خبرگزاری کار ایران

لیورپول - تاتنهام؛ فینالی که زود از یادها می‌رود

لیورپول - تاتنهام؛ فینالی که زود از یادها می‌رود
کد خبر : ۷۷۰۲۰۲

فینال لیگ قهرمانان اروپا میان دو تیم انگلیسی کیفیت لازم را نداشت.

به گزارش ایلنا، پس از برد دو بر صفر مقابل تاتنهام هاتسپرز، لیورپول به ششمین قهرمانی‌اش در جام باشگاه‌های اروپا رسید. آنها بارسلونا و بایرن مونیخ را پشت سر گذاشتند و تنها یک قهرمانی با میلان فاصله دارند، و البته با رئال مادرید هم که 13 قهرمانی کسب کرده فاصله زیادی دارند. هیچ باشگاهی را نمی‌توان از گذشته‌اش جدا کرد، و لیورپول بسیار تحت تاثیر اتفاقاتی است که در گذشته روی داده است.

این قهرمانی آنها مانند قهرمانی‌های پیشین‌شان بود؛ سرشار از «اما» و «اگر»، و با «شاید»های بیشتر از «باید»ها. ماجرای قهرمانی‌های لیورپول به این ترتیب بوده است: دو بار با پنالتی، دو بار با اختلاف یک گل، و همیشه در حالی که بازی تا دقایق پایانی پایاپای پیش رفته است.

پس طبیعی بود که پس از سوت پایان، بسیاری از بازیکنان لیورپول روی زمین واندا متروپولیتانو بیفتند، و احساس خستگی، اوج گرفتن، و البته نیاز به آسودگی خیال داشته باشند. آخرین فردی که از روی زمین بلند شد جوردن هندرسون بود.

کاپیتان لیورپول انگار تا ابد می‌خواهد استراحت کند. او ابتدا سرش را در دستانش گرفت، و سپس به زمین افتاد. تنها زمانی که دیووک اوریگی، بازیکن تعویضی لیورپول گل دوم را زد و کار را تمام کرد، لیورپول توانست از نگرانی اینکه اشتباهات و خستگی می‌تواند به زیان آنها عمل کند نجات پیدا کند.

تاتنهام در نیمه دوم عملکرد خوبی داشت. آنها سرانجام دریافته بودند که اگر قرار است شکست بخورند، نباید با نمایش ضعیفی که در 45 دقیقه نخست داشتند باشد. در این میان هندرسون نقش مهمی در میدان داشت. او با تمام وجود تلاش می‌کرد و به تیم دستور می‌داد.

هندرسون البته بی‌نقص نبود اما کاملا دریافته بود که تلاش یک فصل، یا بهتر بگوییم، چهار سال، ممکن است در یک لحظه بی‌رحمانه از بین برود. او با زجر کشیدن، نگرانی، و البته استفاده از انرژی تمامی سلول‌های بدنش، توانست کاری کند که بازگشت دیرهنگام تاتنهام به نتیجه نرسد.

این همان تیم لیورپولی بود که در کل فصل دیده بودیم اما این تیم لیورپول باید سطح بالایش را نشان می‌داد تا فاتح لیگ قهرمانان اروپا شود، یک سال پس از شکستی که مقابل رئال مادرید متحمل شده بود.

یورگن کلوپ، مربی تیم گفت: «این چالشی بزرگ برای هر دو تیم بود. ما سه هفته را بدون بازی رسمی سپری کرده بودیم. هوا گرم بود و بازی تبدیل به نبرد شد. معمولا، من اینجا می‌نشستم تا بگویم چرا با اینکه خیلی عالی بازی کردیم، بازی را باختیم. خوشحالم که این بار لازم نیست در این باره حرف بزنم.»

ورزشگاه واندا متروپولیتانو انگار ظرفی بتنی است و دورش را آزادراه‌ها گرفته‌اند. با این حال، تقریبا دو سال پس از افتتاحش، هنوز به نظر می‌رسد که ورزشگاهی تمام‌نشده است. در واقع خانه جدید اتلتیکو انگار استقبال چندانی از میهمانانش به عمل نمی‌آورد اما در همان دقیقه نخست بازی، طرفداران لیورپول دوست نداشتند جایی به جز این ورزشگاه حضور داشته باشند.

دست موسی سیسوکو از بدنش فاصله گرفت. او احتمالا داشت به بازیکنان تیمش نشان می‌داد که مراقب مهاجمان لیورپول باشند اما ضربه چیپ سادیو مانه به جایی نزدیک به شانه او برخورد کرد. دامیر اسکومینا، داور مسابقه حتی به VAR هم نیاز نداشت. طبق مقررات هند، این پنالتی کاملا آشکاری بود.

محمد صلاح توپ را از فاصله 12 یاردی به گل تبدیل کرد و با خشمی جوشان به شادی پس از گل پرداخت. تنها 12 ماه پیش بود که فینال لیگ قهرمانان برای او زود به پایان رسید. او با سرخیو راموس برخورد کرد و آسیب دید. حالا او نه‌تنها برگشته بود، که گلی زودهنگام هم زده بود.

این گل باعث بهت‌زدگی تاتنهام شد. دلیلش هم قابل درک بود. آنها سه هفته بود آماده این دیدار شده بودند. آنها در رویاهایشان این بازی را تصور می‌کردند. آنها برنامه‌ریزی کرده بودند اما حالا پیانو کارتونی روی سرشان افتاده بود.

تاتنهام در ادامه نیمه اول شلخته و بی‌دقت در پاس‌ها و حرکاتش بود. هری کین دقیقا همانی بود که باید باشد: بازیکنی که تقریبا دو ماه است فوتبال بازی نکرده است. سون هیونگ مین دیوانه‌وار به این سو و آن سو می‌زد، انگار دکمه‌اش روی سرعت 16 برابر گیر کرده باشد اما نه به شکلی خوب. کریستین اریکسن هم که انگار غایب بود. از دنی رز و کیه‌ران تریپیر، دو مدافع کناری تاتنهام هم هر چه کمتر بگوییم بهتر است.

برخی از این مشکلات به دلیل محدودیت‌های تاتنهام در خرید بازیکن بود. برخی دیگر به دلیل اثرات روانی اشتباه سیسوکو، و بخشی هم به فشار فوق‌العاده لیورپول برمی‌گشت، چیزی که مطابق نظرات یورگن کلوپ پیش می‌رفت: مانه و صلاح به شکلی وحشتناک مدافعان کناری و هافبک‌های تاتنهام را پرس می‌کردند. هندرسون و فابینیو مرکز را بسته بودند، و ویرجیل فان‌دایک خط دفاعی را آنقدر بالا آورده بود که نمی‌گذاشت توپ‌های مستقیم به سون برسد.

تا پیش از ضربه اریکسن در اواخر نیمه اول که به میان تماشاگران لیورپول رفت، تنها حرکت مثبت تاتنهام ضربه سیسوکو بود که می‌خواست اشتباهش را جبران کند اما ضربه‌اش به طبقه دوم ورزشگاه رفت.

اما گل زودهنگام اثرش را روی مهاجمان لیورپول هم گذاشت. آنها می‌توانستند حملات تاتنهام را خیلی خوب خنثی کنند اما نمی‌توانستند پس از به دست آوردن مالکیت توپ، موقعیت آشکار ایجاد کنند. به جز ضربات عجیبی که ترنت الکساندر-آرنولد و اندی رابرتسون از راه دور زدند، دروازه هوگو لوریس چندان تهدید نشد.

چه اعتماد به نفس بیش از حد لیورپول باعثش شده باشد و چه اینکه یان فرتونگن و توبی آلدرویرلد توانستند راه مهار سه مهاجم لیورپول را دریابند، در هر حال این حس وجود داشت که بازیکنان کلوپ نتوانستند سرنوشت بازی را در نیمه اول مشخص کنند.

هر دو تیم در حالی به رختکن رفتند که می‌دانستند می‌توانند بهتر از این عمل کنند. بسیار هم بهتر. طرفداران تاتنهام که پیش‌تر ساکت نشسته بودند، حالا آواز «زمانی که اسپرز رژه‌اش را شروع می‌کند» را سر می‌دادند. آنها می‌دانستند با آن که تیمشان خیلی ضعیف کار کرده اما بازی اصلا تمام نشده و جا برای بازگشت وجود دارد.

مردان موریسیو پوچتینو نمی‌توانستند اجازه بدهند که نخستین فینال تاتنهام در جام باشگاه‌های اروپا به این شکل به پایان برسد. رابرتسون روی یک ضدحمله خطرناک 5 به 4 تاتنهام، با تکلی درخشان مانع حرکت هری وینکس شد، و یوئل ماتیپ هم جلوی ضربه دله آلی از فاصله نزدیک ایستاد.

کلوپ در واکنش به تاتنهام، روبرتو فیرمینو و گئورگینیو واینالدوم را از زمین بیرون آورد و اوریگی و جیمز میلنر را به جایشان فرستاد. اوریگی، قهرمان بازی نیمه‌نهایی مقابل بارسلونا بود و میلنر هم بازیکنی خستگی‌ناپذیر و کهنه‌کار، که لیونل مسی او را «بورو» صدا کرده بود (که یعنی الاغ، و میلنر، که نهایت تواضع است، احتمالا این را به‌عنوان تعریف از خود برداشت کرده است).

زمانی که کلوپ در هنگامی که تیمش پیش است تعویض می‌کند، هدفش این نیست که روند بازی را کند سازد و به ضدحملات روی بیاورد، بلکه به این دلیل است که بازیکنانی سرزنده به زمین بفرستد، انرژی پرس بر حریف را بیشتر کند، و به سراغ زدن گل کشنده حریف باشد. به این ترتیب بود که هر دو تیم فرصت حمله یافتند.

میلنر روی یکی از حملات عالی به رهبری سادیو مانه، توپ را گرفت و آن را به کنار دروازه زد. فان‌دایک هم مانع حرکت سون شد. زمانی که تاتنهام روی دروازه لیورپول تهدید ایجاد کرد، آلیسون چند واکنش عالی نشان داد و نگذاشت که سون، لوکاس مورا و اریکسن گل بزنند.

سپس نوبت به لحظه اوریگی رسید. او گل زد و حس آزادی را به لیورپول داد. گل او باعث شد طرفداران حس کنند که شب، شب آنهاست، حالا هر اتفاقی پیش از آن روی داده باشد. تعجبی ندارد که کلوپ گفت پس از این گل احساس آسودگی کرده است. کسب جام مهم است اما او می‌داند چیزی که مهم‌تر است کاری است که برای کسب جام انجام می‌شود، یعنی سفری که شما را به این جام می‌رساند. به‌ویژه در فصلی که لحظات کلیدی می‌توانست کاملا علیه آنها رقم بخورد؛ از بازگشت مقابل بارسلونا در نیمه‌نهایی، تا برد دراماتیک یک بر صفر مقابل ناپولی در آنفیلد در مرحله گروهی. کلوپ به اندازه کافی از اینها دیده بود و می‌دانست که پیروزی و شکست فاصله اندکی با هم دارند.

مساله اصلی، فرآیند تیم است و کار هم هنوز تمام نشده است. آنها می‌خواهند که در فصل بعد لیگ برتر، رتبه‌ای بالاتر از فصل گذشته کسب کنند و جامی را به دست بیاورند که 29 سال است به دنبالش هستند. کلوپ خودش هم گفته که این قهرمانی نقطه پایان هیچ چیزی نیست، بلکه مرحله‌ای میانی در یک برنامه بلندمدت است که تقریبا چهار سال پیش، با آمدن او به این باشگاه شروع شد. مربی فاتح اروپا گفت: «بازیکنان هنوز جوان هستند. آنها می‌توانند چیزهای خیلی بیشتری از خود نشان دهند.» سفر لیورپول ادامه دارد.

منبع: ESPN

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز