آقای زنوزی، از کدام فعالیت اقتصادی حرف میزنید؟
مالک باشگاه تراکتور از فعالیتهای اقتصادی و ارزان خریدن و گران فروختن بازیکنان صحبت به میان آورد ولی چنین فعالیتی تا کنون در این باشگاه دیده نشده است.
به گزارش ایلنا، این تازهترین اظهارات زنوزی، مالک باشگاه تراکتورسازی است: «خوشحالم که در رسانهها تیم تراکتور را لاکچری میبینند اما ریال به ریال هزینهها در تراکتور حساب و کتاب دارد و هنر من این است که بهعنوان یک فرد اقتصادی گران را ارزان خریده و ارزان را گران میفروشم.»
مالک باشگاه تراکتورسازی از کدام داد و ستد سودآورش در دایره فوتبال سخن به میان میآورد؟ چه بازیکنانی ارزان به تراکتورسازی آمدند و گران فروخته شدند؟ آخرین ترانسفر باشگاه تراکتورسازی را به یاد دارید؛ آخرین بار که تراکتورسازی تحت نظر زنوزی بازیکنی را به تیمهای اروپایی یا حوزه خلیج فارس فروخته باشد (همان ارزان خریدن و گران فروختن) و مبلغی بهعنوان حق انتقال یا حق فروش به جیب زده باشد؟
در این سالها جز هزینههای گزاف در باشگاه تراکتورسازی چیزی به یاد نداریم. بازیکنانی که در سالهای پایانی دوران فوتبالشان با دریافتیهای چشمگیر به تبریز رفتهاند و در نهایت حضورشان منتج به قهرمانی این باشگاه مردمی نشده است. تراکتورسازی با این حجم از هزینهها که حاصل خرید بازیکنان گرانقیمت بود چنانچه مدیریت مطلوبتری داشت شاید میتوانست یکی از جامهای لیگ هجدهم را به خود اختصاص دهد اما از این تیم تنها مشتی حاشیه حاصل از جذب بازیکنانی همچون استوکس و اروین در ذهن مانده و اخراجهای پی در پی در کادرفنی که این وضعیت بجا مانده از عملکرد تراکتور در لیگ هجدهم نشان میدهد شیوه مدیریت در این باشگاه به شکلی نبوده که این باشگاه بزرگ و قدیمی صاحب جامی در فوتبال ایران شود و در مسیر صحت و درستی قرار بگیرد.
در فصل جاری نیز زنوزی با همان رویه وارد لیگ نوزدهم شده و میکوشد با همان تاکتیکهای مدیریتی تیمش را به سوی موفقیت سوق دهد. هزینههای بسیار برای تمدید قرارداد بازیکنانی همچون دژاگه و شجاعی و جذب بازیکنانی مانند رضا شکاری و استخدام مصطفی دنیزلی از جمله اقدامهای آقای مالک برای تغییرات در باشگاهش بوده است اما پر واضح است که هیچیک از این مبالغی که برای جذب نامهای بزرگ صرف شده از طریق درآمدهای باشگاه تراکتورسازی به دست نیامده و زنوزی تمام مبالغ را از راه دیگری وارد چرخه باشگاهداری کرده است.
در واقع حضور زنوزی در دایره فوتبال هیچ توجیه اقتصادی به همراه ندارد، به این دلیل روشن و واضح که ساختار ناقص و پرعیب فوتبال ایران به مرحله سوددهی نرسیده است و مدیرانی همچون زنوزی نیز راه درآمدزایی از راه فوتبال را نمیدانند و یا برنامهای برایش ندارند.
در گذشته مدیرانی با دید فوتبالیتر در باشگاههای پرطرفدار فوتبال ایران بودند که با شناسایی دقیق بازیکنان با استعداد و آیندهدار به دستاوردهایی در زمینه ترانسفرهای سودآور رسیدند. نمونهاش امیر عابدینی یا علی فتحاللهزاده اما سایر مدیران در فوتبال ایران کمتر توانستند در این راستا به توفیقی دست یابند و عموماً مدیران هزینه بودند.
زنوزی نیز از دسته همین مدیران است، با این تفاوت که بودجه باشگاهش را از دیگر شرکتهای زیر مجموعه خود وارد فوتبال کرده است اما واقعیتی که غیرقابل انکار مینماید این است که زنوزی نیز با این شم اقتصادی نتوانسته تراکتورسازی را به باشگاهی سودآور بدل سازد و از همان راه فوتبال هزینههای جاری را تأمین کند.
دوران مالکیت زنوزی با این اوصاف نیز در فوتبال ایران عمر کوتاهی خواهد داشت و او هم به سرنوشت نامهایی دچار خواهد شد که چند صباحی در این دایره فعالیت و در نهایت عطای حضور در این حوزه را به لقایش بخشیدهاند.
وضعیتی که در آینده برای زنوزی به وجود خواهد آمد در واقع نتیجه تصمیمات غلطی است که متولیان فوتبال اتخاذ کردهاند وگرنه چنانچه راه برای کسب درآمد فراهم بود شاید زنوزی و امثالهم نیز میتوانستند از ظرفیتهای باشگاههای خود در راستای کسب درآمد بهره بیشتری ببرند و شاید در زمینه نقل و انتقالات نیز به توفیق بیشتری دست یابند و شاید در کنترل حاشیهها و مدیریت درون تیمی عملکرد بهتری از خود برجا میگذاشتند و یا حتی به بازیکنسازی و توجه به تیمهای پایه نیز روی میآوردند.
به هرحال آنچه امروز از مدیریت زنوزی برجا مانده نشانههای روشنی از ظهور یک باشگاه کاملاً حرفهای و سودآور نیست و به رغم آنکه مشارالیه کوشیده به جهت تأمین خواستههای مردمی در تبریز با وارد ساختن بودجههای کلان از دیگر شرکتهای تابعه خود انتظارات را پاسخ دهد اما این نوع باشگاهداری محکوم به فنا و نابودی است و زنوزیها نیز در این مسیر به بنبست خواهند رسید.
حمیدرضا عرب