آقای کیانوش رستمی! خداحافظ؛ همین حالا
پاتایای تایلند میزبان مسابقات جهانی وزنهبرداری است. مسابقاتی که همیشه برای وزنهبرداری ایران از اهمیت زیادی برخوردار بوده، چون وزنهبرداران ایران همیشه مدعی کسب مدال طلا در این مسابقات بودهاند.
به گزارش ایلنا، امسال هم همین اتفاق رخ داد و همه چشمها خیره به پاتایا که شاید از دلاوری قهرمانان وزنهبرداری خبری برسد که اتفاقاً خبر از دلاوری قهرمانانی جوان و جویای نام همچون حافظ قشقایی، علی میری و ایوب موسوی هم رسید.
درخشش این جوانها خیلی به دل علاقهمندان به وزنهبرداری چسبید اما شاید مهمتر از همه این اتفاقات خوب، اوت کردن کیانوش رستمی بود. کسی که همین چند ماه پیش وقتی سهراب مرادی به شدت از ناحیه کتف مصدوم شد، در فضای مجازی کمربندش را سفت بست تا بگوید اگر سهراب نیست، او میتواند جایش را بگیرد. کیانوش اما باز هم اوت کرد. حالا دیگر اوت کردنهای کیانوش از دست همه در رفته است. مسابقات جهانی آمریکا، بازیهای آسیایی جاکارتا، انتخابی تیم ملی و حتی مسابقات لیگ برتر اما شاید مسابقاتی هم باشد که از قلم افتاده است. این همه اوت کردن برای قهرمانی در سطح کیانوش رستمی نشان دهنده چه چیزی است؟ کسی که وقتی در دسته 85 کیلوگرم، ایوب موسوی در اردوی تیم ملی وزنه را بالای سر خود میبرد با نیشخند همراهیاش میکرد. ایوب همان کسی است که دیروز وقتی سهراب اوت کرد به مدال برنز جهان رسید و توانست روی سکو برود.
بعد از پایان مسابقات صحبت از خداحافظی کیانوش رستمی از دنیای قهرمانی مطرح شد آیا باید از این خداحافظی غیر رسمی کیانوش خوشحال شد یا نه؟ کیانوش رستمی کسی بود که با همه مربیان تیم ملی دچار مشکل شد. کوروش باقری، سجاد انوشیروانی، حسین توکلی و محمد حسین برخواه همه از بزرگان وزنهبرداری بودند که بهعنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شدند اما کیانوش هرگز حاضر نشد که به تصمیم این بزرگان احترام بگذارد و در اردوی تیم ملی حضور داشته باشد. او همیشه خودش را تافته جدا بافته دانست و بر خلاف سایر اردونشینان تیم ملی در خانه خود تمرین میکرد و هزینه آن را هم از فدراسیون و دستگاه ورزش طلب میکرد. هیچکس نمیتواند اختلاف نظرهای کیانوش با حسین رضازاده و علی مرادی را در سالهای اخیر منکر شود. هیچ کس نمیتواند شب قبل از وزنهزدن او در بازیهای المپیک ریو را فراموش کند. همه مسئولان ورزش دست به دامان او شدند تا بیاید و روی تخته بایستد و وزنه را بالای سر ببرد. وقتی این موارد در ذهنها مرور میشود باید از خداحافظی کیانوش خوشحال بود. او به یک مشکل بزرگ و دردسرساز تبدیل شده و حالا رفتنش شاید باعث شود وزنهبرداری ایران نفسی تازه کند. سوی دیگر ماجرای کیانوش سوءمدیریت مسئولان ورزش است که باعث میشود تا خداحافظی کیانوش بسیار تلخ و ناراحت کننده باشد.
کیانوش کسی بود که میتوانست صاحب سه مدال در بازیهای المپیک شود. او در لندن نقره گرفت و در بازیهای المپیک ریو هم مدال طلا را به گردن انداخت و اگر خوب هدایت میشد و حواشی را کنار میگذاشت حتماً میتوانست در توکیو هم یکی از مدالآوران ایران باشد. او با مدال توکیو میتوانست در وزنهبرداری تاریخساز شود. مرد سه مداله وزنهبرداری در المپیک محمد نصیری است که طلا، نقره و برنز المپیک را دارد و این شانس برای کیانوش بود که بتواند این رکورد را بشکند اما چرا این سرمایه مهم در وزنهبرداری به این روز افتاد؟ برای فهمیدن دلیل این امر باید به اتفاقهای قبل از بازیهای ریو برگشت. وقتی حسین توکلی با کیانوش دچار اختلاف شد و رئیس فدراسیون طرف کیانوش را گرفت.
وقتی کیانوش گفت نمیآید وزنه بزند اما همه مسئولان ورزش به خط شدند تا تمام خواستههای او را برآورده کنند. وقتی کیانوش با سجاد انوشیروانی دچار مشکل شد و رئیس فدراسیون وزنهبرداری، سرمربی تیم ملی را برکنار کرد. وقتی دو سرمربی که هر دو از قهرمانان بنام وزنهبرداری هستند قربانی کیانوش میشوند طبیعی است که چنین اتفاقاتی برای کیانوش رخ میدهد.
وقتی رئیس کمیته ملی المپیک با ورزشکار ناراضی نشست برگزار میکند و میگوید: «خواستههایت را بگو تا عملی کنم» چرا باید به کیانوش خرده گرفت؟ باید گفت کیانوش همان سرمایهای بود که میتوانست در المپیک توکیو تاریخساز شود اما سوءمدیریت باعث شد تا امروز همه از خداحافظی او که البته فعلاً در حاشیه اردوی تیم ملی و به صورت شفاهی دربارهاش حرف زده، خوشحال شوند.
گزارش: محسن وظیفه