آغاز بلاتکلیفی در فوتبال ایران؛ سازمان لیگ در آچمز
در میان 209 کشور عضو فیفا، احتمالاً ایران تنها کشوری است که هنوز کسی نمیداند بالاترین سطح فوتبال باشگاهی آن دقیقاً چه روزی آغاز میشود. فعلاً «بلاتکلیفی» کلیدواژه این روزهای لیگ برتر ایران است.
به گزارش ایلنا، تقویم میگوید چهار هفته به آغاز لیگ نوزدهم باقی مانده اما فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ همچنان از موضع قبلی خود دفاع میکنند؛ «تعویق لیگ تا برطرف شدن کامل همه مشکلات». فدراسیون از جنجالهای فصل گذشته لیگ و فشارهایی که تحمل کرده، برآشفته شده و با لحنی توأم با تهدید اعلام میکند که از موضع خود کوتاه نمیآید. به همین دلیل بود که مراسم قرعهکشی لیگ که قرار بود روز دهم تیرماه برگزار شود، به زمانی نامشخص موکول شد تا نخستین اقدام عملی برای تعویق لیگ کلید بخورد.
مسوولان سازمان لیگ که این روزها به شهرهای مختلف سفر میکنند و نواقص استادیومهای میزبان لیگ را یادداشت میکنند خود بهتر از هر کسی میدانند که نه چهار هفته، که تا چهل هفته دیگر هم بعضی از این عیب و ایرادها قابل برطرف شدن نیست. شاید در این فرصت کوتاه بشود ورزشگاهها را به دوربین مدار بسته و بعضی از آنها را به شماره صندلی مجهز کرد و مواردی جزیی مثل ساماندهی پارکینگها را انجام داد ولی وقتی ورزشگاهی هنوز نیمی از آن سکوی سیمانی است و به اندازه کافی در ورودی ندارد، چطور میشود در این مدت کوتاه نقصهای بنیادین آن را رفع و رجوع کرد؟ طعنهآمیز اینجاست که فهرست بلندبالای عیب و ایرادهایی که سازمان لیگ در نظر گرفته، فقط مختص به ورزشگاههای قدیمی نظیر شهید وطنی قائمشهر و تختی آبادان نیست و حتی ورزشگاههای نسبتاً نوسازی مثل یادگار امام تبریز و نقش جهان اصفهان هم خالی از این اشکالات نیست.
فدراسیون و سازمان لیگ اصرار فراوانی دارند که لیگ نوزدهم فقط در شرایطی قابل برگزاری است که بلیتفروشی به صورت اینترنتی انجام شود، گیت ورودی الکترونیکی در ورزشگاهها نصب شود، همه صندلیها شمارهگذاری شود و ورزشگاهها همگی دارای دوربین مداربسته باشند اما این همه ماجرا نیست. حالا فدراسیون سختگیرانه بر مطالبات خود پافشاری میکند، خوب است موارد دیگری هم فهرست شوند و قبل از آغاز لیگ، تکلیف آنها روشن شود.
اول از همه موضوع «حق پخش تلویزیونی» است که مسکوت مانده و کمتر کسی حاضر است سراغ آن را بگیرد. بیتردید این مهمترین مطالبه باشگاهها از مدیران فدراسیون است و اگر روزی تحقق یابد، بخش بزرگی از مشکلات مالی باشگاهها حل میشود. مسأله بعدی، روشن شدن موضوع «تبلیغات محیطی» است و باشگاهها میخواهند بدانند بالاخره از این ظرفیت مهم درآمدزایی، سهمی دارند یا نه؟ و اگر سهمی دارند، چقدر؟
موضوع دیگر، مسأله ورود زنان به ورزشگاهها است که فیفا به اجرای آن تاکید دارد. آیا تکلیف این موضوع تا آغاز لیگ روشن میشود یا اینکه همچنان صندلیهای استادیوم فقط سهم مردان خواهد بود؟
اینها همه مطالبات خاکخوردهای هستند که اهمیت بعضی از آنها اگر بیشتر از شمارهگذاری صندلیها نباشد، کمتر هم نیست.
یادداشت: علی مغانی