از تکمیل فاجعه با طارمی تا پایان روزهای خاکستری با برانکو؛ مسیر سخت کالدرون
تیم جدید هدایت پرسپولیس کار خود را از روز گذشته به شکل جدی آغاز کرده اما به نظر میرسد کالدرون چالش سختی را پیش رو داشته باشد.
به گزارش ایلنا، پرسپولیس با نتیجه خردکننده 3 بر صفر به الهلال باخته بود؛ پنجم خرداد 1394. تیم، عصبانی و از هم گسیخته نشان میداد. مهدی طارمی در بازی رفت با حرکت دست و نشان دادن سر بریدن، گلش را جشن گرفته بود؛ یک رفتار غیرحرفهای که عربستانیها را آنقدر عصبانی کرد که تمام مدت روی اعصابش راه رفتند و بالاخره کارت قرمز گرفت و اخراج شد؛ تکمیل فاجعه!
سوشا مکانی، بابک حاتمی، رضا خالقیفر، رضا نورمحمدی و... به اندازه کافی خوب نبودند. از آن ترکیب بازنده، هادی نوروزی دیگر روی زمین نیست و تنها احمد نوراللهی، علی علیپور و امید عالیشاه هنوز قرمز میپوشند. در کنفرانس پس از بازی اما برانکو ایونکوویچ که کمتر از 40 روز بود روی نیمکت پرسپولیس مینشست همه را غافلگیر کرد. او گفت: «قهرمانانه شکست خوردیم»!
هواداران که فصل را با رتبه نازل هشتم تمام کرده بودند از این جمله رنجیدند. شکست سهگله و حذف از لیگ قهرمانان آسیا و ادعای شکست قهرمانانه؟! برای نسلی که در این سالها فقط جامهای برانکو را میشمارند میشود قصه آن روز را تعریف کرد؛ اینکه این آغاز برانکو ایوانکوویچ بود. برخاستن ققنوس از خاکستر.
اما روزگار گابریل کالدرون وارونه است. او در حالی وارد قصر میشود که یک الماس تراشخورده را کف دستش گذاشتهاند. با آن باید چه کار کند که بهتر از چیزی که در حال حاضر است بشود؟ صیقل و تراش دوباره ممکن است حتی آن را از اعتبار و کیفیت بیندازد اما هواداران بیشتر میخواهند. عطش آنها سیریناپذیر است. برای هوادارای که سه سال پشت سر هم قهرمانی را جشن گرفته هر نتیجه دیگری شکست است.
برانکو فضای فوتبال ایران را میشناخت ولی کالدرون احتمالا هر روز صبح که از خواب بیدار میشود اول چند لحظه فکر میکند بعد یادش میآید در تهران است. جنگ قدرت پیرامون باشگاه شکل گرفته. آنها که در دوران برانکو دور مانده بودند حالا سهم میخواهند. تیم دستکم روی کاغذ اندازه حریفان یارگیری نکرده است و هنوز خون قدیمی در رگهایش میدود. بازیکنان و هواداران با تردید به کیفیت مربی جدید نگاه میکنند و مربی هم هنوز جای پای خودش را محکم نکرده است. یک آرژانتینی تنها در میان شاهزادگان پارسی که البته همه میخواهند پادشاه باشگاه باشند!
او علیرغم تحسینهای دیپلماتیکی که در نخستین پیام نثار هواداران و باشگاه کرد بعید است بداند وارد چه دنیایی شده است. بخش بزرگی از فضای فوتبال ایران را «هواداران مجازی» تشکیل میدهند؛ همانها که نیامده برای او دهها پیج اینستاگرامی قلابی ساختند؛ همانها که خیلی زود برای گابریل کالدرون لقبهای بزرگ میسازند و از او توقعات بزرگتری دارند که اگر برآورده نکند خیلی زود رویا جایش را به کابوس میدهد و او یا باید از در قصر بیرون برود یا پنجره انتظارش را میکشد! این روزها کالدرون بودن در ایران کار سختی است.
گزارش: احسان محمدی