وقتی هیچ چیز سر جای خودش نیست
گزارش ویژه: کج سلیقگی در ساخت و مدیریت استادیومهای فوتبال ایران
بعد از اتفاقی که برای سرباز احمدی در ورزشگاه اصفهان افتاد و اینکه او چشمانش را از دست داد، فکر میکردیم دیگر همه درس عبرت میگیرند و آن اتفاق تلخ تکرار نمیشود اما نه تنها اینطور نشد بلکه حتی از دست دادن چشم به مسألهای عادی و معمولی تبدیل شده!
به گزارش ایلنا، لیگ هجدهم باز هم با اتفاقات عجیبی همراه بود. انگار همیشه وقتی به پایان مسابقات نزدیک میشویم باید شاهد یکسری اتفاقات و درگیریهای عجیب و غریب باشیم و باز هم نگران حال آنهایی که در ورزشگاه آسیب دیدند. بعد از اتفاقی که برای سرباز احمدی در ورزشگاه اصفهان افتاد و اینکه او چشمانش را از دست داد، فکر میکردیم دیگر همه درس عبرت میگیرند و آن اتفاق تلخ تکرار نمیشود اما نه تنها اینطور نشد بلکه حتی از دست دادن چشم به مسألهای عادی و معمولی تبدیل شده! بعد از سرباز احمدی، یک هوادار استقلالی در اهواز، چشم خود را از دست داد. همین چندی پیش در اصفهان، یک کودک و یک تماشاگر دیگر چشمان خود را از دست دادند اما دیگر مثل اتفاقی که برای سرباز احمدی افتاد، کمتر به آن پرداخته میشود چون انگار دیگر همه چیز عادی شده و همه به راحتی از کنار آن میگذرند در حالی که این آسیبها در دنیا، سر و صدای زیادی به پا میکند. ما تنها به این مسأله دلخوش هستیم که کسی کشته نشده. همه خوشحالیم که در درگیریهای فینال جام حذفی در اهواز، هیچ هواداری جانش را از دست نداد و البته چشمی کور نشد. در حالی که در همان جا هم سرهای زیادی شکسته و خونهای زیادی ریخته شد.
نکته جالب این است که با وجود همه این اتفاقات تلخ -که عادی شده- هنوز هم هیچکس به دنبال حل آن نیست چون احتمالا در تفکر خیلیها، همیشه مرگ برای همسایه است. در حالی که ممکن است این اتفاق برای هر کسی بیفتد. برای اینکه جلوی این اتفاقات هم گرفته شود نیاز به یکسری کارهای امنیتی معمولی است. کارهایی که انجام دادنش چندان عجیب و البته خارج از عرف نیست. شاید مقایسه ورزشگاههای ایرانی با هر جای دنیا چندان درست نباشد اما با یک مقایسه ساده میتوان کارهایی انجام داد و به گونهای از دیگر ورزشگاههای جهان الگو گرفت تا دیگر شاهد اتفاقات تلخ نباشیم.
زمانی که در جام جهانی روسیه حضور داشتم و امکانات و البته شرایط ورود به ورزشگاهها را میدیدم، به نظرم همه چیز خیلی عادی بود اما وقتی حضور در ورزشگاه آزادی تهران (بازی پرسپولیس و کاشیما) را تجربه کردم متوجه شدم چقدر تفاوت وجود دارد. تفاوتهایی که ممکن است خطرهای بزرگی به وجود بیاورد. آن هم در یک بازی خیلی مهم که البته زیر نظر کنفدراسیون فوتبال آسیا برگزار میشد. به هر حال، با رعایت یکسری از نکات مهم که خیلی هم عجیب نیست میتوان به همان شرایط ایدهآل رسید که دیگر شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم. با توجه به چند مورد از رعایت مسائل امنیتی در روسیه و مقایسه آن با ایران، میتوان به تفاوتها به راحتی پی برد.
پارکینگ مناسب
پارکینگ ورزشگاهها هم یکی دیگر از مسائل مهم در ورزشگاهها است. برای ورود به پارکینگ ورزشگاه، باید بلیت تهیه شود که در آن بلیت هم جای مشخص برای ماشین موردنظر تعیین شده. جای پارک برای تماشاگران VIP و حتی اهالی رسانه، تیمها، مسوولان و... کاملا متفاوت با بقیه جاها است. شاید اگر همین مساله هم رعایت میشد، در ورزشگاه نقشجهان اصفهان شاهد سوختن و شکسته شدن شیشههای ماشینهای اهالی رسانه که از تهران به اصفهان رفته بودند، نبودیم اما به این مسأله هم توجه چندانی نمیشود.
بلیتفروشی الکترونیکی!
سالهاست که فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا، تأکید کردهاند برای مسابقات رسمی و لیگهای حرفهای باید بلیتفروشی به صورت الکترونیکی انجام شود. اینطوری جلوی بازار سیاه هم گرفته خواهد شد اما انگار در ایران ساز و کار لازم برای درست پیش بردن این مسأله وجود ندارد. به طور مثال، بارها پیش آمده که بلیتفروشی به صورت الکترونیکی بوده اما مثلا یک نفر میتواند چندین بلیت خریداری کند و بعد همان را در بازار سیاه بفروشد. در صورتی که اگر این بلیتها شمارهبندی باشد و نام خریدار و مشخصات دقیق آن ثبت شود، دیگر این اتفاق به راحتی نخواهد افتاد. ضمن اینکه برای هر بلیت باید فقط نام یک نفر و البته مشخصات واقعی آن ثبت شود. این اتفاق، چندان سخت نیست و به راحتی میتوان انجام داد اما تا به حال به صورت کامل و درست انجام نشده.
در بطری آب ممنوع!
شاید برای همه خیلی عجیب باشد اما در ورزشگاههای بزرگ دنیا بردن بطری آب با در آن به ورزشگاه برای همه ممنوع است. یعنی در بطری آب باید تحویل داده شود تا بتوان آن را به ورزشگاه برد. این مساله خیلی وقتها برای خبرنگاران مشکلساز میشد چون بعضی وقتها بطری آب روی میز میافتاد و آب وارد لپتاپ، موبایل و... میشد اما این مسائل مهم نبود چون امنیت در درجه اول قرار دارد. دلیل اینکه در بطری آب را نمیتوان به ورزشگاه برد این است که بطری آب وقتی در داشته باشد مثل سنگ میشود و پرتاب آن میتواند به هر کسی آسیب بزند اما وقتی بدون در باشد، موقع پرتاب خالی میشود و آسیبی به کسی وارد نمیکند. البته آوردن خوراکی به ورزشگاه معمولا ممنوع است و فقط میتوان از دکههای داخل ورزشگاه خرید کرد. آنجا هم همه موارد ایمنی رعایت میشود و هیچ وسیلهای که خطرساز باشد به هواداران داده نمیشود.
متفاوت با همه دنیا
البته شرایط ورزشگاههای ایران به صورتی است که رعایت کردن همه این مسائل ایمنی و مهم شاید تا حدودی بتواند جلوی اتفاقات تلخ را بگیرد. در ایران، اتفاقات دیگری در ورزشگاهها رخ میدهد که غیرقابل باور نیست مثلا ورود هواداران از در و دیوار ورزشگاه. بارها شده در ورزشگاههای مختلف ایران شاهد این بودیم که هواداران زیادی از روی در و دیوار وارد شدند و بعضا از روی همان دیوارها بازی را تماشا کردند اما جلوی این اتفاق را هم میشود گرفت. پس برای اینکه به لحاظ ایمنی در ورزشگاهها به ورزشگاههای مهم دنیا برسیم، کار سختی پیش رو نخواهیم داشت. کاش حداقل این مسائل در ورزشگاههای مدرن ایران مثل فولاد آرهنا اهواز، ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد و... رعایت شود تا بقیه ورزشگاهها هم یاد بگیرند و جلوی اتفاقات تلخ را بگیرند اما متاسفانه هر وقت اتفاق تلخی میافتد در همان ابتدا بحث در مورد آن زیاد است و البته همه تقصیر اصلی را گردن دیگری میاندازند اما کمی بعد از آن، همه چیز فراموش میشود و حتی کسی سراغ تماشاگرانی که چشمان خود را از دست دادهاند را هم نمیگیرد.
سرویس بهداشتی به اندازه کافی
یکی از مواردی که در رابطه با آن همیشه بحثهای زیادی وجود دارد، سرویسهای بهداشتی است. در ورزشگاههای ایران ظاهرا سرویسهای بهداشتی و البته آبخوریهای کمی به نسبت جمعیت وجود دارد در حالی که در همه دنیا به نسبت ظرفیت ورزشگاه، تعداد سرویسهای بهداشتی مناسبی هم در نظر گرفته شده تا به نیاز هواداران پاسخ داده شود. حالا بگذریم که سرویسهای بهداشتی نشانی از بهداشت ندارند اما به هر حال هواداران نیاز پیدا میکنند که به آنجا مراجعه داشته باشند. این مسأله معمولا در ایران نادیده گرفته میشود که خیلی عجیب است.
بازرسی بدنی؛ حتی شما دوست عزیز!
یکی از کارهایی که در ورزشگاههای ایران به خوبی انجام نمیشود بحث بازرسی بدنی و البته وسایل همراه است. انگار اینجا هم باید با همه دنیا فرق داشته باشیم. شاید همین تفاوت باعث شد وقتی وین رونی ستاره انگلیسی بازرسی بدنی شد، برای همه ایرانیها عجیب باشد در صورتی که در همه دنیا قبل از ورود به ورزشگاه، همه بازرسی بدنی میشوند و نام و نشان حاضران فرقی نمیکند. انجام این کار خیلی سخت نیست. اگر ورودی ورزشگاهها را تقسیمبندی کنند، حتی زمانی که اتفاقی میافتد به راحتی میشود پی برد کدام بازرس در کارش کم گذاشته و خیلی خوب آن را انجام نداده. البته برای اینکه کار با سرعت و دقت بالایی انجام شود به یکسری امکانات نیاز است، امکاناتی که حتی در ورزشگاههای مدرن ایران هم به چشم نمیخورد. امکاناتی مثل گیتهای بازرسی و فلزیاب. در همه جای دنیا، هر هوادار، مسوول، خبرنگار و... قرار باشد به ورزشگاه برود باید از زیر گیت رد شود و البته وسایل خود را در گیت دیگر بگذارد. وسایل خبرنگاران کاملا محدود و مشخص است و هر وسیلهای اجازه ورود پیدا نمیکند. برای هواداران این مساله بدون شک محدودیت بیشتری خواهد داشت. به هر حال، همه وسایل به جز اینکه از زیر گیت رد میشود باید از کیف، جیب و... خارج شود و به بازرس نشان داده شود. به طور مثال همه وسایل الکترونیکی از جمله لپتاپ، پاوربانک، موبایل و... باید روشن شود تا مسوولان بازرسی مطمئن شوند مشکلی ندارد اما در ایران، اگر بزرگترین کیف دنیا را هم در دست داشته باشی، نهایتا بگویند در آن را باز کن و فقط روی آن را میبینند. البته این کار ظاهرا در ورزشگاه اهواز هم انجام نشد. به هر حال وقتی برای ورزشگاههای مدرن، میلیاردها تومان خرج میشود، به نظر نمیرسد خرید گیتهای بازرسی که در فرودگاهها زیاد دیدیم، چندان هزینهبر باشد. هر گیت در حال حاضر بین 15 تا 30 میلیون تومان هزینه دارد که اگر 20 گیت هم خریداری شود، قیمت آن به یک میلیارد نمیرسد اما ورزشگاه امنتر خواهد شد.
حضور در ورزشگاه فقط 3 ساعت قبل از بازی
اگرچه در ایران همه تلاش میکنند زودتر خود را به ورزشگاه برسانند تا به اصطلاح جا گیرشان بیاید اما در هیچ جای دنیای شرایط به این صورت نیست. در جام جهانی روسیه که هواداران زیادی از همه دنیا برای تماشای بازیها آمده بودند، تنها 3 ساعت قبل از بازی اجازه ورود به ورزشگاه داده میشد. این زمان برای هیچ کس قابل تغییر نبود، نه برای خبرنگاران و عکاسان و نه برای هیچ مسوول دیگری. همه خود را نزدیک گیتهای ورودی میرساندند تا زمان باز شدن درها به راحتی وارد شوند. جلوی ورودیها هم تعداد زیادی هوادار نبود چون از هر قسمت نهایتا 100 نفر وارد میشد که ورود آنها هم سخت نبود. ضمن اینکه هواداری که دیر میرسید میدانست جایش محفوظ است و هر ساعتی برسد میتواند روی صندلی رزرو شدهاش بنشیند. به خاطر این مسأله نظم و ترتیب خاصی در ورود هواداران به ورزشگاه وجود داشت و نه تجمعی صورت میگرفت و نه اینکه حقی از کسی ضایع میشد.
جای بهتر برای کسی که زودتر میرسد!
شمارهگذاری صندلیها هم مسألهای است که سالیان سال از سوی فدراسیون جهانی فوتبال و ایافسی به آن تأکید شده و پیگیر آن هستند. همین تأکیدها باعث شده فقط باشگاههایی مجوز حرفهای بگیرند که ورزشگاه خانگیشان، این مسأله را هم رعایت کرده باشند. اگر شمارهگذاری درست و اصولی صورت گرفته باشد، هر هوادار میداند کجا باید بنشیند و البته از کدام گیت باید وارد ورزشگاه شود. در روسیه، طبق بلیتهایی که به دست هواداران و حتی خبرنگاران داده میشد فقط از یک ورودی که شماره صندلی آن مشخص بود، اجازه ورود داده میشد و دقیقا باید جایی حضور پیدا میکردند که بلیت آن خریداری شده بود. اگر طبق شماره صندلی که البته طبق گیتها با رنگهای متفاوت مشخص شده بود، هواداران وارد ورزشگاه شوند دیگر نیازی نیست که هواداری از چندین ساعت قبل خود را به ورزشگاه برساند تا بتواند جایی برای خود پیدا کند. به طور مثال برای دربیها، هواداران مجبور هستند از حدود 7، 8 ساعت قبل به ورزشگاه بروند تا بیرون نمانند. نکته جالب این است که خیلی از آنها هم بدون اینکه بلیت VIP داشته باشند، خود را به این منطقه میرسانند و جا خوش میکنند. در حالی که آنهایی که بلیت VIP دارند به خاطر کمی دیر رسیدن نسبت به آن هواداران، نمیتوانند در جای خود قرار بگیرند و حتی وارد ورزشگاه شوند. در نهایت هم خیلی از آنهایی که بلیت دارند پشت در میمانند و با وجود اینکه برای دیدن این بازی هزینه کردند، مجبورند در جایی جز ورزشگاه بازی را دنبال کنند. این مسأله در فینال جام حذفی هم وجود داشت و همین بینظمی باعث ایجاد جنجال شد. دلیل آن را خیلی راحت میتوان پیدا کرد، وقتی قبل از بازی، فقط یک ساعت کنار یکی از گیتهای ورودی ورزشگاه بایستید و نفراتی که وارد میشوند را ببینید؛ مثلا در بازی پرسپولیس و کاشیما، وقتی جلوی درب ورودی VIP بودیم بارها شاهد حضور نفراتی بودیم که بلیت نداشتند اما با یک تلفن وارد میشدند.
راهنما در همه ورزشگاه
برای مسابقات مهم معمولا برگزارکننده، تعدادی راهنما در ورزشگاه میگمارند تا هواداران دچار سردرگمی نشوند. این راهنماها برای بازیهای بینالمللی به زبان انگلیسی مسلط هستند تا به سوالات هوادار هر کشوری بتوانند جواب بدهند و به آنها کمک کنند. همین راهنماها باعث میشوند که هواداران به راحتی گیت مورد نظر برای ورود به ورزشگاه و البته صندلیشان را پیدا کنند. اگرچه این راهنماها به نظم ورزشگاه هم خیلی کمک کرده و اکثرا به صورت داوطلب کار میکنند اما اثری از حضور آنها در ورزشگاههای ایران نیست. حتی در بازیهای بینالمللی و مهم که هواداران خارجی هم به ورزشگاه میآیند.
گزارش: سمیرا شیرمردی