مک درموت: بعد از گل ایران به مراکش مثل مورینیو شادی کردم/ کیروش انرژی یک جوان 25 ساله را دارد
مربی سابق تیم ملی از دوران همکاری خود با کیروش صحبت کرد.
به گزارش ایلنا، و به نقل از سایت Belfast Live، میک مک درموت، عضو سابق کادرفنی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی روسیه و مربی سابق استقلال که سرمربی تیم گلنتوران لیگ ایرلند است درباره برتری ایران برابر مراکش در جام جهانی که با گل به خودی مدافع حریف به دست آمد، گفت: من هنگام بازی ایران و مراکش در سوچی بودم و پیامهایی از طرف دوستان و خانواده داشتم که بازی چطور میشود. بازی ایران و مراکش قبل از بازی اسپانیا و پرتغال بود و من از تلویزیون تماشا کردم. من این بازی را از یک رستوران تماشا کردم و نمیتوانستم چشمم را از روی صفحه تلویزیون بردارم. وقتی ایران گل زد چنان در رستوران خوشحالی می کردم که همه می گفتند این فرد چه کسی است؟ مثل مورینیو خوشحالی کردم و روی زانو خود فرود آمدم.
این مربی در ادامه درباره کارلوس کیروش، سرمربی پرتغالی پیشین ایران گفت: من وظیفه تحلیل تیم ملی فوتبال اسپانیا را داشتم و از ۶ ماه قبل از جام جهانی تمام بازیهای اسپانیا را آنالیز میکردم. تمام تمرکز ما در جام جهانی روی مراکش بود چون اگر آن بازی را میباختیم عملا حذف شده بودیم. ماهها از اسپانیا صحبتی نشده بود. کارلوس از من خواسته بود تا اسپانیا را تحلیل کنم و گزارشهای زیادی از من میگرفت. بازی اسپانیا دیروقت بود و من باید تصاویر را آماده میکردم و گزارشها را برای کارلوس مینوشتم و به همین خاطر قطار را از دست دادم و مدتی در سوچی گم شدم. ساعت ۹ صبح به کمپ خودمان رسیدم و کارلوس تنها نشسته بود و صبحانه میخورد و ساعت یازده گزارش دو، سه ساعته خودم را از این بازی تحویل کادرفنی دادم تا او آن را خلاصه کند و در اختیار بازیکنان قرار دهد. اینقدر فشرده و دقیق.
وی ادامه داد: 130، 140 روز بسیار پرفشار داشتیم و امیدوارم بقیه مربیان هم این تجربه را داشته باشند. برای یک هفته بعد از جام جهانی به ابوظبی رفتم و فقط میخوابیدم. کارلوس فوقالعاده بود. من با 15، 16 مربی کار کردم و همه متفاوت بودند و سبک خودشان را داشتند. کارلوس بیشترین تاثیر را روی من داشت. من به عنوان مربی بدنساز و کمک مربی در کادر او بودم و در دو تورنمت با ایران بودم . کارلوس الان 65 سال سن دارد و میتواند از یک جوان 25 ساله بیشتر کار کند. ما 20 ساعت در روز قبل از جام جهانی کار میکردیم. 9 صبح کارمان را شروع می کردیم و ۴ و ۵ صبح به رختخواب میرفتیم. در کنار این کیروش خیلی مهربان و دلسوز بود.