مرثیه نخوانید؛ جدایی برانکو پایان راه پرسپولیس نیست
برخلاف آنچه تصور میشود پرسپولیس بعد از برانکو هم میتواند به راه خود ادامه دهد و باید همین کار را بکند.
به گزارش ایلنا، در اینکه برانکو موفق بوده و نتایج درخشانی با پرسپولیس بهدست آورده، هیچکداممان شکی نداریم اما این حجم از مرثیهخوانی نیز جای ابهام دارد. در طول تاریخ مربیان بزرگی از باشگاههای خود جدا شدهاند. ماجرای پرسپولیس- برانکو که قطعا از منچستریونایتد- فرگوسن بزرگتر نیست. سرالکس بعد از سه دهه مربیگری در یونایتد، این تیم را ترک کرد اما هرگز ندیدیم هواداران انگلیسی تا این حد احساس نگرانی کنند و این اتفاق را بهانهای برای کلافگی بدانند.
در یکی دو روز اخیر، انواع و اقسام واکنشها را دیدهایم. نه تنها از سوی هواداران که برخی رسانهها این جدایی را تلخترین اتفاق ممکن میدانند. بله، در حد خودش تلخ است اما در این مورد بزرگنمایی هم شده. انگار که برانکو به خودی خود 3 قهرمانی در لیگ برتر کسب کرده، پرسپولیس را به فینال لیگ قهرمانان آسیا رسانده و البته قهرمانی در جام حذفی. اینها افتخاراتی است که برانکو یکی از دلایل کسباش است اما او به تنهایی این موفقیتها را به ارمغان نیاورده و البته شاید هم اگر نبود، این قهرمانیها نیز به نام پرسپولیس نوشته نمیشد.
جدایی برانکو از پرسپولیس یک اتفاق تلخ برای این تیم بود که شکی پیرامون آن وجود ندارد اما مگر قرار بود این مربی کروات تا ابد روی نیمکت سرخها بنشیند؟ مگر قرار بود با برانکو قراردادی مادامالعمر امضا شود تا او برای همیشه در پرسپولیس بماند؟ قرارداد حرفهای نقطه آغازی دارد و یک نقطه پایان. هیچ قراردادی وجود ندارد که پایان آن باز باشد. در فوتبال حرفهای از این جداییها تا دلتان بخواهد مشاهده میشود. نمونهاش فصل قبل که آرسن ونگر بعد از دو دهه مربیگری در آرسنال، از نیمکت این تیم جدا شد و جای خود را به اونای امری داد. آیا آرسنال نابود شد؟ آیا این حجم از نگرانی را در لندن و ورزشگاه امارات دیدیم؟
برای پرسپولیس، بیشتر از مرثیهخوانی و ذکر بهانههای واهی برای این جدایی، بازگشت و جذب یک مربی توانمند در اولویت قرار دارد. مدیران باشگاه باید دستها را به زانو بزنند و از جا برخیزند تا اوضاع پرسپولیس از این آشفتهتر نشود. فوتبال حرفهای این را میگوید، نه ما و نه هیچ فرد دیگری. اینکه پرسپولیس اسیر ندانمکاری مدیران باشگاه شده و برانکو هم میل به ادامه همکاری نداشته را همه میدانند اما در مقطع فعلی، بیشتر از تمام این مرثیهخوانیها، بازگشت به شرایط آرام اهمیت دارد.
کارلوس کیروش بعد از حدود 8 سال از ایران رفت، 8 سالی که هم موفقیت را در خود جای داد و هم ناکامی. در روزهای نخست این جدایی، برخی از یک اتفاق تلخ و بزرگ صحبت میکردند اما دیدید که آب از آب تکان نخورد و تیم ملی نیز بعد از ماهها صاحب یک مربی بینالمللی شد. برای پرسپولیس نیز هنوز چیزی تمام نشده، منتهی به شرطی که این حجم از نگرانی کاهش یابد و مدیران باشگاه هم فکری به حال تیم، کادر فنی و جذب بازیکن جدید کنند. آنوقت است که پرسپولیس هم شبیه تیم ملی میشود. این جدایی را فراموش میکند و آب از آب هم تکان نمیخورد.