زندگی عجیب ستاره فوتبالیست بعد از مشکلات سیاسی؛ کتاب فروشی و رانندگی میکنم!
ستاره سالهای نه چندان دور فوتبال ترکیه بعد از مخالفت با دولت رجب طیب اردوغان روزهای دشواری را در آمریکا پشت سرمیگذارد.
هاکان شوکور یکی از بازیکنان شناخته شده فوتبال ترکیه، اعلام کرد پس از مهاجرت از ترکیه و پناهندگی در کشور آمریکا با فروش کتاب و رانندگی کسب درآمد میکند.
زندگی بازیکنی که سابقه برتن کردن پیراهن اینترمیلان را در کارنامه دارد و 6 فصل پیاپی در سری A حضور داشت پس از بازنشسته شدن دچار تحولات باورنکردنی شده است.
شوکور وارد دنیای سیاست و حتی به عنوان نماینده مجلس ترکیه انتخاب شد. در سال 2011 پیوستن او به حزب مخالفان رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه سبب شد تا ناخواسته از ترکیه مهاجرت کند و به آمریکا پناهنده شود. شوکور با اعلام دولت ترکیه در ترور نافرجام اردوغان دست داشت و همین علت محکمی برای مهاجرت او شد.
پدر شوکور هم اکنون در بازداشت خانگی است، او پس از تشخیص بیماری سرطان از زندان آزاد شد. مادرش نیز ظاهرا به بیماری سرطان مبتلا شده است. شوکور درباره وضعیت فعلیاش به روزنامه «ولتآمزونتاگ» آلمان گفت: برای من هیچ چیز باقی نمانده است. اردوغان همه چیز را از من گرفته است. حق آزادیام، حق آزادی بیان و حتی حق کار! ظاهراً هیچکسی نمیتواند توضیح دهد که نقش من در آن کودتا چه چیزی میتوانسته باشد. من هرگز کاری غیرقانونی انجام ندادم. نه خائن به کشورم هستم و نه تروریست.
او ادامه داد: ممکن است که دشمن دولت فعلی باشم اما با ملت ترکیه و مردم این کشور هیچ مشکلی ندارم. من عاشق کشورم هستم. بعد از اختلافاتی که با اردوغان پیدا کردم، یکسری تهدیدات دریافت کردم. به فروشگاه همسرم حمله شد. فرزندانم را مورد اذیت و آزار قرار میدادند. پدرم به زندان افتاد و تمام داراییهایم مصاده شد. این یک زمان بسیار دشوار برای آنها است. فوتبال در ترکیه مانند بسیاری از مناطق آزاد و مستقل نیست. اما ما در رسانههای ترکیه مورد حمله قرار میگیریم. آنها میخواهند مطمئن شوند که ورزشکاران نباید علیه اردوغان صحبت کنند. آنها میتوانند جنایتی را که مرتکب شده ام به من نشان دهند؟ نه. آنها فقط میگویند "خائن" و "تروریست". هرکسی که با من ارتباط داشته باشد مشکلات مالی دارد. به همین دلیل به آمریکا آمدم و در ابتدا در کالیفرنیا یک کافه باز کردم اما از آنجایی که مدام افراد عجیب و غریب به آنجا رفت و آمد داشتند آن را هم بستم. اکنون هم راننده اوبر هستم و همینطور کتاب میفروشم.