عدم حضور زنان در ورزشگاه توهین به مردان است
ویسی: از دیدن مستند گوآردیولا لذت بردم/ قبلاً طرفدار کیروش بودم و الان طرفدار ویلموتس هستم
سرمربی شاهین شهرداری بوشهر از شرایط تیمش ناراضی است.
به گزارش ایلنا، عبدالله ویسی سرمربی شاهین بوشهر یکی از مربیان باانگیزه فوتبال ایران است که همیشه برای بالا بردن دانش خود تلاش میکند. ویسی از هیچ برنامهای برای پیشرفت نمیگذرد و نه تنها در کلاسهای دانشافزایی شرکت میکند، بلکه حتی مستندهایی که در مورد مربیان بزرگ دنیاست را با دقت پیگیری میکند. سرمربی جوان شاهین حالا هم از مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی کشورمان درخواست کرده کمک کند تا مربیان باشگاهی بتوانند به تمرینات تیمهای بزرگ دنیا بروند و از آنها الگوبرداری کنند. البته عبدالله ویسی مثل زمان کیروش خیلی هم دوست دارد در تمرینات تیم ملی حضور پیدا کند و از ویلموتس هم نکتهبرداری کند. ویسی که این روزها شرایط سختی را در شاهین بوشهر تجربه میکند، در مورد وضعیت این تیم، 2 هفته ابتدایی لیگ برتر، جلسه هماندیشی با سرمربی تیم ملی، حضور زنان در ورزشگاهها و... صحبتهای جالبی دارد
* اوضاع و احوال شاهین بوشهر چطور است؟
اوضاع آنطور که باید و شاید نیست. خودم با این اوضاع و احوال، شرایط را خوب نمیبینم و نگران هستم.
* خب باید چه کار کرد؟
آن روزها مسئولان گفتند همه کار میکنیم که تیم موفق باشد، حمایت مالی میکنیم اما هیچ کاری انجام نشد. فقط جشن و خوشحالی بود و بعد از آن انگار همه چیز فراموش شد. من واقعاً احساس خطر و نگرانی میکنم. نه فقط از طرف کادرفنی، بلکه کل بازیکنان نگران هستند و با این اوضاع به مشکل میخوریم. الان اول فصل است که مشکل داریم، اگر به وسط فصل یا آخر آن برسیم، چه میشود؟ شرایط بسیار خطرناک است. مسئولان به هوش باشند، لیگ برتر متفاوت با لیگ یک است و خیلی سخت. ما در این مسابقات، با تیمهایی جنگ میکنیم که تا دندان مسلح هستند، هم از نظر ساختاری، هم مالی و هم بازیکن. الان خیلی تیمها حتی بازیکنان خارجی میآورند و آنها را روی نیمکت مینشانند. در حالی که ما کمترین قراردادها را داریم. حالا که کمترین قراردادها را داریم، لااقل زیرساختها را درست کنند، پول تیم را بدهند، لیگ برتری رفتار کنند و به کارها سرعت ببخشند. الان خیلی از مسئولان دارند تلاش میکنند، مخصوصاً شهردار که همیشه کنار تیم بوده اما شهردار دستتنهاست و بودجه شهرداری برای اداره تیم کفاف نمیدهد.
* مگر قرار نبود اسپانسر بیاید؟
با 2،3 اسپانسر صحبت کردیم اما نمیدانم چرا نیامدند. یا پشیمان شدند یا اینکه کارشکنی شده. به هر حال اینکه اسپانسر نیامد به تیم آسیب میزند. متأسفانه بعد از آن هم کاری نشد.
* تا الان پولی هم گرفتید؟
الان 10 درصد دادند. قرار بود 30 درصد بدهند که بعد گفتند 20 درصد میدهیم. 5 تیر در نهایت 10 درصد دادند و گفتند تا آخر این ماه هم 10 درصد دیگر میدهند. 20 درصد تیم ما در قبال بقیه تیمها چیزی نمیشود. کل تیم ما با 10 میلیارد بسته شده.
* اما الان تیمهای لیگ یکی بیشتر از این مبلغ هزینه میکنند!
دقیقاً. به خود من یک تیم لیگ یکی پیشنهاد داده بود و گفت اگر تو بیایی برای تیم 20 میلیارد تومان هزینه میکنیم اما یک تیم لیگ برتری با 10 میلیارد بسته شده که باورکردنی نیست. 20 درصد تیم ما، میشود 2 میلیارد تومان اما برای همین هم مشکل داشتیم. این در حالی است که در بوشهر کارخانهها و شرکتهای زیادی وجود دارد.
* و این مشکل فقط مختص شاهین نیست چون ظاهراً پارس جنوبی جم هم مشکل دارد.
دقیقاً. پارس جنوبی هم پارسال مشکل داشت و از این تیم خوب حمایت نشد. ما امسال به لیگ برتر آمدیم و مردم خوشحال بودند و کلی شادی کردند اما اگر این شادی را از آنها بگیریم، یعنی به مردم دهنکجی کردیم. امیدوارم این اتفاق نیفتد.
* شما هم از آن دسته مربیان نبودید که بگویید مثلاً 50 درصد بدهید تا بیایم کار کنم و به گونهای گیر کردید...
تقصیر خودم است که سخت نگرفتم. گفتم به خاطر مردم خوب بوشهر میآیم و کار میکنم اما در جاهای دیگر شرایط جور دیگری بود. تا زمانی که من در نفت مسجدسلیمان بودم پول نبود اما به بعدی که رسید، در فرودگاه پول دادند تا آمد. آن وقت من 5 هفته آنجا بودم و توجهی نشد که در آخر هم آنطور جدا شدم.
* کلاً انگار خوزستانیها بیشتر از اینکه مهماننواز باشند، غریبپرست هستند. مثلاً اینکه این همه مدیر در خوزستان هست اما از اصفهان برای فولاد خوزستان مدیر انتخاب شد. البته جای شکرش باقی است که سعید آذری مدیر توانمندی است و میتواند به تیم کمک کند.
بله، خدا را شکر که سعید آذری مدیر خیلی خوبی است. اگر آذری نبود که جای تأسف داشت.
* در 2 هفته اول لیگ اگرچه شاهین بوشهر خیلی خوب کار کرد و جلوی شهرخودرو با آن همه ستاره، 10 نفره گل زدید و خوب کار کردید اما در نهایت 2 باخت آوردید.
وقتی نبریم همه ایرادها مشخص میشود. پول ندادنها، نوع رفتارها و خیلی مشکلات دیگر. من قول میدهم در شاهین بوشهر با تمام وجود کار کنم تا این تیم در لیگ برتر بماند که میماند ولی به حمایت نیاز داریم. اینکه اعصابمان را خرد نکنند اما عدهای مته به خشخاش میگذارند. البته مردم بوشهر باهوش و به هوش هستند، مخصوصاً فوتبالیهای شاهینی. میدانند که نباید گول یکسری را بخورند. شاهین بوشهر 7، 8 سال در لیگ برتر نبوده و الان هم شرایط چندان خوبی به لحاظ مالی ندارد. پس کارشکنی راحت است اما همه بدانند خراب کردن اگرچه راحت است اما درست کردن همان موضوع خیلی خیلی سخت خواهد بود و زمان و کار میبرد. پس همه دست به دست هم بدهیم و به شاهین کمک کنیم. جالب این است که همه انتظار دارند که شاهین بوشهر مثل استقلال خوزستان شود.
* اما استقلال خوزستان اگر بودجه کمی داشت ولی پرداختیهایش منظم بود.
صددرصد منظم بود و البته خوابگاه و امکانات خیلی خوبی هم داشت. این تیم 2 سال داشت میافتاد اما مسئولان از من حمایت کردند و در نهایت سال سوم به قهرمانی رسید. در واقع این قهرمانی نتیجه حمایت، تلاش، زحمت و پشتوانهای بود که داشتیم. ما با شاهین بوشهر در هفته اول به سپاهان خوردیم که تا دندان مسلح است. بعد از آن هم به شهرخودرو که شرایط مشابهی با سپاهان دارد. ضمن اینکه ما در بوشهر تمرین میکنیم و با این آب و هوا واقعاً بدنهایمان تحلیل رفته. مگر گرما چیزی است که بشود به آن عادت کرد. هر روز شرایط سختی را برای تمرین تحمل میکنیم که باید به بچهها خسته نباشید گفت.
* ظاهراً زمین تمرینتان هم خیلی دور است...
ما اصلاً محل تمرین مشخص نداریم و هر روز یک جا هستیم. اینطور نیست که بگوییم امروز اینجا تمرین داریم و فردا فلان جا. ضمن اینکه میبینیم یک روز زمین خطکشی نیست، یک روز نور نیست و نمیتوانیم تمرین کنیم، یک روز باید زیر درخت لباس عوض کنیم، یک روز میرویم میبینیم زمین پر است و نمیتوانیم در ساعت مشخص تمرین کنیم. این رفتارها واقعاً خوب نیست. درست است که بچهها سازگاری میکنند اما یک جایی دیگر کم خواهند آورد. الان در نظر بگیرید مثلاً پرسپولیس به بوشهر میآید و به ما میگوید زمین تمرین به آنها بدهیم. وقتی مثلاً کالدرون باید برود زیر درخت لباس عوض کند، به ما نمیخندد و نمیگوید چرا این تیم لیگ برتری است؟ من بارها به مسئولان گفتم حداقل 4 تا رختکن بزنند. من که رختکن را با خودم نمیبرم. رختکنها میماند و برای استان خوب است. به جای کارشکنی بیایند کمک کنند. آنوقت اگر خوب نبودیم من را بیرون کنند. مردم باهوش هستند و گول حرفها را نمیخورند. پس به جای این کارها از تیم حمایت کنید.
* هفته بعد هم مقابل پیکان بازی دارید. تیمی که مثل شاهین 2 باخت آورده و حالا به دنبال برد است.
بله، چون هر 2 تیم 2 باخت آوردند دنبال نتیجه هستند. هم ما و هم آنها نمیخواهیم باخت سوم را بدهیم چون کار سخت میشود. مخصوصاً ما که در خانه بازی داریم. پس محکوم به بردن هستیم و اگر بتوانیم بازی مقابل شهرخودرو را انجام دهیم میتوانیم 3 امتیاز را بگیریم.
* در این مدت که لیگ تعطیل است، برنامهها چطور پیش میرود؟
ما تمریناتمان را در بوشهر دنبال میکنیم و روز عاشورا تعطیل هستیم.
* در چند روز گذشته مستندی در مورد پپ گواردیولا پخش شد که همه یاد شما کردند.
مرسی از همه آنهایی که یاد من کردند. اتفاقاً خودم هم این مستند را دیدم و لذت بردم. جالب است که بعضی از کارها را خودم ذاتاً انجام میدادم. خوشحالم از اینکه تلویزیون خودمان این مستند را پخش کرد تا نوع رفتار یک مربی بزرگ را ببینیم. ما همانطور که از نظر دینی دنبالهرو بزرگان هستیم، از نظر فوتبالی هم میتوانیم از بزرگان فوتبال الگوبرداری کنیم و یاد بگیریم. خیلی مهم است که فوتبالیها این مربیان بزرگ را سرلوحه و سرمشق خود قرار دهند.
* در مدت اخیر صحبتهای زیادی در مورد حضور زنان در ورزشگاهها پیش آمد...
اینکه زنان را به ورزشگاه راه نمیدهند، توهین به مردان است. چرا خواهر من، همسرم یا همسر بازیکنان، مادرانشان و خانوادههایشان نتوانند به ورزشگاه بیایند. چه دلیلی دارد که جلوی آنها گرفته میشود؟ مگر نمیگویند حقوق زن و مرد با هم برابر است، پس چرا آنها باید محبوس باشند؟ چرا باید مجبور شوند با لباس مردانه به ورزشگاه بیایند؟
* الان هم که بحث خودسوزی آن دختر جوان که هوادار استقلال بود، سوژه پر سر و صدایی شده...
واقعاً جای تأسف دارد. یک دختر جوان به خاطر اینکه به ورزشگاه آمد باید خودسوزی کند. یعنی جان آدمها اینقدر بیاهمیت است؟ همین مسأله سوژه دست رسانههای خارجی و ضدنظام میدهد. این بیشخصیتی نیست؟ ما همه باید کمک کنیم این مشکل حل شود. باید راهحلی برای آن بیندیشیم. یعنی مردها اینقدر بیظرفیت هستند که نمیتوانند در کنارشان زنان را در ورزشگاه ببینند؟ مگر در سینما این اتفاق نمیافتد؟ سینما که تاریک هم هست زن و مرد قاطی مینشینند و فیلم میبینند. جایی که هیچ کس دیگری را نمیبیند اما در ورزشگاه که خیلی از خانوادههای بازیکنان به ورزشگاه میآیند و همه همدیگر را میبینند، مشکل است؟ این مسائل واقعاً زیبنده کشور ما نیست. پس برای حل آن باید فکری اندیشیده شود.
* ظاهراً در بوشهر یک زن همیشه به ورزشگاه میآید و همه بازیها را میبیند.
یکی از قهرمانان دو و میدانی به ورزشگاه میآید.
* نه یک زن میانسال که کارهای خیریه هم انجام میدهد و طرفدار شاهین هم هست.
من ایشان را هنوز ندیدم اما از این مسأله خیلی خوشحال شدم و به عنوان یک شاهینی تلاش میکنیم از بازیهایمان لذت ببرد و خوشحالش کنیم.
* چندی پیش جلسه هماندیشی با سرمربی تیم ملی برگزار شد. با توجه به اینکه شما طرفدار پر و پا قرص کیروش بودید، جلسه با ویلموتس چطور بود؟
جلسه خیلی خوبی بود. من طرفدار تیم ملی کشورم هستم که در آن مقطع طرفدار کیروش هم بودم و الان هم طرفدار ویلموتس هستم. تیم ملی کشورم، تیم باشگاهی نیست که به خاطر آمدن یا رفتن یک نفر از آن دل بکنم. سرافرازی تیم ملی سرافرازی همه ماست. هر کسی بیاید مخلص او هستیم، اگر خوب کار کند هم بیشتر دوستش خواهیم داشت. امیدوارم ویلموتس هم به ما کمک کند و شرایطی ایجاد کند تا بتوانیم به تمرینات تیمهای بزرگ دنیا برویم و دانشمان را بالا ببریم. یا اینکه شرایط مهیا باشد که مربیان باشگاهی بتوانند در تمرینات تیم ملی حضور داشته باشند و نکتهبرداری کنیم.
* در این جلسه هماندیشی ظاهراً یکی، 2 سرمربی به ویلموتس بازیکن معرفی کردند و گفتند مثلاً این بازیکن شایسته حضور در تیم ملی است. شما بازیکنی به تیم ملی معرفی نکردید؟
نه، هر کسی نظری دارد. من نظرم این بود که سرمربی تیم ملی به مربیان باشگاهی کمک کند تا دانششان را بالا ببرند. خیلی هم خوشحالم که یک ایرانی در کادرفنی است و میتواند از این موقعیت استفاده کند.
* هاشمیان مربی خیلی خوبی است که همه فکر میکنند حضورش در کادرفنی تیم ملی میتواند کمک کند که روزی سرمربی تیم ملی هم شود اما قبل از او، مارکار آقاجانیان حضور داشت که بعد از سالها حضور در تیم ملی حتی نتوانست در لیگ هم تیمی داشته باشد.
شاید فضا برای او مهیا نبود اما هاشمیان مربی کاربلد و بادانشی است که آینده خوبی خواهد داشت.
سمیرا شیرمردی