معارفه استراماچونی در استقلال؛ بازی تازه شروع شده است
معارفه استراماچونی پایان ماجرای انتخاب سرمربی استقلال نیست و کار این باشگاه تازه آغاز شده است.
به گزارش ایلنا، بازی تازه شروع شده است. این پایان ماجرای انتخاب سرمربی استقلال نیست. شاید بلاتکلیفیها به نقطه آخر رسیده باشد اما تازه داستان آغاز شده است. استقلال با استراماچونی به زودی در لیگ دیده خواهد شد و این مرد نزدیک به 2 ماه فرصت خواهد داشت تا استقلال را همان گونه که انتظار میرود بسازد. برای استراماچونی که عقبه پررنگی هم ندارد و چهره محبوبی هم میان ایرانیها نیست - بر خلاف بسیاری از مربیان مشهور فوتبال ایتالیا- نمیتوان زمان آنچنانی را متصور بود. او باید همان گونه که در اینتر کارش را بسیار امیدوار کننده آغاز کرد، در استقلال نیز همان گونه باشد بیآنکه بهانهای بیاورد. استراماچونی اگر با این دیدگاه وارد استقلال شده باشد بدون شک میتوان به آینده این باشگاه که ناکامیهای بسیاری را در سالهای اخیر تجربه کرده، دل بست و قهرمانی در لیگ را بار دیگر تجربه کرد. با او قرارداد 2 ساله امضا شده که این شرط برای باشگاه استقلال و مدیرانش به مثابه یک شمشیر تیز دو لبه است. از این قرارداد میشود هم بهره برد و هم از آن لطمه خورد. این بستگی به نتایج مردی دارد که از این پس برای ما چهرهای آشنا خواهد بود.
با چهرهای مواجهایم که از تحلیل آنچه در آینده برایش رخ خواهد داد، عاجزیم. آندره استراماچونی هرگز در فوتبال ایتالیا مغزی متفکر نبوده است. او نه تراپاتونی است، نه آریگو ساچی و نه کاپلو و مالدینی و لیپی. فوتبال ایتالیا یک قطار مربی نامی در خود دارد که نامشان در کتاب تاریخ فوتبال جهان میدرخشد.
در مدح استراماچونی هرگز نمیتوان از واژههای پرطمطراقی بهره گرفت. مردی بدون لقب و بیآنکه جامی را در تاریخ مربیگری خود به دست آورده باشد. گرچه در توصیف او به قهرمانی در سال 2012 با تیم جوانان ایتالیا در قاره اشاره شده است. همانطور که سران باشگاه اینتر به دنبال اعتمادی که در همان سال به مرد جوان کردند، بعد از چند ماه همکاری هدایت این تیم را از او گرفتند و به والتر ماتزاری سپردند تا حضور استراماچونی در یکی از مهمترین باشگاههای فوتبال اروپا به یک فصل هم نرسد و خیلی زود از روی عرشه نراتزوری پیاده شود.
استراماچونی به اودینزه رفت و آنجا هم فصلی کم فروغ را تجربه کرد. نتایجی که باعث شد اخراج شود و جای خودش را به استفانو کولانتونو بدهد. مرد جوان راهی یونان شد تا رویاهای تازهای را در پاناتینایکوس دنبال کند اما همچون اینتر حضورش در این تیم یونانی نیز به یک سال نرسید. این داستان برای سرمربی استقلال در اسپارتاپراگ جمهوری چک نیز تکرار شد. استرا با این تیم هم قراردادی برای یک فصل منعقد کرده بود اما این قرارداد 10 ماه دوام آورد، فقط 10ماه.
به رغم آنکه استرا با این تیم یک فصل دیگر قرارداد داشت اما باز هم نتوانست بدون وقفه به کار ادامه دهد و یک سال دیگر در انتظار پیشنهادهای تازه بود تا اینکه سرانجام استقلال را برگزید. تیمی که بعد از سالها ناکامی و در شرایطی که بعد از فصل دوازدهم فقط یک جام حذفی نه چندان با ارزش را به چنگ آورده و پی در پی شاهد موفقیتهای رقیب سنتیاش پرسپولیس بوده، زدودن غبار ناکامیهای این سالها را در وجود این مربی جستوجو میکند.
آیا استرا میتواند نقطه پایان ناکامیهای استقلال باشد؟ آیا سرنوشتی که در اینتر، اودینزه، اسپارتاپراگ و پاناتینایکوس رخ داد در استقلال هم تکرار خواهد شد؟
مدیران باشگاه استقلال درست یا غلط به این مرد دل بستهاند و انتظار میکشند ماچونی تمام آنچه را که استقلال با وینفرد شفر به دست نیاورد به چنگ آورد. او احتمالا شنبهای که از راه خواهد رسید، تمرینات استقلال را با دستیارانش آغاز خواهد کرد و قدم در مسیری خواهد گذاشت که انتهایش برای خیلیها گنگ و ناپیدا است. با استراماچونی در قدوم اول بیشک نمیتوان خیال بافی کرد. او نه مانند برانکو است که یادگاریهای زیادی در ذهن ایرانیها کاشته باشد و با هیبتی امیدوارکننده گام به تیمش بگذارد و نه همچون دنیزلی پر جاذبه.
استقلال سکوی پرتاب در فوتبال خاورمیانه
ماچونی را باید این گونه تعبیر کرد که خود نیز آمده تا شاید تمام آن ناکامیها و تیرهروزهایی که در فوتبال اروپا تجربه کرده از رزومهاش پاک کند.
استرا میتواند استقلال را سکوی پرتابی کند برای ساختن چهرهای متفاوت از خود در فوتبال خاورمیانه. او نیک میداند و شاید هم در نهان همین هدف را با استقلال دنبال میکند. موفقیت با ارتش آبی و برخورداری از پیشنهادهای مالی اغواکننده از سوی تیمهای عربی.
استقلال این ظرفیتها را برای مرد ایتالیایی فراهم خواهد کرد همان گونه که بسیاری از مربیان شاغل در فوتبال ایران بعد از موفقیتهایی که به دست آوردند راهی لیگهای عربی شدند و حتی سکان هدایت تیمهای ملی کشورهای دور و بر را به دست آوردند. همان سرنوشتی که برای برانکو ایوانکوویچ رقم خورد، برای استرا نیز محتمل است وابسته به آنکه مرد جوان، همان باشد که در روزهای آغازین ورودش به نراتزوری بود.
مانند استراماچونی 36 سالهای که هفتههای باقی مانده به فصل 2013-2012 را با 5 پیروزی، 2 تساوی و 2 شکست پشت سر گذاشت و توانست برای اینتر سهمیه لیگ اروپا بگیرد. اینتریها به همین سبب یک فصل دیگر به استراماچونی اعتماد کردند.
تیم او در آغاز لیگ بعد 9 بازی پشت سر هم را برد و دو هفته به پایان مرحله گروهی، جواز حضور به مرحله یک شانزدهم نهایی لیگ اروپا را کسب کرد اما از ماه دسامبر همان سال برایش همه چیز دگرگون شد. تاتنهام، نراتزوری را در مرحله یک هشتم نهایی لیگ اروپا حذف کرد.
اینتر سپس در نیمه نهایی جام حذفی ایتالیا به رم باخت و در نیمه دوم فصل هم تنها 19 امتیاز کسب کرد. استقلال حالا میخواهد استرا را در هیبت و سیمای همان مرد موفق ماههای آغازین کار در اینتر ببیند و این وابسته به فاکتورهای بسیار است. اینکه استرا چه اندازه به لحاظ ذهنی آماده و مهیای کار در محیط شلوغ و پرحاشیه استقلال باشد و اینکه مدیران باشگاه استقلال چه اندازه او را در رسیدن به موفقیت یاری کنند.
در دوران بازیگری هم ناکام بود؛ چه ظالمانه
درباره استراماچونی نوشتهاند که روز 13 ژوئن با استقلال قرارداد دو ساله بسته است. در نوجوانی فوتبالش را با تیم روموئلا شروع کرد؛ جایی که آن را در سن 14 سالگی ترک کرد تا به بولونیا برود. تنها 18 سالش بود که فوتبال حرفهایاش آغاز شد و به ترکیب اصلی تیمش در سری C1 رسید اما به دلیل مصدومیت شدید از ناحیه زانو، دوران بازیگری او خیلی دوام نداشت.
مینیسک و رباطهای زانوی او به شدت آسیب دید و به این ترتیب تقدیری ظالمانه گریبانش را گرفت تا دیداری که میتوانست مهمترین مسابقه دوران بازیگریاش باشد، متأسفانه به آخرین بازی او بهعنوان فوتبالیست تبدیل شود. بعد از آن به هر دری زد نتوانست در قامت بازیکن به فوتبال بازگردد و در نهایت مجبور شد که کفشهایش را آویزان کند. در مواجهه با چنین سرنوشت تلخی، پسر جوان ایتالیایی وارد وادی مطالعه و کسب دانش شد و به توصیه مدیر برنامهها خودش را برای تبدیل شدن به یک مربی آماده کرد.
استراماچونی از سن 25 سالگی زندگی حرفهای جدیدش را بهعنوان سرمربی آغاز کرد. ابتدا در تیم AZ اسپورت (تیمی در رده جوانان در شهر رم) و سپس در روموئلا مشغول به کار شد و تا سال 2005 در آنجا ماند. او سال 2003 مدرک مربیگریاش برای هدایت تیمهای جوانان را کسب کرده بود.
سال 2005 بعد از کسب دو عنوان ملی در سالهای 2007 و 2010 به کادر فنی تیم جوانان باشگاه رم پیوست. او را برونو کونتی (سرمربی سابق رم و رییس فعلی تیمهای پایه این باشگاه) به این باشگاه برد و تا 6 سال بعد در جالوروسی حضور داشت.
در آن 6 سال، استراماچونی دو عنوان قهرمانی در لیگ جوانان ایتالیا کسب کرد که یکی از آنها بدون حتی یک شکست بود. در همان حال که جوانان رم را هدایت میکرد، استراماچونی توانست در رشته حقوق از دانشگاه شهر رم فارغالتحصیل شود. او سپس راهی میلان شد تا جای فولویو پئا، سرمربی تیم پریماورا (جوانان) اینتر را بگیرد.