طارمی؛ مهاجمی تغییرناپذیر اما در مسیر پیشرفت!
مهاجم ایرانی در اولین گام حضورش در فوتبال اروپا، پر سر و صدا و البته موثر ظاهر شده است تا حسرتها را بیشتر کند.
به گزارش ایلنا، مهم نیست که پنالتیهای اعلام شده به نفع ریوآوه طی برد پرسروصدای 2-3 این تیم مقابل اسپورتینگ لیسبون در مسابقات این هفته لیگ برتر پرتغال تا چه میزان منصفانه بودهاند و پر اهمیتتر و جالبتر از آن جا افتادن بسیار سریع وی در لیگی است که هرگز سنخیتی با آن نداشته و طبعاً آن را تجربه نکرده و اصل و اصولش را پیشتر نمیشناخت. شاید هم برای پیدا کردن دلایل توفیق جدید طارمی در فضایی ناشناخته باید به اولین ظهورهای او در بطن فوتبال ایران رجوع کرد و به نحوه برخوردهایی که با وی صورت گرفت، توجه کرد.
پنج، شش سال پیش که او بهعنوان آقای گل «لیگ یک» کشور نزد علیدایی سرمربی وقت پرسپولیس رفت و از او خواست بهوی اجازه حضور امتحانی در تمرینات یکی از محبوبترین تیمهای آسیا (و حتی جهان) را بدهد، کمتر کسی فکر میکرد که چیزی از درون این قضیه درآید و خروجی آن خلق و جولان مهاجمی باشد که سقف پروازش لیگهای اروپایی است و شاید رقابتهای باشگاهی پرتغال فقط قدم اول و خاستگاه نخست برای او در قاره سبز باشد و بهزودی لیگهای عمدهتر اروپایی به روی او درها را بگشایند. جواب مثبت دایی که البته همیشه جوانگرایی را در دستور کارش داشته، سبب بروز تدریجی تواناییهای طارمی شد اما او به چشم نخورد مگر زمانی که دایی با حکم حمیدرضا سیاسی مدیرعامل وقت پرسپولیس برکنار و حمید درخشان جانشین وی شد.
شاید درخشان هم قصد میدان دادن به طارمی را چندان نداشت اما وقتی در دربی رفت لیگ چهاردهم کار گره خورد و پرسپولیس 0-1 عقب افتاد و بهناچار از طارمی در وقت دوم استفاده شد، انرژی و دخالت مؤثر او در اکثر برخوردها پایهگذار بردی (با نتیجه 1-2) برای سرخها شد که گل سرنوشت سازش با ضربه سر امید عالیشاه قد کوتاه به ثبت رسید اما نشانههای قدرتنمایی طارمی بلندبالا طی آن بیش از هر عاملی به چشم خورد.
شش سال بعد از آن تاریخ طارمی نه تنها یک دوره درخشش کامل را (البته در کنار فاجعه ریزه اسپور) در پرسپولیس سپری کرده و به الغرافه قطر هم پیوسته است، بلکه به یکی از یلهای تیم ملی در دوره کارلوس کیروش تبدیل شده و اینک از سربازان حاضر بهیراق در نظام کاری مارک ویلموتس نیز هست. همه این توفیقها از آن رو جالبتر و عالی نشان میدهند که وی طی این مدت تنها تغییری که کرده در میزان تجربهاش است وگرنه مؤلفههای کاری او همان است که این جوان بوشهری را هفت هشت سال پیش در لیگهای دو و یک کشور انگشت نما کرد و سپس در لیگ برتر صاحب نمره قبولی ساخت و در نهایت از او گلزنی ساخت که کارهایش کلید درهای حضور در جامجهانی 2018 را به دست ایرانیها و تیم کیروش داد.
طارمی همیشه آنمهاجم تلاشگر و سرزنی بوده که با هر دو پایش نیز خوب ضربه میزند و فرصتشناسیاش در حدی بالا است. در دوران سرخپوش بودن وی بارها این ایراد به او وارد شد که در ازای هر گل زدهاش حداقل دوگل مسلم را هدر میدهد اما او در هر دو لیگ پانزدهم و شانزدهم آقای گل شد و بهترتیب 16 و 18 گل در آن سالها بهثمر رساند و در سالهای بعدی هر موقع که بهنظر رسید علی علیپور ارشدترین جانشین او در برخی موارد میلنگد و باید یک مهاجم تازه بیاید، هر فرد «سرخدوستی» باوجود فاجعه ریزهاسپوری طارمی و تبعات بسیار تلخ و شگرف آن آرزو کرد که ایکاش فرد جذب شده طارمی باشد که همچنان ذاتیترین گلزن سالهای اخیر پرسپولیس و ایران است و نه مثلاً ماریو بودیمیر کروات که طی یک نیم فصل (پنجماه پایانی لیگ هجدهم) آنقدر کماثر نشان داد که خیلیها میپرسیدند آیا برانکو ایوانکوویچ سرمربی وقت پرسپولیس با جذب این هموطن نه چندان پر هنرش، بیش از حد رفیقبازی نکرده است.
زدن 3 گل و ساختن چهار گل طی فقط چهار هفته آغازین از فصل جدید لیگ پرتغال خبر از سوداهای بزرگتری میدهد که طارمی در سر دارد. راستی، او تا کجاها پیش خواهد تاخت؟