خبرگزاری کار ایران

فرهاد مجیدی – تیم امید ایران؛ به رویاپردازی امیدوار باشیم؟

فرهاد مجیدی – تیم امید ایران؛ به رویاپردازی امیدوار باشیم؟
کد خبر : ۷۸۷۳۶۹

تیم المپیک ایران بعد از 40 سال ناکامی در دستیابی سهمیه المپیک اکنون یک نام بزرگ روی نیمکت خود می‌بیند و امیدوار است این طلسم بزرگ را بشکند.

به گزارش ایلنا، فرهاد مجیدی بعد از بازی تدارکاتی با تیم ملی تلاش کرد همه چیز را امیدوارکننده جلوه دهد. او حتی بار دیگر شجاعت به خرج داد و گفت: «اگر حس می‌کردم تیم امید به المپیک نمی‌رود هرگز این مسوولیت را قبول نمی‌کردم.»

فرهاد مجیدی می‌داند که اظهارات ناامید‌کننده آن هم در برابر چشم بازیکنانی که در اول راه دوران حرفه‌ای خود قرار دارند تا چه اندازه کشنده و مرگ‌آور است. از سویی حس ناامیدی اساسا با روحیات او سنخیت ندارد و آنها که فرهاد را می‌شناسند، می‌دانند شماره 7 افسانه‌ای باشگاه استقلال در اسفبارترین روزهای دوران بازیگری خود نیز روحیه مبارزه طلبی را حفظ می‌کرد.

به یاد داریم زمان‌هایی را که مجیدی تازه از امارات به استقلال بازگشته بود و از سوی مربیان وقت به بازی گرفته نمی‌شد. نه فیروز کریمی و نه بعدها امیر قلعه‌نویی. گاهی او ناچار می‌شد با بازیکنان جوان‌تر پشت دروازه تمرین کند. دور از تیم اصلی. مجیدی اما از همان روزها با اصرارها و پیگیری‌هایش به ادامه تمرین نشان داد اهل عقب‌نشینی نیست؛ شاید در ظاهر، او در این سال‌های بازیگری برخلاف این خصوصیات ذاتی هم تصویر شده باشد در حالی که باطنا روحیه جنگنده‌ای دارد که اگر اینطور نبود از تیم ذخیره‌های استقلال آن روز‌ها دوباره برنمی‌خاست و تا آستانه رسیدن به‌ عنوان مرد سال فوتبال آسیا پیش نمی‌رفت.

فرهاد در تلاش است شاید با حفظ این روحیه تیم امید ایران را به المپیک سوق دهد؛ یک ماموریت فوق دشوار که بزرگان بسیاری از دستیابی به آن محروم مانده‌اند. مجیدی اما می‌‌خواهد متفاوت باشد. آیا او می‌تواند؟

واقعیت این است که فرهاد اما با تیمی مواجه است که چندان به لحاظ فنی و بدنی شرایط مطلوبی ندارد. در نیمه اول تقابل تیم امید و تیم ملی، فرهاد را کنار زمین بسیار ناراضی دیدیم. بخصوص از مهدی قائدی. بازیکنی که آنقدر در جریان بازی تیمش با تیم ملی ضعیف عمل کرد که مجیدی قصد داشت در همان 10 دقیقه آغازین این بازیکن را از زمین بیرون ببرد. مجیدی حتی سر این موضوع با حمید استیلی هم بحث می‌کرد و می‌گفت: «اصلا معلوم نیست قائدی کجا بازی می‌کند. نه در دفاع است و نه در خط حمله.» دیگر بازیکنان نیز چندان مورد پسند سرمربی جوان نبودند. مجیدی حتی از اضافه وزن یکی از بازیکنان ابراز نگرانی کرد و با لحنی سرزنش‌آمیز می‌گفت: «باید بیشتر تمرین کند. این بدن هنوز آماده نیست.»

فرهاد در این شرایط که ستاره و دانه درشت‌های تیمش نیز نمی‌توانند انتظاراتش را در میدان بازی برآورده سازند قول صعود به المپیک را داده است. این یکی از بزرگ‌ترین ریسک‌های دوران مربیگری مجیدی تازه‌کار است. مثل یک شمشیر دولبه که ممکن است به خودش آسیب وارد کند و هیچ بعید نیست فرهاد در آینده تصمیم‌هایی در حیطه کارش‌اش اتخاذ کند که شاید خیلی‌ها را شگفت‌زده کند. مجیدی قلم قرمز را آماده کرده تا روی نام بی‌تفاوت‌های تیمش بکشد. بازیکنانی که شاید اگر به تیم ملی دعوت شده بودند در تمرینات و بازی‌های تدارکاتی با انگیزه‌تر عمل می‌کردند اما انگار آنها از جایگاه خود در تیم امید آنقدر مطمئنند که تصور می‌کنند تحت هر شرایطی در ترکیب اصلی حضور دارند. مجیدی اما نمی‌خواهد ترکیب اصلی تیم امید را به بازیکنانی بدهد که فاقد انگیزه‌های کافی هستند. او آماده است برای هر تصمیمی. حتی حذف قائدی و قائدی‌ها و کنار گذاشتن بی انگیزه‌ها.

تکمله: فرهاد مجیدی مربیگری تیمی را قبول کرده که بسیاری از بزرگان از پذیرش مسوولیت آن سر باز زده‌اند. نه یحیی گل‌محمدی پذیرفت که سرمربی تیم امید باشد و نه امیر قلعه‌نویی. برخی گزینه‌های خارجی هم از نشستن روی نیمکت تیم امید طفره رفتند و حالا این مجیدی کم تجربه اما با انگیزه است که مسوولیتی را پذیرفته که اگر با موفقیت همراه باشد او را به عرش خواهد برد و اگر با ناکامی همراه باشد او را به زمین خواهد کوبید. مجیدی در مخاطره آمیز ترین دوران کاری‌اش قرار دارد و باید به او حق داد که اینگونه نگران آینده تیم تحت فرمانش باشد. مجیدی می‌خواهد با این تیم به المپیک برود اما با بی‌انگیزه‌ها صعودی در کار نخواهد بود و فرهاد ناگزیر است تصمیم‌هایی اتخاذ کند که هم به سود خودش باشد، هم تیم امید و هم منافع فوتبال ایران.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز