خبرگزاری کار ایران

دنیزلی - تراکتورسازی؛ به دنبال رویای مشترک

دنیزلی - تراکتورسازی؛ به دنبال رویای مشترک
کد خبر : ۷۷۵۳۵۴

سرمربی کهنه‌کار ترکیه‌ای با تراکتورسازی به دنبال رقم زدن روزهای فراموش نشدنی است.

به گزارش ایلنا، «به خدا، بی آن یار عزیز، شهر تبریز برای من تب‌خیز است، بلکه از مُلک آذربایجان، آذرها به جان دارم و از جان و عمر بی آن جان و عمر، بیزارم». این را قائم‌مقام فراهانی صدراعظم ایران، سیاستمدار، ادیب، شخصیت برجسته و تأثیرگذار ایران‌زمین برای محبوبش نوشته است. یک قرن پیش‌تر.

دیار تبریز، این روزها با حضور مصطفی دنیزلی یک بار دیگر تب‌خیز شده است. از فرودگاه تا هتل محل استقرارش، هواداران همه جا نامش را فریاد زدند. «پاشا» به تبریز آمده و حالا وقت رویاپردازی است. اگر او با آن خونسردی و لبخندهایش نتواند پرشورهای تراکتورسازی را به آرزوی‌شان در لیگ‌برتر فوتبال ایران برساند، چه کسی می‌تواند؟

مصطفی دنیزلی را با فوتبال دست و دلبازانه می‌شناسیم، با اشتهای سیری‌ناپذیر برای حمله کردن، با سخاوتمندی بی‌مانند در خط دفاع و مهربانی با مهاجمان حریف! او تیم پاس را در نیم‌فصل دوم لیگ چهارم از مجید جلالی تحویل گرفت، تیمی که فصل قبل قهرمان شده بود با دنیزلی در لیگ ششم شد اما تراژدی در لیگ قهرمانان مقابل العین به وقوع پیوست. پاس در تهران 3-1 از العین پیش بود و با دست و دلبازی موقعیت هدر می‌داد. ده دقیقه به پایان بازی مانده بود. دنیزلی مثل فرمانده‌ای از فراز تپه به نبرد سلحشورانه شاگردانش نگاه می‌کرد اما...

در عرض دو دقیقه ورق برگشت. دو دقیقه بد بازی کردند. دوبار اشتباه مرتکب شدند، بازی 3-3 شد و نخستین تیم ایرانی که توانسته بود خود را به این مرحله برساند به دلیل قانون گل زده بیشتر در خانه حریف از گردونه مسابقات حذف شد.

دنیزلی در پرسپولیس هم روزهایی از این دست داشت. در لیگ هجده تیمی یازدهم با 50 گل زده چهارمین خط حمله برتر را به خود اختصاص داد اما با 54 گل خورده در کنار مس سرچشمه قعرنشین، دومین خط دفاع ضعیف لیگ برتر شد! با این همه هواداران پرسپولیس او را با دو پیروزی شیرین در شهرآوردها به خاطر می‌آورند. 2-1 با دو گل فراموش نشدنی مهرزاد معدنچی و مهرداد اولادی و 3-2 با هت‌تریک ایمون زاید. دیداری که پرسپولیسی‌ها همپای یکی از قهرمانی‌های سه‌گانه برانکو ایوانکوویچ دوستش دارند.

او یک بار زمانی که گمان می‌رفت سرمربی تیم‌ملی ایران می‌شود و برانکو روی نیمکت نشست، ایران را ترک گفت و حالا وقتی برانکو از ایران رفته است برای چهارمین بار به کشوری برگشته که احساس می‌کند آنجا یک «جام قهرمانی» طلب دارد. دو پادشاه انگار در یک اقلیم نمی‌گنجیدند و حالا با رفتن برانکو، فرصت برای تاختن دنیزلی مهیا شده است.

تبریزی‌ها از همین حالا دارند عکس گرفتن با جام قهرمانی را در ذهن مرور می‌کنند. تیمی که به اندازه کافی ستاره، پول غیردولتی، هوادارِ جان شیفته و یک مربی کارکشته دارد، چرا نباید خود را مدعی کسب لیگ قهرمانی ببیند؟

شهرهای قدیمی، تاریخ طولانی‌تری دارند، بیشتر زخم خورده‌اند، بیشتر خندیده‌اند و مردمش نه با یک غوره سردی‌شان می‌شود، نه با یک مویز گرمی‌شان. آنها به سرد‌ و‌ گرم چشیده‌ها راحت‌تر اعتماد می‌کنند. این روزها در تبریز همه به مصطفی دنیزلی اعتماد دارند حتی اگر نسبت به آخرین روزهای حضورش در ایران لاغرتر و با موهای سفیدتر و تُنک‌تر رو به دوربین‌ها لبخند بزند.

باد موافق اگر بوزد، امسال تبریز برای حریفان تب‌خیز می‌شود. چیزی مثل همان شعار مشهورشان: یل یاتار، توفان یاتار، یاتماز تیراختور پرچمی ...

 

احسان محمدی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز