کاتاناچیو به سبک استراماچونی در استقلال (گزارش)
حتی خوشبینترین هواداران استقلال هم امید آنچنانی به بازگشت تیمشان به صف مدعیان ندارند و به واسطه نتایجی که رقم خورده، بر این باورند که تیمشان قابلیت بازگشت ندارد اما بازگشت در فوتبال اما غیرممکن نیست.
به گزارش ایلنا، آندره استراماچونی برای رساندن استقلال به میان مدعیان به قدری شانس و البته انتخابهای درست نیاز دارد. سهم بازیکنان هم در دستیابی به چنین شرایطی بسیار چشمگیر است و این گونه نیست که دگردیسی در استقلال را وابسته به تصمیمها و عملکرد استراماچونی بدانیم. بازیکنان نیز باید تحولی بزرگ در شیوه بازی خود ایجاد کنند؛ قدری با انگیزهتر و به تعبیر ایرانیاش؛ با غیرت.
پرواضح است که استراماچونی در میان انبوهی از مشکلات رها شده و یا کاری از دست مسئولان باشگاه استقلال برای یاری دادن سرمربی خود بر نمیآید و یا اینکه اوضاع به حدی وخیم شده که مرد ایتالیایی نیز تنها صرف زمان را راه چاره میداند.
اما آن دوران که استقلال به شرایط ایدهآل برسد، چه زمانی خواهد بود؟ نیم فصل دوم یا در همین بازیهای پیش رو؟
پاسخ منطقی به این پرسش این است که استقلال برخلاف تصورات و منفی بافیها میتواند به سرعت در فاز نتیجهگیری قرار بگیرد به این شرط که اولاً همه نیروهایش دم دست باشند و استراماچونی محروم یا مصدومی نداشته باشد. در وهله بعدی شیوه تصمیمگیریها، مسائل روحی و روانی و فاکتورهای مدیریتی است که نقشی کلیدی در ماجرای بازگشت ایفا خواهد کرد اما در قدم اول استقلال باید نیروی کافی را در اختیار داشته باشد تا به آن نقطه آرمانی فکر کند.
استقلال با همین بازیکنانی که شاید از دیدگاه بسیاری از کارشناسان در حد و اندازه این باشگاه نیستند حداقل قادر است خود را از نیمه پایینی جدول جدا کرده و به جمع 5 یا 6 تیم بالای جدول برساند. این در حقیقت باید هدف اولیه استقلال باشد. چیزی که تا قبل از پایان نیم فصل به آن دست یابند و در نیم فصل دوم خیز بلندتری بردارند برای دستیابی به رتبههای بالاتر و حتی رسیدن به سهمیه لیگ قهرمانان آسیا که این وضعیت منوط به باز شدن گرههای فنی کنونی و جذب بازیکنان طراز اول حتی به تعداد یکی، دو نفر برای نیم فصل دوم است.
باشگاه استقلال در این راستا زودتر از آنچه تصور میشد اقدام به جذب بازیکنی از لیگ انگلیس کرده. شاید در شرایط عادی اگر استقلال وضعیت امتیازی بهتری داشت مدیران این باشگاه در این مقطع هیچ گاه تن به خرید چنین بازیکنی نمیدادند و پروژه تقویت تیم و جذب بازیکنان جدید را به نیم فصل دوم موکول میکردند اما اوضاع استقلال به حدی نگران کننده پیش رفت که راهی پیش روی امیرحسین فتحی و دیگر تصمیمگیران در باشگاه استقلال باقی نماند.
معالوصف حضور هوپر تا حدی ممکن است روند هجومی استقلال را ایدهآلتر کند (خلافش هم محتمل است) ضمن اینکه بازگشت شیخ دیاباته و احتمالاً بازی گرفتنهای توأمان از این دو بازیکن شاید استقلال را به سمت کارکرد مطلوبتر در خط آتش سوق دهد.
آنچه اما بیش از هر چیزی استراماچونی را به آینده کاریاش در استقلال امیدوار میکند برخورداری از تمام سرمایههای کنونی است. شاید نشود با این بازیکنان معجزه کرد اما میشود بخش اعظمی از امتیازهای عقب افتاده را تا پایان نیم فصل جبران کند.
تصور کنید فرشید باقری به شرایط آرمانی بازگردد. علی کریمی هم از محرومیتهای اخیر خلاص شود و روزبه چشمی هم دم دست باشد. بیشک حضور توأمان این 3 بازیکن نقشی اساسی در جهش دفاعی استقلال خواهد داشت به این دلیل که استراماچونی میتواند کمربند خط میانیاش با حضور فرشید باقری و علی کریمی (ضلع سومی هم به نام مسعود ریگی هست) را سفت و محکم کند. در واقع حضور توأمان این 3 بازیکن یک فایده بزرگ برای خط دفاع استقلال خواهد داشت و استراماچونی که علاقه وافری به استفاده از 3 دفاع دارد میتواند از آرمانیترین ترکیب یعنی؛ چشمی، یزدانی و دانشگر بهره بگیرد. حال ممکن است استراماچونی یکی از عناصر خط میانی مانند وریا یا میلیچ را مأمور کمک به خط دفاع کند اما بازی 3 دفاعه با این عناصر بدون شک استراماچونی را به سمت و سوی دلخواهش پیش خواهد برد و از استقلال تیمی سختگیرتر در خط دفاعی خواهد ساخت. علاوه برآن حضور میلیچ هم در هر نقطهای میتواند در اجرای عملیات دفاعی به استقلال کمک کند.
این وضعیت؛ یعنی در اختیار داشتن همه عنصرها روزگاری به بهترین شکل ممکن به یاری کارلوس کیروش میآمد. از یاد نمیبریم پیش از سفر تیم ملی به جام جهانی کارلوس کیروش به دلیل در اختیار داشتن نیروهای متعدد چگونه از سرگیجهاش برای انتخاب نفرات نهایی پرده برداشت. استراماچونی هم چنانچه همه بازیکنانش را در اختیار داشته باشد و از این مصدومیتها و محرومیتها خلاص شود دستش باز خواهد بود تا هر روشی را در میدان بازی پیاده کند و به واسطه بازگشت همه نیروهای دفاعی یا نیروهای سختگیر خط میانی به بستن چارچوب دروازهاش امیدوارتر باشد.
آنچه استراماچونی را بیش از وضعیت نامناسب امتیازی تیمش به چالش کشیده، ناتوانی در ساختن دفاع ایتالیایی بوده است. گرچه فوتبال ایتالیا دیگر آن مدافع صرف در عرصههای بینالمللی و باشگاهی نیست اما تصویری که از این منطقه فوتبال خیز جهان به خاطر داریم همواره تیمهایی با عیار دفاعی قابل توجه بوده که پشت سر خود مربیان حاذقی را دیده است. مثالها بسیارند...
از استقلال استراماچونی نیز همواره چنین انتظاری بوده که در این فاز الگوی لیگ باشد اما تا کنون این فرآیند رخ نداده و حتی تیم او از یک میانگین گل خورده نسبتاً نامناسب نیز لطمه میبیند که یقیناً بازگشتها در روزها و هفتههای آتی میتواند او را در راه رسیدن به این مهم تاکتیکی یاری رساند.