فدراسیون پنج ستاره؛ هیچ، نگاه
بازگشت دست خالی نمایندگان فوتبال کشورمان در مسابقات دستاورد دیگری از فدراسیون 5 ستاره بود.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، مراسم معرفی برترینهای فوتبال آسیا در سال 2019 در رشتههای مختلف دقایقی قبل به پایان رسید و سهم ایران با وجود داشتن 5 نامزد در این مراسم صفر بود و نمایندگان ایران دست خالی به کشور بازگشتند که این به نوعی یک تحقیر و یک افتضاح برای فوتبال ایران در سال میلادی جاری است.
فدارسیونی که به خودش لقب پنج ستاره داده و در سالهای اخیر با دستاوردهایی که به واسطه درخشش و عملکرد انفرادی مجموعه فوتبال به دست آمده بود حسابی پز میداد پس از تغییر و تحولات جزئی این روزها بدترین شرایط ممکن را سپری میکند. از اوضاع نابسامان تیم ملی بزرگسالان که شانسش برای صعود از مرحله پیش مقدماتی جام جهانی هم گره خورده و به اما و اگر کشیده تا تیم امید ما که میخواست در بهترین شرایط خودش بعد از چند دهه طلسم صعود به المپیک را بشکند ولی تغییر 3 سرمربی روی نیمکت این تیم در طول یک سال گوشهای از بیتدبیری و بیبرنامگی سران فدراسیون برای تیم امید است که نتایج امیدوار کنندهای تا کنون در رقابتهای اخیر کسب نشده و جامعه فوتبالدوست کشور امید چندانی به تیم امید ندارند.
این شرایط در حالی در فوتبال ایران حاکم است که تکلیف نیمکت تیم ملی هم حتی مشخص نیست و هر روز یک صحبت در مورد رفتن یا ماندن ویلموتس یا جانشینی برانکو شنیده میشود که هیچکدام از این شرایط هم خالی از اشکال و جای انتقاد نیست. کما اینکه آمدن ویلموتس و قرار گرفتن در شرایطی که بعد از 6 ماه مجبور باشیم او را برکنار کرده و به فکر گزینه دیگری باشیم و اینکه حالا کلبه آمال ما پذیرش پیشنهاد فدراسیون توسط برانکویی است که 13 سال قبل او را به دلیل نتایج ضعیف برکنار کردیم و به تازگی هم از یک تیم لیگ داخلی عربستان کنار گذاشته شده است.
اینها فقط بخشی از عملکرد ضعیف چند ماهه اخیر فدراسیون فوتبال بوده و در ابعاد دیگر قضیه از جمله برگزاری رقابتهای لیگ برتر در کمال بینظمی یا وضعیت داوری کشورمان و احکام بحث برانگیز کمیته انضباطی و کمیته اخلاق که باعث یک نارضایتی همگانی شده هم در زمره تصمیمات اشتباه و کارکرد ضعیف فدراسیون قرار میگیرد.
از میان 16 تیم لیگ برتر حتی یک تیم هم از وضعیت داوری رضایت ندارد و برخورد قهری شدید فدراسیون با اعتراض به تصمیمات قاضی مسابقه و محرومیت و جریمههای سنگین هم تاثیری در بهبود این فضا نداشته و حتی جو را متشنجتر از قبل کرده است.
تصمیمات کمیته انضباطی هم در ماههای اخیر خالی از جنجال و حرف و حدیث نبوده و کمیته اخلاق هم به موازات آن احکامی صادر کرده که تقریباً صدای همه را در آورده است.
در کنار اینها استعفای سریالی مسئولان فدراسیون بدون آنکه دلیلی برایش ذکر شود به خودی خود شایعاتی اطراف فدراسیون ایجاد کرده که به وجهه فوتبال ایران به شدت آسیب رسانده است. اینکه فتحای، تورک و حسنزاده چرا یکباره از بدنه فدارسیون جدا شده و چرا کسی توضیحی در مورد دلیل این جدایی دستهجمعی نداد و چرا واکنشی به شایعات داغ فضای مجازی که سکوت مقابل آن باعث تقویقش در اذهان عموم شد نشان نداد؟
ماجرای طولانی و فرسایشی ورود بانوان به ورزشگاهها هم مورد دیگری از این دست بود. فدراسیون در طول چند سالی که این موضوع جدیتر از قبل مطرح شده بود و فشار نهادهای بینالمللی به فوتبال ایران مرتباً افزوده میشد سکوت اختیار کرده و هیچ وقت اعلام موضع صریح در این خصوص نداشت تا اینکه اطلاع رسانی در این مورد از سوی نهادهای دیگر از جمله وزارت ورزش و جوانان و سایرین صورت میگرفت و انفعال فدراسیون ما را تا پای تعلیق هم پیش برد.
رخ دادن حوادث دلخراش و بازی با جان مردم موردی مهمتر از همه موارد بالا است که نسبت به آن نمیشود به هیچ وجه به دیده اقماض نگاه کرد. وقتی لیگ برتر با حدود یک ماه و نیم تاخیر آغاز شد تا زیرساختهای لازم برای برگزاری رقابتها در شرایط جدید فراهم شود ولی نه تنها زیرساختی درست نشد که حتی همان موارد ساخته شده هم به قدری معیوب بود که جان کودک خردسال را گرفت و عدم ایمنی ورزشگاه میتوانست نفرات دیگری را هم درگیر کند.
اخیراً شکست تیم ملی در دو دیدار حیاتی و حیثیتی مقابل بحرین و عراق در کنار توهینهایی که به پرچم و سرود ملی کشورمان صورت گرفت احساسات مردم ایران را جریحهدار کرد و در این شرایط هیچکس را بالاتر و بیشتر از فدراسیون فوتبال نمیتوان مقصر دانست. آنهایی که ادعا داشتند نتایج خوب دوران کیروش حاصل مدیریت خوب خودشان بوده و با هرکس دیگری میتوانند چنین عملکردی را تکرار کنند ولی زمان نشان داد که حق با چه کسی بود.
شاید بهتر بود روئسای فدراسیون فوتبال مقابل قانون منع بکارگیری بازنشستگان انقدر مقاومت نمیکردند و پای فیفا و نهادهای بینالمللی برای برای حفظ صندلی خود وسط نمیکشیدند و با عزت و احترام بیشتری نسبت به جایگاه کنونیشان در افکار عمومی کنار میرفتند و خاطرهای اگر نگوییم خوش، حداقل با تلخی کمتر نسبت به حال حاضر از خودشان به جا میگذاشتند ولی ظاهراً بقا در سمت تا جای ممکن چیزی نیست که آقایان بخواهند دست از آن بکشند و این فوتبال ایران و فوتبال دوستان بیشمار آن هستند که رنج و مهنت آن را به دوش میکشند.
به قول علی کریمی: تا روزی که شماها در فوتبال باشید خوشی نمیبینیم