سه ستاره غیرقابل فروش؛ لطفا دست نزنید، غیرممکن هستند
سه ستاره شاغل در باشگاه های اروپایی به خاطر گرانی عملا نمی توانند از باشگاهایشان به تیم دیگری منتقل شوند.
دستمزد و مبلغ انتقال بازیکنان طراز اول به شکلی غیرمنطقی افزایش پیدا کرده و در موارد خاص برخی از بازیکنان گزینههای بسیار محدودی برای انتخاب مقصد بعدی خود دارند، باشگاهها هم نمیتوانند به راحتی تیمی پیدا کنند که بتواند مبلغ انتقال و دستمزد بازیکنانی را بدهد که دیگر آنها را نمیخواهند.
بازیکنان ناراضی در باشگاههای بزرگ هستند که میخواهند قبل از پایان فرصت نقل و انتقالات تابستانی جدا شوند. نیمار بارزترین نمونه است. پنهان نیست که رابطه شماره 10 برزیل با پاریسنژرمن به هم خورده و فاصلهای با خط پایان ندارد اما هنوز خبری نیست.
پاریسیها به پول خودشان-222 میلیون یورو- راضی هستند اما باشگاههای زیادی نیستند که چنین پولی داشته باشند و بخواهند خرج کنند. بارسلونا شاید علاقه داشته باشد نیمار را برگرداند اما باید تلاش زیادی کند تا جای خالی در ردیف بودجه خود برای مبلغ انتقال و دستمزد او باز کند. علاوه بر آن اولویتهای دیگری برای خرید دارند از جمله آنتوان گریزمان.
نیمار حدود 700 هزار یورو در هفته در پارک دپرنس دستمزد میگیرد و این یعنی خیلی خیلی کم هستند باشگاههایی که بتوانند انتظارات دستمزدی او را برآورده کنند. اگر نیمار با همین مبلغ انتقال و دستمزد به تیم دیگری برود آن تیم با قراردادی چهارساله حدود 400 میلیون یورو باید پول بدهد.
اندازه جیب پاریسنژرمن آنقدر بود که نیمار برای جدایی از بارسلونا و رفتن به تیمی کوچکتر راضی شود؛ حالا هم باید اتفاق مشابهی بیفتد که وسایلش را جمع کند. وقتی مصدومیتش رفع شود، تنها یک گزینه در پیش دارد و آن اینکه یک سال صبر کند تا با توجه به مدت باقیمانده قراردادش مبلغ انتقالش پایینتر بیاید.
پل پوگبا اما برای جدایی از منچستریونایتد عجله دارد و آشکارا گفته مایل است از این تیم برود. با در نظر گرفتن تمدید یکساله اختیاری باشگاه او سه سال دیگر قرارداد دارد و هر تیمی او را بخواهد باید بیش از 100 میلیون یورویی که یونایتد سه سال پیش برای او داده، بپردازد. رئال مادرید شاید بتواند-با وجود آنکه تا همین جای تابستان رکورد زدهاند- اما تضمینی برای تمایل آنها وجود ندارد. اگر رئال و یوونتوس عقب بکشند، تنها گزینه پیش روی او احتمالا ماندن خواهد بود. علاوه بر آن دست منچستریونایتد یک جای دیگر هم بند است؛ الکسیس سانچس که ویرانکنندهترین خرید دوران ژوزه مورینیو بود. دستمزد هفتگی 600 هزار پوندی او چارچوب باشگاه را به هم ریخته و کار باشگاه را در ادامه کار با استعدادهای جوانی مثل مارکوس رشفورد مختل کرده است. باشگاه مایل است رشفورد را با شرایطی بهتر نگه دارد اما اگر او عملکرد خودش را با سانچس در این یک سال و نیم مقایسه کرد، باشگاه چه جوابی دارد. باشگاه از هر پیشنهادی برای این مهاجم شیلیایی استقبال میکند اما چه تیمی از عهده این دستمزد بر میآید؟
سانچس کاملا حق دارد براساس قراردادش عمل کند تا راه حل جایگزین پیدا شود. یونایتد هم در یکی دیگر از خریدهای افتضاح مورینیو- اد وودوارد گیر میکند.
آرسنال هم مساله مشابهی با مسعود اوزیل دارد. اوزیل تلویحا ابراز رضایت کرده از ماندن در شمال لندن و چرا نباید با دستمزد 350 هزار پوند در هفته راضی نباشد؟ آرسنال میخواهد فهرست دستمزدهایش جای نفس کشیدن پیدا کند و پول بیشتری برای تقویت تیم در فصل نقل و انتقالات داشته باشد اما این معامله احتمالا ربطی به حضور اوزیل ندارد. اونای امری در فصل قبل نشان داد چندان بازی اوزیل را نمیپسندد و به راحتی از او جدا میشود اما دستمزد او آنقدر زیاد است که آرسنال آرزو میکند کاش مسیرشان به هم نخورده بود.
بحران مشابهی هم در رئال مادرید جاری است. آنها با شکستن رکورد جهانی گرت بیل را به سانتیاگو برنابئو آوردند اما در اکتبر 2016 قرارداد جدیدی با او بستند که کار را خیلی مشکل میکند، مبلغ انتقال و دستمزد او واقعا بالا است.
رئال مادرید واقعا میخواهد او را به تیم دیگری بفروشد و با توجه به مصدومیتهای متعدد بیل اگر بخش خوبی از 100 میلیون یوروی پرداختی شش سال قبل به تاتنهام را بگیرند، کلاهشان را به آسمان میاندازند اما فقط گفتنش آسان است. در نتیجه دریای استعدادی که در این چند سال در چند باشگاه طراز اول رشد کردهاند و باعث جذب تبلیغات و منابع مالی شدهاند، جذابیت بیل برای بقیه کم شده است.
استعدادهای ناب نادرند و هزینه انتقالشان خیلی زیاد به نحوی که هیچ تیمی از خارج از دایره نخبگان، امید جذبشان را ندارد و این یعنی نه باشگاه میتواند به در خروج نزدیکشان کند و نه گزینههای زیادی پیش رویشان است. تنها امثال رئال مادرید و منچستریونایتد هستند که میتوانند قراردادهایی با دستمزد بالا برای این بازیکنان پیشنهاد بدهند و اگر هر اتفاق ناگواری رخ دهد، بازیکن ناراضی گرانقیمت و شاید بیخاصیت روی دستشان میماند.