازیکنان ایرانی آیا به تو کمک نکرد تا موفق‌تر باشی و زودتر با شرایط فوتبال پرتغال وفق پیدا کنی؟

صد در صد همینطور است و اتفاقاً در این مورد زیاد با هم صحبت کردیم. او با بختیار رحمانی در فولاد کار کرده بود و من هم سعی کردم از این بازیکن اطلاعاتی درباره ایناسیو بگیرم. مربی خوبی بود اما متأسفانه در آوس نتوانست نتیجه بگیرد. مربی جدید که آمده و جانشین ایناسیو شده فوق‌العاده است و امیدواریم که با حضور او بتوانیم به رده‌های بالای جدول برسیم.

 

* اختلاف امتیاز شما با تیم‌های بالاتر زیاد نیست؟

چرا، اختلاف امتیاز زیاد است اما می‌توانیم نتایج نیم‌فصل اول را جبران کنیم. من تجربه حضور در تیم‌های  پایین جدول را دارم و در راه‌آهن اوضاع ما بدتر از این هم بود اما در نهایت توانستیم در لیگ بمانیم. باید از فرهاد کاظمی تشکر کنم که در آن مقطع خیلی به من کمک کرد و همیشه مدیونش هستم. الان هم احساس می‌کنم همان اتفاق‌ها در آوس تکرار می‌شود و ما می‌توانیم با بازیکنان جدیدی که جذب کرده‌ایم در لیگ برتر پرتغال بمانیم.

 

* تو در این فصل 7 گل زده‌ای، آن‌هم در شرایطی که آوس 19 گل به ثمر رسانده و در قعر جدول قرار دارد. تعداد گل‌های زده تو به عنوان مهاجم تیم آخر جدول شگفت‌انگیز و فوق‌العاده است. تاکنون به این آمار فکر کرده‌ای که حدود 39 درصد از گل‌های آوس را زده‌ای و از این حیث دومین بازیکن ارزشمند لیگ پرتغال هستی؟

واقعیتش نه. وقتی به پرتغال آمدم، با توجه به اینکه 26 سالم است، به خودم گفتم وقت زیادی برای درخشش ندارم. نباید بنشینم و بگویم سال اولم است و فعلاً باید به فوتبال اروپا خو بگیرم و تجربه کسب کنم. دو دو تا چهارتا کردم و گفتم وقت ندارم و باید بازی به بازی جلو بروم. معتقدم اگر می‌خواهم به لیگ‌های معتبرتر برسم، باید برای هر بازی برنامه داشته باشم. الان 7 گل زده‌ام و 5 پاس گل هم داده‌ام. فکر می‌کنم آمار خوبی برای سال نخست حضورم در لیگ پرتغال است اما نباید مغرور شوم و باید به همین روند ادامه بدهم.

 

* درباره اینکه برای هر بازی برنامه داری بیشتر توضیح می‌دهی؟

یعنی هر بازی برای من ارزش فراوانی دارد تا بدرخشم، گل بزنم یا پاس گل بدهم. به همین خاطر تمام انرژی‌ام را به کار می‌گیرم و به خودم می‌گویم این بازی آخرین فرصتم است. باید تلاش کنم و به موفقیت برسم که خدا را شکر این موضوع  به پیشرفت من کمک کرده.

 

* البته درخشش تو در لیگ پرتغال القابی هم برای تو به همراه داشته. به عنوان نمونه اسب تک شاخ که از خوشحالی بعد از گل تو نشأت گرفته.

یک روز با همسرم فکر کردیم و این شادی گل به ذهن‌مان رسید. می‌خواستیم خوشحالی من متفاوت با سایر بازیکنان باشد و البته رسانه‌های پرتغالی هم این لقب را برای من در نظر گرفتند.

 

* یعنی از کسی تقلید نکردی؟

فکر نمی‌کنم تا الان کسی چنین شادی گلی انجام داده باشد.

 

* همین هفته قبل و در بازی مقابل بنفیکا خالق صحنه‌های جالبی بودی. درخشیدی، گل زدی اما خوشحالی نکردی. ما هم برایت تیتر زدیم «اندوه به جای شادی» درباره دلیل اینکه شادی نکردی، صحبت می‌کنی؟

مهم‌ترین دلیل شادی نکردن، مردم ایران بودند. وقتی دیدم مردم ناراحتند، شادی من خطا بود. ضمن اینکه سردار سلیمانی را هم از دست داده بودیم، کسی که همیشه در جبهه و جنگ او را دیده بودیم و دنیا او را می‌شناخت. بعد هم ماجرای هواپیمای اوکراینی به‌وجود آمد و انسان‌های درست و حسابی و درس‌‌خوانده را از دست دادیم. وقتی دیدم شرایط مردم اصلاً خوب نیست، خوشحالی نکردم. البته خیلی دوست داشتم که شادی کنم اما واقعاً زشت بود که در آن موقعیت خوشحال باشم.

 

* خیلی‌ها معتقدند ارزش این شادی نکردن، بیشتر از 10 تا خوشحالی بود.

خدا را شکر که این موضوع به ذهنم رسید و خوشحالی نکردم. امیدوارم با این حرکت، مردم مرا در غم خودشان شریک بدانند.

 

* قبل از بازی این تصمیم را گرفته بودی؟

قبل از بازی با بنفیکا این تصمیم را گرفتم اما وقتی گل زدم برای لحظاتی چیزی یادم نیامد. یک لحظه دویدم که شادی کنم اما شرایط مردم به ذهنم آمد و دست‌هایم را به علامت عدم خوشحالی بالا بردم.

 

* نیم‌فصل درخشانی را در آوس سپری کردی. در نقل و انتقالات زمستانی پیشنهادی به دستت رسید؟

قبل از پاسخ به سؤال شما باید از مرتضی طالقانی تشکر کنم که کارهای مرا برای حضور در پرتغال انجام داد. واقعاً کسی فکر نمی‌کرد که من از سپاهان به اروپا بیایم اما او تلاش کرد و واقعاً قدردانش هستم. در پاسخ به سؤال شما، من خط تلفنم را عوض کرده‌ام و دور از حواشی هستم. به مدیر‌برنامه‌ام گفتم وقتی پیشنهادها به دست باشگاه رسیدند، آن وقت به من بگو تا درباره آنها فکر کنم و تصمیم بگیرم. آوس اما تصمیم دیگری گرفت و نخواست که مرا بفروشد. به همین دلیل تمرکزم را به هم نریختم تا بدانم کدام تیم‌ها مرا می‌خواهند چون معتقدم وقتی باشگاه اجازه جدایی نمی‌‌دهد، چه سودی دارد که اسم تیم‌های خواهانم را بدانم.

 

* می‌دانی قیمت تو بعد از درخشش در آوس چند برابر شده؟

در یکی از سایت‌ها خواندم که ارزش من به دو میلیون یورو رسیده. آدم که تلاش کند و توکلش به خدا باشد، همه این اتفاق‌های مثبت برایش می‌افتد. من سه سال آرزو داشتم به اروپا بیایم. سال اولی که به سپاهان رفتم، اسلاویا پراگ چک مرا می‌خواست اما باشگاه با جدایی‌ام مخالفت کرد. سال دوم روستوف روسیه به من پیشنهاد داد اما باز هم انتقال من نهایی نشد و ماندم تا به سپاهان کمک کنم. اینها پیشنهادهای رسمی بود که به باشگاه هم می‌رسید. حتی مدت‌ها برای حضور در اروپا خواب می‌دیدم، چون مدام به آن فکر می‌کردم. الان که اینجا آمده‌ام، آن سختی‌ها را فراموش نکرده‌ام و به همین دلیل صد در صد توانم را برای موفقیت به کار می‌گیرم.

 

* زودتر از اینها نمی‌توانستی به اروپا بروی؟

زودتر می‌توانستم اما اشتباه کردم. البته در قرارداد من ‌بندی وجود داشت که هر تیمی مرا می‌خواست باید 250 هزار دلار می‌داد، آن‌هم قبل از آغاز فصل و یک ماه مانده به شروع تمرینات چون کسی مرا نمی‌شناخت و در تیم ملی هم نبودم، شرایط برای انتقال من کمی سخت بود.

 

* گفتی تیم ملی. مارک ویلموتس تنها کسی بود که تو را به اردوی تیم ملی دعوت کرد. نظرت درباره جدایی او چیست؟

برای نخستین بار این ویلموتس بود که مرا به تیم ملی دعوت کرد و باید از او تشکر کنم. ویلموتس با تمام حسن‌هایی که داشت، به نظرم به درد تیم ملی نمی‌خورد.

 

* چرا؟

به شخصه ویلموتس خیلی مرا دوست داشت و سبک بازی‌ام را می‌پسندید اما از نظر اخلاقی روی بازیکنان ایرانی شناخت کافی نداشت. در این باره دوست ندارم زیاد حرف بزنم اما ویلموتس از فوتبال ایران و آسیا شناخت نداشت و اگر قبل از آمدن کمی تحقیق می‌کرد، شاید روزهای موفقی را رقم می‌زد.

 

* تو حالا یکی از بازیکنان تیم ملی هستی. به نظرت در مقطع فعلی برای جانشینی ویلموتس باید سراغ مربی ایرانی برویم یا خارجی؟

الان زمان زیادی نداریم و فکر می‌کنم دو بازی حساس ما مقابل عراق و بحرین سه، چهار ماه دیگر برگزار خواهد شد. به نظر من باید کسی را انتخاب کنند که بازیکنان را بشناسد. اگر بخواهیم مربی خارجی بیاوریم که زمان می‌خواهد تا با فوتبال ایران و آسیا آشنا شود. بنابراین انتخاب مربی ایرانی در این مقطع به سود تیم ملی است.

 

* کدام مربی؟ گزینه هم می‌گویی؟

من که نمی‌توانم نام کسی را بیاورم. این فدراسیون فوتبال است که باید در این زمینه تصمیم بگیرد.

 

* با توجه به اینکه چند ماه است به پرتغال رفته‌ای، زبان پرتغالی یاد گرفته‌ای؟

فعلاً فقط حرف‌های خودمانی را یاد گرفته‌ام.

 

* پس چطور با مربی ارتباط برقرار می‌کنی؟

خدا را شکر مربی ما انگلیسی بلد است و من هم تا حدودی می‌توانم صحبت کنم. گلیم خودم را از آب بیرون می‌کشم و قادر هستم تا با مربی حرف بزنم و دستورات او را در تمرین و زمین مسابقه اجرا کنم.

 

* یکی، دو هفته قبل خبری منتشر شد که تو دیرتر از حد معمول به تمرینات آوس رفته‌ای. دلیل خاصی داشت؟

این موضوع بدون هماهنگی نبود و نمی‌دانم چرا برخی رسانه‌ها این خبر را منتشر کردند. قرار بود ‌بندی در قرارداد من تغییر کند که باشگاه هم پذیرفت. من هم منتظر بودم تا ابتدا این تغییر انجام شود و بعد به پرتغال بروم. به همین دلیل سفر من به تعویق افتاد و مسئولان باشگاه هم در جریان ماجرا بودند. بازی قبل از بنفیکا هم برای ما مهم بود و خیلی دوست داشتم در ترکیب آوس باشم اما منتظر ماندم تا ابتدا قراردادم درست شود و سپس برایم بلیت بگیرند که این اتفاق کمی با تأخیر رخ داد.

 

* شرایط این روزهای آوس را با چند سال قبل راه‌آهن در لیگ ایران مقایسه کردی. به نظرت تیم شما این توانایی را دارد که اختلاف امتیازها را جبران کند و در لیگ پرتغال بماند؟

دلم روشن است که امسال در لیگ پرتغال می‌مانیم. مربی جدیدمان فوق‌العاده است و بازیکنان خوبی هم جذب کرده‌ایم که منتظریم آی‌تی‌سی آنها صادر شود تا بتوانند در ترکیب آوس بازی کنند. باید استارت بقا را بزنیم و از این به بعد کم اشتباه ظاهر شویم تا بتوانیم رتبه خودمان را در جدول بهبود ببخشیم.

 

* چرا در آوس شماره 23 می‌پوشی؟ مگر به شماره 10 علاقه نداشتی؟

در آوس دوست داشتم شماره 10 بپوشم اما وقتی آمدم دیدم این شماره را به انزو زیدان داده‌اند. شماره بعدی که به آن علاقه داشتم 23 بود که تن کسی نبود و آن را پوشیدم.

 

* انگار با پسر زیدان رابطه نزدیکی داری.

رابطه ما نزدیک و صمیمانه است. او پشت فوروارد بازی می‌کند و خیلی با هم هماهنگ هستیم. بازیکن خوبی است اما کمی آسیب دیده و بیمار بود که به بازی قبلی‌مان نرسید.

 

* در مورد پدرش حرفی نمی‌زند؟

درباره پدرش حرف خاصی نمی‌‌زند اما با خودش خیلی صمیمی هستم. به انزو می‌گویم به پدرت بگو در ایران خیلی طرفدار دارد.

 

* با او صحبت کن که تو را به رئال ‌مادرید ببرد (شوخی)

او اگر بیل‌زن بود، باغچه خودش را بیل می‌زد.

 

* مصاحبه را خودت تمام کن.

لطف خدا، دعای پدر و مادر و دوستانم باعث شده تا موفق باشم و امیدوارم در ادامه فصل هم نماینده خوبی برای فوتبال ایران در لیگ پرتغال باشم.

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز