پرسپولیس و یک هنر ویژه با کالدرون
پرسپولیس با کالدرون هنوز یک تیم بینقص نیست اما لااقل در یک فاکتور نسبت به بقیه تیمهای لیگ برتری قدرتمندتر است.
به گزارش ایلنا، قرمزها در بازیهایی که از حریف پیش میافتند، میتوانند روند بازی را کنترل کنند و نتیجه را نگه دارند.
موقعیت کالدرون در پرسپولیس موقعیت عجیبی است. تیمش در این فصل هیچوقت به مرز بحران نزدیک هم نشده ولی هنوز محبوبیت فوقالعادهای روی سکوها ندارد. شاید اگر تا پایان نیم فصل همین جایگاه را حفظ کند، هواداران بالاخره تصمیم بگیرند خاطرات دوران برانکو را موقتاً فراموش کنند.
یکی از تفاوتهای دیروز پرسپولیس، منصرف شدن کالدرون از تعویضهای عجیب و غریب در جریان بازی بود. مربی آرژانتینی پرسپولیس در این هفتهها گاهی چنان تعویضهایی میکرد که هیچ دلیلی برای آن پیدا نمیشد. شاید بهترین تعبیر این باشد که کالدرون در دیدارهای رسمی، به سبک بازیهای دوستانه بازیکنان را جابهجا میکرد. او در نیمه دوم چه با یک اختلاف جلو بود (مثل بازی با پیکان)، چه با ۴ اختلاف (مثل بازی با شاهین بوشهر)، چه عقب بود (مثل بازی با تراکتور) و چه مساوی بود (مثل بازی با سپاهان و شهرخودرو) در هر حالتی یکی از عناصر دفاعی خودش را بیرون میکشید اما این بار خبری از تعویضهای عجیب و غریبش نبود.
کالدرون در ترکیب اصلی هم غافلگیری خاصی نداشت و این هم نکتهای بود که قبلاً کمتر دیده شده بود.
اگر نیمه اول بازی فولاد با ماشینسازی را در نظر نگیریم، تیم جواد نکونام در همه بازیهای این فصل «اقتصادی» نتیجه گرفته بود. فولاد اصراری به مالکیت توپ ندارد و آمارها نشان میدهد در طول نود دقیقه به طور میانگین بیشتر از سه موقعیت گل نمیسازد. با اصرار نکونام به حفظ آرایش دفاعی، عجیب نیست که تا اینجا صاحب یکی از بهترین خطوط دفاعی لیگ باشد. در واقع ذهنیت نکونام در مربیگری متأثر از آموزههای کارلوس کیروش است. ولی تفاوت مهم اینجاست که تعداد بازیهای تیم ملی در طول سال اغلب از عدد ۱۰ عبور نمیکند اما در لیگ، هر تیم باید به صورت فشرده ۳۰ بازی انجام دهد. با مدل «اول گل نخور، اگر شد گل بزن» شاید بشود در نیمه بالایی جدول باقی ماند اما معمولاً این سبک به موفقیتهای بزرگ مثل قهرمانی منجر نمیشود اما فراتر از آن، نکونام باید درون تیمش به جواب این پرسش برسد که چرا وقتی تیمش در همان دقایق اول گل میخورد، تا دقیقه ۶۰ حتی از خلق یک موقعیت ساده عاجز است؟ فولاد در حالی با شکست زمین را ترک کرد که نتوانست موقعیتهای آشکار گل خلق کند.