خبرگزاری کار ایران

از ویلا تا میله گرد و خودرو

قراردادهای غیر حرفه‌ای بلای جان فوتبال ایران؛ آپشن‌‎هایی که حکم زیر میزی دارند

قراردادهای غیر حرفه‌ای بلای جان فوتبال ایران؛ آپشن‌‎هایی که حکم زیر میزی دارند
کد خبر : ۷۹۳۶۲۴

اضافه شدن آپشن به قرارداد بازیکنان چندین سال است که در فوتبال ما باب شده و هر سال نقش پررنگ تری در اقتصاد فوتبال پیدا می‌کنند.

به گزارش ایلنا، در این بازار دو ماهه فوتبال که برای سرنوشت تیم ها بسیار مهم است و درست هنگام عقد قراردادها، با یک کلمه غیرفارسی زیاد برخورد می‌کنیم؛ «آپشن»! اما این آپشن چیست و چه مسائلی را در بر می‌گیرد؟

چرا باید در قراردادها، آپشن باشد و چه دلیلی دارد این آپشن ها در نسخه سازمان لیگ درج نشود؟ وقتی برای یک بازیکن معمولی در این فوتبال، مدیران غیرفوتبالی و نامدیران چند میلیارد تومان پرداخت می‌کنند، به چه دلیل به دنبال اضافه کردن مواردی برای بالا بردن انگیزه آن بازیکن هم هستند؟ این مبالغ که بعضا از خود قرارداد هم درشت تر می شود چگونه و از کدام حساب پرداخت می شود و چرا در مالیات ها و هزینه ها دیده نمی شود؟

در واقع تیم ها روی ارقام پایین جولان و مانور می دهند اما در پشت پرده مجبور می شوند ارقام نجومی به جیب بازیکن بریزند.

 

تعریف اولیه «آپشن»

آپشن در ترجمه فارسی، گزینه یا مورد و تعریف یا به معنای دیگر، توافق بر سر یک موضوع معنی شده است. اگر با این تعریف کنار بیاییم که آپشن در قراردادها نوشته می‌شود تا توافقی، مواردی اضافه شود و میزان انگیزه بازیکنان برای انجام کارهایی که وظیفه‌شان است را افزایش دهد، پس باید بگوییم مسئولیت‌پذیری در فوتبال با این «آپشن‌ها» از بین رفته است زیرا تا وقتی آپشنی در قراردادی نباشد، ستاره ای قرارداد نمی‌بندد.

آپشن روی قرارداد بازیکنان به خصوص فوتبالیست‌های کاملاً معمولی، موضوعی من درآوردی در فوتبال ایران است که کمتر در فوتبال روز دنیا دیده شده است. تأثیر منفی آپشن‌ها بر فوتبال ایران هم غیر قابل کتمان است، در این مطلب با چند نمونه از آپشن‌های قراردادی در فوتبال ایران آشنا می شوید.

 

راهی برای دور زدن قانون سقف بودجه تاج

تاج آخرین نفری بود که با قانون سقف بودجه راه را برای دور زدن قانون باز گذاشت. اما آپشن از زمانی در قراردادها اضافه شد که قضیه «سقف قراردادها» در فوتبال ایران مطرح شد. یک قانون من‌درآوردی که تأکید داشت بازیکنان فوتبال نباید بالای سقف N میلیون تومان پول بگیرند. اولین سقف قرارداد ۳۵۰ میلیون تومان بود که تقریباً هیچ باشگاهی آن را رعایت نمی‌کرد تا اینکه این قانون با سختگیری‌های بیشتری همراه شد و باشگاه‌ها برای فرار از زیر بار این سختگیری‌ها، به قانون‌گریزی و دور زدن این قانون روآوردند. اولین حرکت‌شان نیز، وارد کردن آپشن در قراردادها بود. به عنوان مثال برای یک بازیکن ۳۵۰ میلیون تومان در نظر می‌گرفتند و در کنار آن قرارداد، یک قرارداد خصوصی دیگر امضا می‌کردند با این مضمون که مسائل دیگری در آن اضافه شود. به آن «مسائل دیگر» آپشن گفتند تا قرارداد بازیکنان به شکل غیرقابل باوری افزایش یابد.

 

 ماجرای ماشین های تیم خودروساز و میلگرد شرکت فولادی

از همان سال‌های اولیه که محدودیت‌های قانونی در هزینه کردن تیم‌ها ایجاد شد باشگاه‌ها به دنبال راهی برای دور زدن این قانون بودند و رو به اضافه کردن بند‌های غیر قانونی به قرارداد‌های ثانویه آوردند. در یکی از باشگاه‌های فوتبال که از اصفهان در لیگ برتر، آپشن‌های عجیبی طی سال‌های گذشته روی قرارداد بازیکنان اضافه می‌شد. عجیب‌ترین آن، دادن میلگردو ضایعات آهن به جای بخشی از قرارداد بود!  مدل کاری‌شان نیز این‌طور بود که بازیکنی که مثلاً ۵۰۰ میلیون تومان می‌خواست، هنگامی که سقف قراردادها ۳۵۰ میلیون تومان بود، قراردادش به این شکل بسته می‌شد که باشگاه ۳۵۰ میلیون برای آن بازیکن به صورت نقدی در نظر می‌گرفت و ۱۵۰ میلیون تومان اضافه نیز با حواله میلگرد پرداخت می‌شد. البته حواله میلگرد روی قرارداد حرفه‌ای بازیکن نوشته نمی‌شد و بیشتر شبیه زیرمیزی بود اما وجود داشت. بعدها باز هم این آپشن میلگرد در قرارداد بازیکنان افزایش یافت و تا جایی پیش رفت که تقریباً هیچ بازیکنی بدون دریافت حواله میلگرد، قرارداد نمی‌بست. جالب اینکه یکی از مسئولان باشگاه، مسئول فروش حواله میلگرد و واریز پول به حساب بازیکنان بود!

فلان باشگاه خودروساز هم خیلی علنی برای جلب رضایت فلان ستاره نه چندان آماده، چند دستگاه ماشین ساخت خودش را از بیت المال و حقوق کارگران به فوتبالیست معروف پرداخت کرد و این کار چندین بار تکرار شد. حتی مدیرعامل یکی از فامیل های خودش را هم اینگونه در تیم قرار داد و برایش حقوق ۲۰۰ میلیونی نوشت تا صدای سرمربی تیم که از موضوع بی خبر بود دربیاید.

 

 ماشین های رویانیان در پرسپولیس

نمونه دیگر آپشن‌ها، دادن اتومبیل‌های شیک به بازیکنان پرسپولیس بود. ماجرا را حتماً به یاد می‌آورید. وقتی پرسپولیسی‌ها پیش از شروع فصل یازدهم قراربود با این باشگاه عقد قرارداد کنند، برای دور زدن قانون سقف قراردادها، از باشگاه خواسته‌های غیرمعقول داشتند و در صورت عدم توافق بر سر افزایش موردی در قراردادشان، مسئولان باشگاه را به جدایی از تیم تهدید کردند. مدیران باشگاه پرسپولیس نیز به اجبار از دوستان خود کمک گرفته و در نهایت به این نتیجه رسیدند که بهتر است به جای بخشی از پول، به بازیکنان اتومبیل بدهند؛ اتومبیل‌هایی که پلاک نداشت و در پارکینگ منزل بازیکنان سال ها خاک خورد و در نهایت بعد از چند سال با شرایط خاصی موفق شدند آنها را به فروش برسانند.

 

 حامی خاص تبلیغی برای بازیکن خاص

یکی از باشگاه های سرشناس پایتخت هم در این مورد عملکرد جالبی داشت. ۱۰ بازیکن از ترکیب اصلی این تیم تهرانی، اسپانسر مشترک باشگاه را روی پیراهن و شورت ورزشی‌شان داشتند اما یک بازیکن که مدتی از این باشگاه دور بود و دوباره برگشته، یک اسپانسر جداگانه برای پیراهن و اسپانسری دیگر برای شورت ورزشی‌‌اش داشت. این مورد در قراردادش نیز ذکر شده بود تا اسپانسر تبلیغاتی جدا از تیم داشته باشد و به صورت اتوماتیک، درآمدزایی کند. در قرارداد یک بازیکن نوشته بودند می‌توانی بروی برای خودت جدا از تیم، اسپانسر بگیری و پول بیشتری به ‌دست ‌آوری(!) فقط تو قبول کن که در تیم ما بازی کنی.

 

 ویلای شیک برای تبریزی‌ها

بازیکنانی که می‌خواستند به یک تیم در تبریز بروند، از مسئولان این باشگاه، درخواست گرفتن ویلا داشتند. تصور کنید در شهر شیک و باکلاسی مثل تبریز که هر توریست و مسافری را شیفته خود می‌کند، یک بازیکن در قبال قراردادی که بسته و جدا از پول کلانی که گرفته، صاحب یک ویلای شیک شود. به نظر شما چنین آپشن‌هایی لذتبخش نیست؟.

 

 پاداش اضافه گلزنی به ازای هر گل!

هنوز هم فکر می‌کنید آپشن، موضوع خوب و مثبتی برای فوتبال است؟ پس لطفاً این مورد را بخوانید‌؛ بیش از ۸۵ درصد از مهاجمان فوتبال ایران با اینکه قراردادهای خوبی دارند، قراردادهایی که پولش در یک فصل برابری می‌کند با درآمد ۲۰ یا ۳۰ سال یک کارمند دولت اما به ازای هر گل زده، بین ۴ تا ۱۰ میلیون تومان دریافت کنند و در صورت آقای گلی بین ۵۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان دیگر به قرارداد اولیه‌شان اضافه شود. با اینکه این موضوع می‌تواند هیجان مهاجمان و همچنین انگیزه‌شان در گلزنی را افزایش دهد، مگر شغل یک مهاجم، گلزنی نیست؟ چرا باشگاه‌ها که اکثراً از جیب بیت‌المال ارتزاق می‌کنند، باید برای کسی که شغلش گلزنی است، آپشن‌هایی در نظر بگیرند که مهاجم تیم‌شان گل بزند؟! مثال ساده‌ای هم دارد‌؛ فکر کنید شما حسابدار یک شرکت هستید آن‌وقت مدیران آن شرکت جدا از قراردادی که به عنوان «حسابدار» با شما منعقد کرده‌اند، مواردی به قراردادتان اضافه کنند تا «حسابداری» آن شرکت را انجام دهید؟!

 

 پول بیشتر برای کلین شیت دروازه بان

همین موضوع در مورد دروازه‌بان‌ها هم به چشم می‌خورد. مثلاً در قراردادشان می‌نویسند اگر در بازی‌ها، گل نخورند و به اصطلاح فوتبالی‌ها «کلین‌شیت» کنند، ۲۰ درصد به قراردادشان اضافه می‌شود یا مثلاً به ازای هر کلین‌شیت ۵ تا ۱۰ میلیون تومان بر قراردادشان افزوده خواهد شد. همان سؤال را دوباره مطرح می‌کنیم‌؛ وظیفه یک گلر چیزی غیر از گل نخوردن است؟ پس چرا بابت وظیفه‌ای که بر دوشش گذاشته شده، باید پول بیشتری بگیرد؟ این هم از مدیریت در فوتبال این مملکت!

 

تقاضای اروپایی جناب سرمربی داخلی

شاید شما این موضوع را ندانید اما یک مربی داخلی که به خاطر دو موفقیت نسبتاً خوب، حالا دیگر خودش را با کارلوس کی روش سرمربی پرتغالی تیم‌ملی مقایسه می‌کند، آپشن‌های خنده‌داری در قراردادش گنجانده بود و مدیران آن باشگاه نیز با همه این موارد کنار آمده‌اند. جدا از قرارداد به ظاهر بیش از یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومانی و دریافت ۱۰ میلیون بابت هر پیروزی به صورت جداگانه، این مربی درخواست مجانی شدن آب، برق، گاز و حتی تلفن منزلش را داد که توسط باشگاه اجاره شده بود! ادعای مربی نیز این بود که تمام این موارد را برای انجام کار باشگاه می‌خواهد. او همچنین از مسئولان باشگاه درخواست داشت یک اتومبیل شیک با راننده در اختیارش قرار بدهند زیرا معتقد بود چیزی از کارلوس کمتر ندارد!

 

 چند نوع دیگر از آپشن

از جمله آپشن‌های دیگری که در قرارداد بازیکنان فوتبال ایران قید می‌شود، می‌توان به بازوبند کاپیتانی، شماره‌های خاص پیراهن، بلیت فرست‌کلاس برای پروازهای داخلی، آپارتمان و ویلاهای شیک با استخر و سونا حداقل ۳۰۰ متری و… اشاره کرد. این آپشن‌ها، معنای قراردادها را عوض کرده و باعث بدعادت شدن بازیکنان است. این هم از مدیریت غیراصولی در فوتبال ایران برمی‌‌آید.

 

بند آزادسازی

بند آزادسازی برای بازیکنان یک امر معمول و حتی لازم در فوتبال دنیاست که در همه تیم‌ها بزرگ هم رعایت می‌شود و هر بازیکنی برای جدایی از تیم خود باید مبلغ مشخصی پرداخت کند تا بتواند قراردادش را فسخ کرده و بدون مشکل جدا شود. این رقم ها معمولاً به قدری بالا هستند که برای باشگاه خواهان بازیکن مورد نظر به صرفه است که به جای بازیکن با خود باشگاه طرف مقابل برای دریافت رضایت نامه وارد مذاکره شده تا با مبلغ کمتری به توافق برسد. تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد ولی ماجرا وقتی عجیب می‌شود که این بندجدایی به جای اینکه آپشنی به سود باشگاه باشد تبدیل به یک امکان ویژه برای بازیکن شده است.

در باشگاه‌ها ایرانی چند سالی است که بند آزادسازی باب شده و در قراردادها گنجانده می‌شود و این بخشی از شرایط جلب رضایت بازیکن مورد نظر هنگام عقد قرارداد است که دست او را برای جدایی در آینده باز می‌گذارند به صورتی که بازیکن قید می‌کند در صورت داشتن پیشنهاد خارجی اجازه جدایی دارد و یا حتی پیشنهاد از چهار تیم مطرح او را بدون مشکل یا با پرداخت مبلغ کمی آزاد می‌کند. این در حالیست که بازیکن دوران ناشناخته بودن خود و یا دوران افتی که معمولاً بعد از مصدومیت یا شرایط خاص دارد در آن باشگاه پشت سر گذاشته و برای مطرح شدنش هزینه شده است و این به زیان باشگاه است که در فصل برداشت از کیفیت بازیکن مورد نظر او بدون هیچ مشکلی راهی تیم‌هایی با شرایط بهتر می‌شود. در حالیکه اگر بند آزادسازی به صورت حرفه‌ای تنظیم شود و یا اصلا وجود نداشته باشد و تیم‌های خواهان بازیکن مجبور باشند برای جذبش رضایت‌نامه بگیرند سود قابل توجهی متوجه آن باشگاه می‌شود. همین موضوع باعث شده در سال‌های اخیر مبحث بازیکن سازی هم نتواند به آن شکل برای تیم‌های ضعیف‌تر از لحاظ مالی آورده چندانی داشته باشد.

مورد اخیر آن بازیکن آفریقایی که یکی دو سال قبل در شرایط مصدومیت نتوانسته بود به تیمی برود به یکی از تیم‌های پایتخت پیوست و با عملکرد فوق‌العاده خود دوباره سر زبان‌ها افتاد و پیشنهادهای چرب و نرم زیادی برایش سرازیر شد ولی بدون رضایت باشگاه توانست از بند مورد نظر استفاده کرده و جدا شود و اگرچه آن باشگاه تهرانی عنوان می‌کند سود قابل توجهی از این انتقال گیرش آمده ولی همه می‌دانند که این ادعایی بیش نیست.

یا برای نمونه مدافع جوان تیم تبریزی که به تازگی پیشنهادی از یونان دریافت کرده و با توجه به بندی در قراردادش می‌تواند با پرداخت مبلغ نه چندان قابل توجهی قراردادش را فسخ کند. همان کاری که دو مهاجم خارجی تیم تبریزی به تازگی انجام داده و بدون رضایت باشگاه جدا شدند و به تیم‌های دیگری پیوستند.

بدین ترتیب شیوه این چنینی برای بند آزادسازی در قراردادها را هم می‌توان یک آپشن غیر قانونی و غیر عقلانی در در نظر گرفت که اگرچه پول مشخصی از حساب باشگاه خارجی نمی‌کند ولی در نهایت هزینه بردار است و یا جلوی سود قابل توجهی را می‌گیرد که خودش بزرگترین ضرر است.

 

لزوم به ورود سازمان بازرسی

آپشن‌های عنوان شده همانطور که گفته شد عمدتاً در قراردادهای ثانویه ثبت شده و به نوعی وظیفه دور زدن قانون را ایفا می‌کند. اگرچه دیگر مثل سابق سقف بودجه و سقف قرارداد معینی وجود ندارد ولی باشگاه‌ها به واسطه اینکه هرکدام زیر نظر ارگان یا دستگاهی فعالیت می‌کنند به شکل غیر مستقیم این محدودیت‌ها هر سال به شکلی به آنها ابلاغ شده و برایشان سقف بودجه و سقف هزینه در نظر گرفته می‌شود و در آن به طور مشخص قید می‌شود که چند درصد از این بودجه باید به بخش های مختلف اختصاص داده شود. برای مثال اگر فلان کارخانه برای تیم باشگاهی خود 100 میلیارد بودجه در نظر می‌گیرد ابلاغ می‌کند که چه میزان از آن به سایر ورزش‌ها، توسعه زیرساخت‌ها، فوتبال پایه و... اختصاص داده شود و برای مثال فقط 50 میلیارد حق هزینه‌کرد برای بستن قرارداد با بازیکنان تیم فوتبال بزرگسالان دارد. همین ممانعت ها باعث شده بحث آپشن، زیرمیزی و قراردادهای ثانویه که ثبت نمی‌شوند همچنان به قوت خود باقی باشد.

این فقط دور زدن یک بخشی از قانون است که در آن از سقف بودجه مورد نظر تجاوز نشده است ولی از طرفی دیگر هزینه اضافی بدون اینکه در جایی ثبت شود از خزانه برداشت شده که این بخشی دیگری از همان قانون است که نمی‌شود آن را دور زد و به خوبی قابل ردیابی است.

لزوم ورود سازمان بازرسی به این موارد و درآوردن اختلاف حساب‌ها به همین دلیل ایجاب می‌کند که در این صورت خیلی راحت این قراردادهای ثانویه رد یابی می‌شود. البته خیلی وقت ها به واسطه رسمی نبودن قراردادها به تعهدات آن عمل نمی‌شود که در اینجا بازیکن مورد نظر ضرر می‌کند.

 

دست‌هایی در پوست گردو

این هم یکی دیگر از شیوه‌های مورد نظر باشگاه ها است که با استفاده از غیر قانونی بودن قرارداد ثانویه به آن پایبند نیستند و در این شرایط دست بازیکن هم به جایی بند نیست و قدرت شکایت و پیگیری ندارد چرا که بابت غیر قانونی بودن آن پول و قرارداد امضا شده خودش مواخذه می‌شود و به پولش هم نمی‌رسد.

یکی از مدافعان سابق سپاهان هنوز بعد از گذشت سال‌ها بابت عدم دریافت مبلغ قراداد ثانویه خود شاکی است ولی هربار از باشگاه پیگیر آن می‌شود به او می‌گویند در اسناد رسمی بدهی تو وجود ندارد و اگر مدرکی داری ارائه بده که طبیعتاً چنین مدرکی وجود خارجی ندارد چرا که هیچ باشگاه و مدیری سند تخلف خود را در اختیار بازیکن قرار نمی‌دهد و بعد از پایان دوران مدیریتی اش آنها را به عنوان آثار جرم از بین می‌برد. بدین ترتیب بازیکن فقط قادر به دریافت همان مبلغ قانونی قرارداد اصفی خودش است نه بیشتر.

 

اثر آپشن‌ها روی اقتصاد فوتبال

در نهایت این آپشن‌های بی فایده ضرر بزرگی به فوتبال می‌رسانند و آن هم تورم افسارگسیخته قیمت بازیکنان در هر فصل نسبت به فصل قبل است. اگرچه نوسانات ارز و شرایط اقتصادی جامعه در این مورد نقش اصلی را ایفا می‌کند ولی کسی نمی‌تواند منکر این شود که این مدل قرارداد بستن در 3 برابر شدن قیمت یک بازیکن در یک سال بی‌تاثیر است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز