تراکتور - دنیزلی؛ رویای قهرمانی همچنان زنده است
تراکتور در فصل نوزدهم با سرمربی کارکشته خودش در انتظار اولین قهرمانی است.
به گزارش ایلنا، از سال ۸۸ که تراکتور دوباره به سطح اول فوتبال ایران برگشت ۱۰ سال میگذرد، ۱۰ سالی که تراکتور دستکم نیمی از این سالها را با ادعا و رویای قهرمانی سپری کرد و در چند فصل این رویا خیالی خام نبود و تراکتور میتوانست با توجه به سرمایهگذاری بزرگ اقتصادیاش قهرمان لیگ برتر شود. پول و ستاره و مربی و از همه مهمتر تماشاگرانی پرشمار؛ همه چیز آماده بود اما موفقیت یک باشگاه داستانی طولانی و کشدار است و برای موفقیتهای بزرگ حتی شاید به بیش از یک دهه قدرتنمایی و سرمایهگذاری نیاز است، همانچه تراکتور شاید دیگر آن را درک کرده باشد.
تراکتور بخصوص در دو فصل اخیر که در خرید ستارهها دست و دل باز است شمایل یک غول در لیگ برتر را دارد، تیمی که میتواند بازیکنان بزرگ و گرانقیمتی را حتی از بازی در گوشهای از اروپا یا قطر منصرف کند و ملالی بابت پرداخت دستمزدشان نداشته باشد. چنین فرصتی را حتی استقلال و پرسپولیس ندارند. آنها هم ستارههای گرانقیمت میخرند اما بعید است توان پرداختهای منظم و به موقع به بازیکنانی مثل اشکان دژاگه، احسان حاجیصفی یا مسعود شجاعی را داشته باشند و به همین دلیل چنین ستارههایی بازی در تراکتور را به هر تیم دیگری در ایران ترجیح میدهند. حاجیصفی از موقعیت ممتازش در سپاهان میگذرد و تیم متمولی مثل سپاهان و بازوبند کاپیتانیاش را نمیتواند به تراکتور ترجیح دهد و این معنای روشنی دارد. تراکتور را میتوان متمولترین تیم لیگبرتر دانست. باشگاهی که دوستداران فوتبال در ایران را با شایعاتی درباره ارقام قراردادهایش متعجب کرده است.
تراکتور مثل چند تیم شهرستانی دیگر در فوتبال ایران خوشاقبال است که صاحب فرصتهای اقتصادی بزرگ در یک دهه اخیر بوده. اگرچه تیمهایی مثل سپاهان، ذوبآهن یا فولاد نیز سرمایهگذاری پایدار را در شهرستانها تجربه کردهاند اما فوتبال در بسیاری از شهرهای صاحب فوتبال، ورشکسته و بیمار است. مازندران با آن همه ستاره که همیشه برای فوتبال ایران میساخت هرگز سرمایهگذاری پایداری را در باشگاهداری تجربه نکرده و همیشه با بحرانهای اقتصادی مواجه است. نساجی سخت روزگار میگذراند. خونه به خونه که با ادعاها و هزینههای بزرگ شروع کرد، اثری از آثارش پیدا نیست. شموشک با آن قدمت بعد از درگذشت مهندس درویش تعطیل شد. در گیلان ملوان، سپیدرود و داماش همیشه درگیر حل جزئیترین مشکلات مالی هستند و همه با هم به اندازه قیمت یک بازیکن تراکتور بودجه ندارند. در شیراز برق تعطیل شد، در شهرهای دیگری از ایران باشگاهها با بحرانهای بزرگ مالی مواجهاند اما تراکتور حکایت دیگری دارد و فرصتهای اقتصادی بزرگی را تجربه کرده است که برای دیگر تیمها شاید تا سالهای سال رخ ندهد.
اما همه اینها ضامن قهرمانی نیستند. تراکتور اگر قهرمان شود، از مسیر دیگری به جام خواهد رسید و آن چیزی نیست جز تداومش در سرمایهگذاری، نه فقط ستارهها. سرمایهگذاری بزرگ اقتصادی تراکتور چه پیش از واگذاری باشگاه به زنوزی و چه پس از واگذاری، روندی به سوی تجربههای بزرگتر را پشت سر گذاشته و سرانجام جام قهرمانی لیگ برتر سر از تبریز هم درمیآورد. تراکتور در فصل جاری یکی از ۴ تیمی است که لیگ را خوب شروع کردهاند. اگرچه تراکتور لغزشهایی داشته اما دنیزلی گفته: «تیمی قهرمان میشود که فصل را خوب تمام کند، نه فقط شروع خوبی داشته باشد.»
مصطفی دنیزلی مرد باتجربهای در فوتبال است، صاحب شناخت از مسائل فوتبال ایران و صاحب تجربههایی که در تراکتور میتواند سرنوشتساز برای تبریزیها باشد. او حتماً سطح توقعات را میشناسد، با رویاهای تماشاگران آشناست و اسامی مربیان پیشین تراکتور را نیز مرور کرده و دیده که هر کدام چه آسان کنار گذاشته شدهاند.
تراکتور در کنار پایداری در سرمایهگذاری به پایداری در همکاری با یک مربی هم نیاز دارد تا بتواند یک پروژه موفق را بسازد. پرسپولیس آخرین الگو در فوتبال ایران است، الگوی یک تیم موفق که پروژهای طولانی را با یک مربی پیش برد و موفقیتهای پی در پی را به نام خود ثبت کرد. تراکتور شاید اگر در سالهای اخیر ثبات را روی نیمکت خود تجربه میکرد حتی با هزینههایی کمتر و در زمان زودتری به قهرمانی میرسید.
گذشتهها گذشته و تراکتور یکی از تیمهای رویایی همین فصل جاری است. پیگیری هفته به هفته تراکتور از جذابیتهای لیگ امسال و هواداری تراکتور یکی از حسهای جذاب طرفداری در فوتبال ایران است.
آنها تا پایان هفته پنجم رقابتها و با کسب 11 امتیاز از 15 امتیاز ممکن نشان دادند که قصد دارند در فصل جاری هم در قامت یک مدعی قهرمانی ظاهر شده و میتوانند تا پایان فصل در کورس بمانند و باید دید رویای قهرمانی در نهایت به واقعیت بدل میشود یا نه.