به رنگ قرمز و آبی و زرد اعتراض دارم! (گزارش ویژه)
«من اعتراض دارم به رنگ سرخ که سوزاننده است، به آبی که سرده، به زرد که رنگ جداییه، به هر رنگی که رنگ روح زندگی در آن نیست، چون به عقیده شخص خود من جناب رئیس، رنگ روح زندگی سبزه، فقط سبز!»
به گزارش ایلنا، این دیالوگ ماندگار زندهیاد «خسرو شکیبایی» در سریال «خانه سبز» است؛ اثری که گوشهای دنج در قلب و ذهنمان تسخیر و خاطرهبازی با آن را به یکی از خوشیهایمان تبدیل کرده است. گرچه «خسرو» آسمانی شده و رفته اما حالا دنیا پر شده از خانههای سبز، ساختمانهایی که دوستدار محیطزیست هستند و دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کردهاند. «گلدن وان سنتر»؛ ورزشگاه باشگاه «ساکرامنتو کینگز» یکی از همین ساختمانهاست، بنایی که کلنگش در سال 2014 زده شد و با صرف هزینهای 560میلیون دلاری دو سال بعد مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
اولین ورزشگاه خورشیدی جهان
برق این مجموعه بهطور کلی با استفاده از نیروی خورشیدی تأمین میشود که یکی از مهمترین ویژگیهای اصلی این مجموعه به حساب میآید. پنلهای خورشیدی تعبیهشده در سقف ورزشگاه، 2/1مگاوات برق تولید میکنند که معادل 15درصد برق مورد نیاز کل مجموعه است، 85درصد باقیمانده -11مگاوات- نیز توسط مزرعه خورشیدی «Rancho Seco» واقع در 40مایلی «گلدن وان سنتر» تأمین میشود. کاهش سالانه 2هزار تن گازهای گلخانهای را میتوان بهعنوان یکی از اهمیتها و مزیتهای ویژه این طراحی برشمرد.
تأسیساتی بینظیر در یک مرکز
«گلدن وان سنتر» با ظرفیت پذیریش 20هزار نفر بازدیدکننده و با بهکارگیری تأسیسات ساختمانی مدرن، یک مرکز ورزشی بینظیر به حساب میآید؛ از جمله بهرهمندی از سیستم سرمایش و گرمایش منحصربهفردی که از شرایط آب و هوای منفعل منطقه بهره میبرد. سرمایش این بنا بهصورت طبیعی و بهواسطه «Delta Breeze» -بادی که از جنوب غربی آبراه دلتای رودخانه ساکرامنتو و رودخانه سنخواکین خارج شده و در شب قادر به ایجاد سرمایی با دمای 9- تا 12- درجه سانتیگراد است- تأمین میشود. ضمن اینکه تمامی دریچههای هوا بهصورت کاملاً مهندسیشده زیر صندلیها قرار گرفته تا سرمای کافی بهطور مؤثر از پایین به بالا انتقال یابد. به لطف این طراحی دقیق، از برخورد هوای سرد با هوای گرم منتشرشده از بدن هزاران تماشاچی حاضر در ورزشگاه جلوگیری و در نتیجه از اتلاف انرژی تا حد بسیار زیادی اجتناب و جلوگیری میشود.
برای ساخت بدنه ورزشگاه از مواد قابل بازیافت از جمله ورقهای آلومینیوم بازیافتی، شیشه، شن و سنگ آهک استفاده شده. آبیاری محیط سبز موجود در مجموعه نیز از طریق سیستم قطرهای انجام و آب نوشیدنی هم بهوسیله تجهیزات پیشرفته جمعآوری آب باران و تصفیه نهایی مهیا میشود.
آیا تمام این امکانات تنها مخصوص رویدادهای ورزشی است؟ خیر! «گلدن وان سنتر» علاوه بر میزبانی از مسابقات بسکتبال NBA، رقابتهای هاکی NHL و کنسرتها، از ابتدای فعالیتش تاکنون بهعنوان برگزارکننده یکی از فستیوالهای مشهور غذایی در آمریکا به نام «Farm to Fork» شهرت یافته است؛ فستیوالی که باعث افزایش علاقه ساکنان منطقه به مشارکت در تولید مواد غذایی و در نتیجه تأمین 80درصد مواد مورد نیاز در آشپزخانه و فودکورتهای مجهز ورزشگاه شده است. جالب اینکه در همین مکانها عملیات بازیافت مواد غذایی بهمنظور تولید کود مایع نیز صورت میگیرد و به مردم اهدا میشود تا چرخه تولید مواد توسط ساکنان منطقه با سرعت بیشتری به روند رو به رشد خود ادامه دهد.
سبزِ سبزِ سبز
این مجموعه به اندازهای بین مردم جذاب و قابل احترام است که بیش از 20درصد علاقهمندان با پای پیاده به مجموعه مراجعه میکنند و بیش از 35درصد دیگر نیز با استفاده از دوچرخههای شخصی، خود را به ورزشگاه میرسانند. در همین مکان حتی مراکز کرایه دوچرخه نیز تأسیس شده تا مردم را به استفاده هرچه بیشتر از این وسیله دوستدار محیطزیست ترغیب کنند. ضمن اینکه در نزدیکی «گلدن وان سنتر» پنج ایستگاه حملونقل مجهز به ریل نوری وجود دارد.
این ورزشگاه مجهز به یک اپلیکیشن هوشمند است که به کاربران در امر مسیریابی، دسترسی آسان به سرویسهای بهداشتی، اتصال به اینترنت، سفارش غذا و نوشیدنی نیز یاری میرساند؛ ورزشگاهی که حالا جایزه «ورزش برای اقدام آب و هوایی» را بهدست آورده تا همگان مطمئن شوند اقدامات طراحان ورزشگاه و مدیران باشگاه مورد توجه و تحسین قرار گرفته است. جایزهای که حالا جاهطلبیهای آنها را افزایش داده و موجب کلید خوردن پروژه کاهش میزان کربن موجود در هوای منطقه بهوسیله تأسیسات «گلدن وان سنتر» شده است، طرحی که میتواند تمام منطقه را به یک «خانه سبز بزرگ» تبدیل کند.
آشنایی نیست، ای بیگانهها کاری کنید
خواهناخواه با دیدن استادیومهای پیشرفته جهان ذهنمان پروژه فرسایشی و محکوم به شکستِ «مقایسه» را کلید میزند و مدام این جمله در فکرمان پژواک میشود: «آنها کجا هستند و ما کجا!»
«کافکا» میگوید انسان موجودی است که همواره از مرزها فراتر میرود ولی گویی مدیران فوتبالمان نهتنها تمایلی به عبور از مرزها ندارند بلکه با انکار واقعیت و عدم پذیرش کاستیها، میل و اشتیاق گذر از مرزهای قدیمی و پا گذاشتن به سرزمینهای مدرن را نیز سرکوب میکنند و از فوتبالدوستان میخواهند به آنچه دارند قانع باشند؛ به کم، به مدیریت کهنه و عقبمانده از فوتبال روز دنیا، به بیبرنامگی، به ورزشگاههای قدیمی، به آنچه از پیش ساخته شده و دیگر خبری از گزینههای پیشرفتهتر نیست که اگر هم هست مانند ورزشگاه نقشجهان اصفهان سالهای سال ساختش طول میکشد و نیمهکاره رها میشود.
شاید برخی انگشت خود را به سوی استادیومهای «فولاد آرنا» و یا «امامرضا(ع) مشهد» نشانه بروند؛ دو ورزشگاهی که حقیقتاً در حد و اندازههای یک لیگ حرفهای ساخته شدهاند، اما آیا تنها با 2 استادیوم میتوان دم از پیشرفت و حرفهایگری زد؟ میتوان سینه ستبر کرد و از «برترین فدراسیون فوتبال آسیا» سخت گفت؟ آسیا؛ قارهای که ژاپن، کرهجنوبی و چین در آن حضور دارند و هر 10 سال چند استادیوم پیشرفته خود را مورد بازسازی مجدد قرار میدهند! آسیا؛ همان قارهای که فینال لیگ قهرمانان باشگاههایش در «آزادی» برگزار شد و اگر فشارهای AFC نبود، حتی سرویسهای بهداشتی آن بازسازی نمیشد. درست در همان زمان بود که بسیاری در دل میگفتند کاش مدیران AFC در مورد سایر ورزشگاههای ایران نیز فشارهای لازم را وارد کنند، بلکه آنها نیز سر و سامانی بگیرند.
یادداشت: نوید صراف