خبرگزاری کار ایران

بازگشت به صندلی مدیریت برای بار چهارم با کارنامه‌ای پر از حفره؛

بازگشت فتح‌الله‌زاده به استقلال؟ یک اَبَر چاله مدیریتی

بازگشت فتح‌الله‌زاده به استقلال؟ یک اَبَر چاله مدیریتی
کد خبر : ۸۴۶۴۹۲

مدیرعامل سابق استقلال پس از 3 دوره ناکامی قصد دارد برای بار چهارم روی صندلی مدیریت باشگاه بنشیند

به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، این روزها باشگاه استقلال به واسطه خروج سرمربی ایتالیایی از ایران و همچنان استعفای امیرحسین فتحی در صدر اخبار رسانه‌های ورزشی و حتی غیر ورزشی قرار گرفته و برطرف کردن مشکلات این تیم از نهادهای فوتبالی و ورزشی فرا رفته و ارگان‌هایی مثل وزارت امور خارجه و سفارت‌‌خانه‌های ایران و ایتالیا در این دو کشور درگیر این ماجرا شدند.

با وجود اینکه در روزهای اخیر صحبت‌های ضد و نقیضی در مورد بازگشت استراماچونی به ایران مطرح شده، به صورت موازی ماجرای مدیریت باشگاه هم با حساسیت بالایی پیگیری می‌شود و یکی از نام‌هایی که بیش از هرکس دیگری مطرح شده علی فتح‌الله زاده است.

مدیرعامل سابق استقلال پیش از این 3 مرتبه بر مسندی که این روزها حسابی به آن چشم دوخته نشسته است و کارنامه بحث برانگیزی دارد که با بررسی آن می‌توان به این سوال جواب داد که بازگشت وی برای بار چهارم می‌تواند عایدی مثبتی برای آبی‌پوشان داشته باشد یا نه.

بحث بر سر بررسی کارنامه فتح‌الله‌زاده به دور از هیاهوی‌ رسانه‌ای که خودش و نزدیکانش در روزهای اخیر به راه‌ انداختند است و می‌خواهیم او را همانگونه که بوده مورد سنجش قرار دهیم و نه آن مدیرعاملی که در سال‌های اخیر در روزنامه‌ای که صاحب امتیازش است و سردبیری آن را به یکی از نزدیکان خود سپرده به تصویر کشیده شده است.

فتح‌الله زاده کارش را با استقلال از سال 75 شروع کرد و در اولین اقدام ناصر حجازی را به عنوان سرمربی روی نیمکت نشاند. حاصل این همکاری در شرایطی که لیگ ایران دو قطبی‌ترین سال‌های خودش را سپری می‌کرد و از قدرت‌هایی مثل تراکتور، سپاهان و شهر خودرو به این شکلی که امروز رقابت شانه به شانه با سرخابی‌های پایتخت دارند خبری نبود و شاید گزافه نباشد اگر بگوییم این دو تیم بدون مدیرعامل و مربی هم می‌توانستند حداقل نایب قهرمان شوند ولی استقلال در آن سال از جام حذفی حذف شده و در لیگ هم رتبه نازل ششم جدول را کسب کرد که مشخصاً نتیجه‌ای به شدت ضعیف و منفی محسوب می‌شود.

استقلال فصل بعد از آن هم در شرایطی که پرسپولیس از لیگ کنار کشیده بود و باید قهرمانی بدون دردسری را تجربه می‌کرد در شرایطی به قهرمانی رسید که تا هفته‌های پایانی سایه تیم‌هایی مثل پاس را بیخ گوش خود احساس می‌کرد.

این تیم فصل بعد از آن هم در حالیکه به فینال رقابت‌های آسیایی رسیده بود برابر جوبیلو ایواتای ژاپن شکست خورد و اگرچه فتح‌الله‌زاده از آن به عنوان یک افتخار در کارنامه خود یاد می‌کند بهتر است توضیح دهد چرا در فاصله کمی از آن افتخار تاریخی رای به برکناری حجازی داد؟ ماجراهای بازی با سایپا هنوز بعد از 20 و چند سال لاینحل باقی مانده و هنوز برای رجوع به آن باید به حواشی و شنیده‌ها استناد کرد ولی کافی است یادمان بماند که اوضاع استقلال در آن مقطع به قدری آشفته بود که پرویز برومند در واکنش به تنبیه ناصر حجازی که به او گفته بود از فردا مدتی سر تمرین نیاید پاسخ داد که ببین خودت فردا سرمربی هستی یا نه و واقعاً هم فردای آن روز اثری از حجازی نبود. استقلال در آن فصل با بازگشت پرسپولیس بازهم شانسی برای قهرمانی نداشت و شکست‌های پیاپی در دربی‌ها هم روی اعصاب هواداران بود. آبی‌ها در آن فصل در حالی نایب قهرمان شدند که اختلاف 12 امتیازی با پرسپولیس داشته و از هفته‌ها پیش از پایان فصل جام را به رقیب سنتی هدیه داده بودند ولی فاصله‌شان با سپاهان سوم جدول فقط تفاضل گل بود.

فتح‌الله زاده در صحبت‌های اخیر خود علیه زرینچه و به جای پذیرفتن صحبت‌هایی که از او منتشر شده بود و برای قراردادن وی مقابل هوادارت، سعی داشت سرپرست استقلال را مقصر برکناری حجازی عنوان کند و اینطور وانمود کرد که کم‌کاری امثال زرینچه باعث کنار رفتن حجازی شده و جا داشت از مدیرعامل وقت استقلال پرسیده شود که اگر زرینچه را مقصر آشوب و بی‌نظمی در تیم و خروج حجازی می‌دانستی چرا بعد از برکناری سرمربی استقلال، هدایت موقت استقلال را به او که کاپیتان وقت آبی‌ها بود سپردی؟

برگردیم سراغ کارنامه استقلال در زمان فتح‌الله زاده. او فصل بعد هم قافیه را به پرسپولیس واگذار کرد و در نهایت پس از 4 سال توانست با هدایت مرحوم منصور پورحیدری برای اولین بار رتبه‌ای بالاتر از پرسپولیس کسب کرده و بعد از 5 سال نا کامی یک دربی را پیروز شود ولی این موفقیت تداومی نداشت و استقلال فصل بعد از آن در شرایطی که فاصله‌ای تا کسب اولین قهرمانی تاریخ لیگ برتر ایران نداشت، در انزلی نتیجه را واگذار کرده و پرسپولیس با هدایت پروین جام را بالای سر برد.

مدیرعامل استقلال در آن سال‌ها رقابتی با امیر عابدینی، هم پستی خود در تیم رقیب داشت و اکثر دفعات قافیه را به وی واگذار کرده بود چرا که اگر به خاطر داشته باشید نسل طلایی آن سال‌های فوتبال ایران تماماً در پرسپولیس حضور داشتند و نفراتی که در استقلال توپ می‌زنند نفرات دوم پست‌های خود بودند و حضور 7-8 بازیکن پرسپولیس در ترکیب اصلی تیم ملی نشان از این داشت که مدیر وقت استقلال در جذب ستاره‌های کارآمد آن دوران مقابل رقیب سنتی شکست خورده بود و در عوض پرونده‌های جنجالی مثل جذب بازیکنانی از جمله احمد مومن‌زاده را با پرسپولیس به جنگ می‌کشاند و با چند برابر قیمت آنها را جذب می‌کرد که کارنامه‌شان در این تیم قابل توجه است.

فتح‌الله زاده در راحت برکنار کردن سرمربی خود فقط مقابل حجازی بی‌پروا نبود و مرحوم پورحیدری را هم کنار زد تا یک آلمانی بی رزومه به نام رولند کخ را به ایران بیاورد. کل کارنامه رولند کخ در دوران مربیگری حضورش به عنوان نفر دوم سرمربیانی مثل کریستوف دام بوده و فقط یک دوره کوتاه هدایت بشیکتاش را بر عهده داشت و نه قبل و نه بعد از استقلال دیگر هرگز طعم نفر اول بودن در یک تیم را نچشیده است و بعضاً در تیم‌هایی مثل استریا وین که اعتباری حتی کمتر از استقلال داشته هم نقش دستیار را ایفا کرده است.

از شاهکارهای رولند کخ و فتح‌الله زاده در لیگ برتر همین بس که یکی از پرستاره‌ترین تیم‌های تاریخ لیگ برتر به رتبه نازل نهم جدول رسید. به فهرست بازیکنان استقلال در آن سال نگاه کنید: علیرضا اکبرپور، یدالله اکبری، پرویز برومند، هادی طباطبایی، نیکبخت واحدی، محمود فکری، سیروس دین محمدی، سهراب بختیاری زاده، جواد زرینچه، محمد خرمگاه، پیروز قربانی، امیرحسین صادقی، علیرضا منصوریان، مهدی‌ پاشازاده، فراز فاطمی، مهدی هاشمی نسب، ستار همدانی، علی موسوی و...

واقعا نهم شدن با چنین فهرستی از بازیکنان کار سختی نیست؟ این را هم در نظر بگیرید که به گفته فتح‌الله‌زاده، کخ قرار بود برای برنامه طولانی مدت وارد ایران شود و استقلال را به ابر قدرتی در آسیا و جهان تبدیل کند ولی کمی بیش از یک نیم فصل روی نیمکت تیم دوام آورد و بازهم جواد زرینچه و در پایان منصور پورحیدری هدایت تیم را بر عهده گرفتند.

یکی از شاهکارهای استقلال در زمان کخ، خارج کردن نام علیرضا منصوریان از فهرست تیم در رقابت‌های آسیایی و جایگزین کردن وحید شمسایی فوتسالیست به جای او بود که نیازی نیست بگیم چه حاصلی داشت.

از قراردادهای خوب و جالب آن زمان استقلال قرارداد با رسول خطیبی بود. در آن سال‌ها قیمت یک بازیکن تاپ ایران 70-80 یا نهایتاً 100 میلیون بود و قرارداد 100 میلیونی استقلال با هاشمی نسب یک رکورد در نوع خودش محسوب می‌شد ولی در همان دوره قراردادی 250 میلیون با رسول خطیبی بسته شد و فقط 2 بازی برای استقلال در آسیا به میدان رفته و بعد جدا شد. آن قرارداد تورم فزاینده‌ای در قیمت بازیکنان از فصل بعد ایجاد کرد.

فتح‌الله زاده اواخر آن فصل جای خود را به دکتر قریب داد و جالب است بدانید موفقیت‌های استقلال دقیقاً‌ فصل بعد از آن شروع شد.

فتح‌الله زاده در طول این مدت به جای ‌برنامه‌ریزی های بلند مدت برای استقلال به دنبال خریدهای جنجالی بود که کارایی برای تیم نداشتند و به جز هزینه و جنجال عایدی به استقلال نرسید. جنگ طولانی مدت برای جذب مومن زاده که رکورد عدم گلزنی در طول یک فصل کامل برای یک مهاجم را هنوز در اختیار دارد یا مهدی هاشمی نسبی که هرگز نتوانست درخشش پرسپولیس را در این تیم تکرار کند و فقط یک خرید جنجالی و پر سرو صدا بود و به اصطلاح حاجی بمبی بود که ترکانده می‌شد. حاصل عملکرد فتح‌الله زاده در 7 سال حضورش 2 جام حذفی و یک لیگ بود و کسب تنها 3 جام از 21 جام ممکن در شرایط دو قطبی بودن لیگ ایران.

استقلال فصل بعد با قریب شروع به شکفتن کرد. حضور قلعه‌نویی روی نیمکت به عنوان سرمربی برای اولین بار و تغییر نسل کامل بازیکنان و کاهش هزینه‌های تیم تا چندین برابر اقدامات مدیریتی دکتر قریب بود. استقلال آن فصل هیچ خرید جنجالی و پر سرو صدایی نداشت و در سوی مقابل پرسپولیس با اکبر غمخوار در حال ریخت و پاش بود و با اختلاف پرهزینه‌ترین تیم لیگ بود ولی در این شرایط نا برابر هم دربی را آبی‌ها به سود خود پایان داده و هم تا پایان فصل یک پای قهرمانی بودند. بازیکنانی که آن فصل توسط استقلال معرفی و مطرح شدند تا همین 3-4 فصل قبل هنوز بازیکنان گره‌گشای لیگ بودند و می‌درخشیدند. استقلال 3 فصل بالای پرسپولیس بود و در کورس قهرمانی بود و یک جام هم بالای سر برد و سرمربی ناشناخته‌ای که روی کار آورده بود را روی نیمکت تیم ملی نشاند.

فتح‌الله‌زاده با اینکه از استقلال جدا شد هیچوقت خودش را جدا از تیم و باشگاه ندانست و منتظر فرصت بازگشت بود. شرایط استقلال را در لیگ ششم به یاد دارید؟ تیم استقلال مظلومانه‌ترین شرایط خود در 2 دهه اخیر را با هدایت صمد مرفاوی تجربه می‌کرد. ستاره‌های تیم بعد از قهرمانی همه کوچ کرده بودند و قلعه‌نویی هم به تیم ملی رفته بود و آبی‌ها شرایط خوبی نداشتند ولی با همین تیم تا هفته‌های پایانی لیگ صدرنشین جدول بودند و حتی فاصله 4 امتیازی با رقبا ایجاد کرده بودند. مقداد نجف نژاد و تیم مدیریتی بعد از افتضاح تاریخی حذف از آسیا کنار رفتند و تیم بدون مدیر اداره می‌شد ولی خوب بازی می‌کرد و نتیجه می‌گرفت. در هفته‌های پایانی شایعاتی مبنی بر بازگشت فتح‌الله‌زاده به استقلال مطرح شده بود و خبرهای خوبی در این مورد شنیده نمی‌شد و بازیکنان که از این موضوع با خبر شدند با همراهی کاپیتان خود محمود فکری نامه‌ای به سازمان وقت تربیت‌بدنی نوشتند و درخواست کردند که در 4-5 بازی باقی مانده مدیرعامل جدید نیاورند و اجازه دهند تیم با آرامش به کارش ادامه دهد و پس از  پایان فصل و قهرمانی هر تصمیمی خواستند بگیرند. اتفاقی که نیافتاد و فتح‌الله زاده در چند هفته پایانی تیم صدرنشین را تحویل گرفت و چهارم جدول تحویل داد. یکی از موارد فوق حرفه‌ای حاجی در آن مقطع این بود که گفته می‌شد بین دو نیمه به رختکن رفت و اعلام کرد قصد ندارد با صمد مرفاوی به عنوان سرمربی ادامه دهد و فکر کنید جو تیم در هفته‌های پایانی در کورس قهرمانی و انگیزه سرمربی به چه شرایطی روبرو می‌شود؟ فتح‌الله‌زاده وعده بازگشت حجازی را داده بود و به نظر می‌رسید قهرمان شدن استقلال در آن مقطع کارش را برای برکناری مرفاوی و بازگشت ناصرخان سخت می‌کند. حتی شایعاتی مطرح شده که حاجی قصد داشت با تکیه به محبوبیت حجازی در انتخابات مجلس ثبت‌نام کرده و شانس پیروزی خود و کسب کرسی را افزایش دهد. راست یا دروغش را نمی‌دانیم ولی فتح‌الله‌زاده در سال 86 و چند ماه بعد از آن اتفاقات برای کاندیداتوری مجلس ثبت نام کرد.

سوای این مسائل جالب است بدانید که حجازی در بازگشت به استقلال تنها 14 هفته فرصت داشت و حتی یک نیم فصل روی نیمکت این تیم دوام نیاورد و فتح‌الله‌زاده وی را برکنار کرده و فیروز کریمی را در شرایطی که با استقلال اهواز قرارداد داشت در یک مجادله پر هزینه به تهران آورد و حاصل همکاری‌شان افتضاحی تاریخی بود. اگر هواداران استقلال فکر می‌کردند رتبه نهم جدول که آنهم توسط حاجی کسب شده بود بدترین شرایط ممکن برای استقلال تا پایان تاریخش است اشتباه می‌کردند چرا که وی در بازگشت به رتبه نازل سیزدهم جدول رسید و رکورد منفی خودش را شکست.

فصل هشتم بود که فتح‌الله‌زاده سعی داشت با امیر قلعه‌نویی بالاخره بعد از سال‌ها جام بیاورد ولی شرایط تیم به قدری بد بود که استقلال به رتبه هفدهم جدول لیگ هجده تیمی رسید و هفته بعد از آن که فتح‌الله‌زاده رفت و واعظ آشتیانی آمد، استقلال به کلی متحول شده و از همان هفته اول تغییر مدیرعامل با برتری 6 گله مقابل استقلال اهواز اوج گرفت و آخر فصل قهرمان شد.

این پایان کار فتح‌الله‌زاده با کارنامه پربارش در استقلال نبود و او 2 فصل بعد به تیم برگشت و پرویز مظلومی را روی نیمکت نشاند که حاصل 2 فصل همکاری آنها فقط پیروزی در دربی‌ها و یک قهرمانی جام حذفی بود. فهرست استقلال در لیگ یازدهم را می‌توان پرستاره‌ترین تیم تاریخ استقلال در لیگ برتر دانست که نتیجه‌ای بهتر از سومی جدول نداشت.

پس از آن فتح‌الله‌زاده بار دیگر سراغ قلعه‌نویی رفت و پروژه قهرمانی در آسیا را کلید زدند. اگرچه استقلال تیم پرمهره‌ای بسته بود ولی مشکلات مالی در تیم بیداد می‌کرد. استقلال در نهایت توانست لیگ دوازدهم قهرمان شود تا فتح‌الله‌زاده بعد از سال‌ها طعم قهرمانی در لیگ برتر را بچشد و در شرایط سختی هم از لیگ قهرمانان آسیا صعود کرد. در حالیکه تیم باید برای مراحل بالاتر تقویت می‌شد دو ستاره تیم یعنی علی حمودی و مجتبی جباری که کلید و ستون اصلی تیم بود جدا شدند. حمودی بعدها اعتراف کرد که به دلیل پیشنهاد مالی بهتر سپاهان جدا شده ولی جباری به دلیل مشکلات شخصی با خود فتح‌الله‌زاده جدا شد و با وجود تاکید قلعه‌نویی بر حفظ وی، اقدامی آماتورانه انجام شد و باشگاه بیانیه‌ای علیه بازیکن استقلال منتشر کرد و باعث شد ادامه همکاری فراهم نباشد. شنیده می‌شود کینه فتح‌الله‌زاده از جباری بگومگوی فصل قبل بوده که در جلسه با هم داشتند و شوخی نابجای مدیرعامل استقلال با بازیکنش باعث شد وی قندان روی میز را به سمتش پرت کند. فتح‌الله‌زاده همان فصل قصد داشت جباری را کنار بگذارد که اصرارهای قلعه‌نویی مانع شد ولی فصل بعد حاجی بالاخره انتقامش را از ستاره تیمش گرفت و گفته می‌شود اگر جباری در استقلال می‌ماند شانس تیم برای قهرمانی در آسیا و کسب ستاره سوم بیشتر می‌شد ولی افتخار بزرگ استقلال فدای یک خصومت شخصی شد.

استقلال در قهرمانی آسیا ناکام ماند ولی این پایان ماجرا نبود. بعد از بازی‌های آسیایی بود که ستاره‌های استقلال یک به یک ساز جدایی کوک کردند و قراردادها به قدری حرفه‌ای بسته شده بود که مشکلی برای جدایی نداشتند. جواد نکونام و پژمان منتظری ستون‌های تیم چند هفته مانده به پایان فصل بدون مشکل و حتی پرداخت ریالی قراردادشان را فسخ کرده و از ایران رفتند و فرهاد مجیدی هم خداحافظی کرد.

نیمکت خالی استقلال را در هفته‌های پایانی لیگ سیزدهم را به یاد بیاورید تا شاهکار آخرین حضور فتح‌الله‌زاده بر مسند مدیریت باشگاه خاطرتان بیاید. جایی که حسین حسینی دروازه‌بان لباس بازیکن وسط پوشیده بود تا به زمین بیاید.

***

استقلال این روزها مسیر پیشرفت را طی می‌کند و مربیان رزومه‌داری مثل شفر و استراماچونی هرچقدر عایدی نداشته باشند کلاس کاری تیم را چند پله جلو بردند و این موضوع در کارنامه فتح‌الله‌زاده دیده نمی‌شود و اگر مربیان خارجی هم جذب تیم شدند از جنس سکوموروخوف و کخ های بدون کارنامه بودند. هنوز دلیل شعار علیه فتحی روی سکوها در شرایطی که تیم صدرنشین بود مشخص نشده است ولی یک اصل همیشه وجود دارد که می‌گوید آزموده را آزمودن خطاست. مگر در فوتبال ایران قحط الرجال است و مدیری مثل فتح‌الله‌زاده در بین 80 میلیون ایرانی یافت نمی‌شود که باید منتظر حضور چهار باره وی پس از سه دوره ناکامی باشیم؟

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز