خروج مربیان خارجی و چالش بزرگ پیش روی ورزش ایران
رفتن مربیان خارجی و جایگزینی مربیان داخلی، فوتبال و ورزش ایران را به سمت
به گزارش ایلنا، از ابتدای ۲۰۱۹ تا امروز چند مربی خارجی از ایران رفتهاند که بیشتر آنها فوتبالی بودند یا حداقل آنها که بیشتر دیده شدند، مربیهای فوتبال بودند.
این در حالی است که ما در چند دهه گذشته از مربیان خارجی زیادی در رشتههای گوناگون استفاده میکردیم اما با نخستین شوک ارزی شدید دولت دهم در سال 90 مجبور شدیم خارجیهای موفق را با ایرانیها طاق بزنیم. بهرام افشارزاده دبیرکل وقت کمیته ملی المپیک دستوری به همه فدراسیونها اعلام کرد با خارجیها فسخ کنید و اینکه ایرانیهای جایگزین موفق بودند یا نه یک داستان دیگر است، اما اینکه چرا این همه خارجی به فوتبال ما آمدند و رفتند، بحث مهمتری است.
یک طرف ماجرا کمبود دانش فنی کافی بین مربیهای داخلی و عدم آشنایی آنان با زبان روز تخصصی است اما پشت پردهاش، همه پولهای بیزبانی است که از خبرنگار تا مدیر، این وسط با دلالی غیرقانونی به جیب میزنند. نمونه؟ کم نبوده و نیست!
ندانستن زبان فارسی برای مربی و زبان بینالمللی برای خبرنگار و هوادار هم خودش کلی حسن است! این سکوت و نشنیدن و نفهمیدن سبب کاهش حاشیههاست و همین بیتوجهی به سکو دلیل محکمی است که جای پای مدیران هم سفت شود!
از حق نگذریم برخی مربیها بدجور به درد ورزش ایران خوردند؛ مثل بوخونسف ۸۸ساله که تنها مدال المپیک دوومیدانی را با احسان حدادی برایمان گرفت!
برویم سروقت اتفاقهای این هفته! آندرهآ استراماچونی از باکیفیتترین خارجیهایی بود که به ایران آمد؛ آن هم با قیمتی باورنکردنی برای ما که عادت داریم دریافتیها را میلیون دلاری و یورویی بشنویم! حالا اگر یک مربی مثل کارلوس کیروش یا حتی ولاسکو بگیرند، باز توجیهپذیر است.
رقم دقیق قرارداد ولاسکو هیچوقت رسمی اعلام نشد اما دستمزد او سالانه حدود 500هزار دلار تخمین زده میشود.
موثق مینویسم که ارزش قرارداد شخص استراماچونی۵۵۰هزار یورو است. این عدد را با رقم قرارداد ویلموتس مقایسه کنید. در حالی که اختلاف معناداری بین این دو از نظر فنی وجود ندارد.
اما تفاوت در ملیت این دو مربی است؛ یکی بلژیکی و دیگری ایتالیایی!
نفر نخست استقلال از سرزمین مافیا آمده و درس خوانده حقوق است. دومی از کشوری کمتنش که البته روزگاری قانونگذاری و سیاست را هم در مجلس بلژیک تجربه کرده است.
مارک ویلموتس سیاستمدار همیشه نشان داده به فسخ راغبتر است تا کار! برای همین از روز اول با سیاست دل از کارفرما ربود و در روز حادثه تفنگ را خالی کرد. هرچند شاید بهتر بود بگویم سر اسلحه را به سمت قلب عاشق سینهچاکش چرخاند؛ همان عاشقی که فکر میکرد مارک عین موم در دستش بالا و پایین میشود.
شالکه، سنتترویدنس و ساحلعاج مشتهای نمونه خرواری هستند که نشان میدهد او پیشتر چه کرده است و رفتارش در ایران اصلاً چیز عجیبی نبود.
استرا هم شهره است که تا سِنت آخر را از حلقوم کارفرما بیرون میکشد و در این ماجرا با کسی شوخی ندارد.
چند سال پیش سازمان مبارزه با پولشویی فوتبال اروپا پس از کالچوپولی در ایتالیا مستقر شد و فوتبال و اهالی این رشته در این کشور را بشدت زیر نظر گرفت. حتی برندگان سایتهای شرطبندی که تبعه کشور چکمه باشند، اول باید احراز هویت شوند بعد میتوانند به پولشان برسند!
از سویی نمیتوان اتفاقهای داخلی را نادیده گرفت. ناآرامیهای بنزینی در بیش از صد شهر و لغو شدن چند بازی لیگ را کنار دست تحریمها و تصویب نشدن FATF بگذارید.
برای این دست اتفاقها هم از در همین فوتبال خودمان شاهد مثال داریم!
آنها که قرارداد بستن کارلوس کیروش را به یاد دارند، میدانند آمدن او به کشورمان همزمان با تنشهای سیاسی بهمن ۸۸ بود و کارلوس پس از ترک تهران اعلام کرد بهسبب همان تنشها علاقهای به کار در ایران ندارد. آن روزها با کلی مذاکره و البته بالاتر بردن رقم قرارداد و پیشنهادهای دیگر، کیروش که آن روزها از مربیگری در هر سطحی محروم بود، راضی شد به ایران برگردد.
این روزها افندی هم از تبریز رفته است. مصطفی دنیزلی که سالها برای باشگاههای ایرانی کار کرده خیلی صریح گفت درگیریهای داخلی در فسخ قراردادش مؤثر بوده؛ هرچند هنوز نفهمیدهایم چرا شبها در اتوبوس میخوابیده! حداقل زنوزی میتواند درباره این جمله به مردم تبریز و ایران پاسخ دهد که چه کردهاید که چنین به آبروی ملی چوب حراج خورده است؟
از آن طرف شاید بهواسطه همان شلوغیها سرمربی آبیپوشان نیز چند روز پیش از ترک تهران، همسر و بچههایش را روانه ایتالیا کرد و ویلموتس برای فسخ قرارداد هم حاضر نشد به ایران بیاید.
استراماچونی البته آنطور که ایتالیاییها گزارش کردند، در کشورش به پولشویی متهم شده و این یعنی اگر نتواند ثابت کند رقم حدود 330هزار یورو که به حسابش وارد شده، پول قرارداد با استقلال است، مجازاتی سنگین در انتظار او است! هرچند با باز شدن پای وزارت خارجه و سفارت ایتالیا در تهران، بعید است این اتهام جدی شود.