اختلافات کهنه سر باز کرد؛
از زالو تا قرمه سبزی؛ وقتی بزرگان استقلال به جان هم افتادند
اتفاقات روز گذشته پیرامون باشگاه استقلال حاشیههای جدیدی برای این تیم شکل داد که بیش از پیش هواداران را نا امید کرده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، در شرایطی که پرسپولیس روز گذشته دومین قهرمانی خودش در فصل را جشن گرفت، رقیب سنتی پس از پایان یک سال فوتبالی نا موفق این روزها حال و روز خوشی هم ندارد و اوضاع این تیم به قدری درهم است که خیلی از هواداران امیدی به بهبود شرایط در فصل جدید هم ندارند.
عدم انتخاب و معرفی سرمربی جدید پس از وعده و وعیدهای چند باره کادر مدیریت به خودی خود یک فرصت سوزی بزرگ برای آبیها هست ولی در این میان اتفاقی درون باشگاه شکل گرفته که صدمه آن برای مجموعه بیش از طولانی شدن پروسه معرفی سرمربی جدید است.
اختلاف داخلی در استقلال میان قدیمیهای این تیم که به واسطه فعالیتهایشان در فضای مجازی به سمع و نظر عموم رسیده، آبیپوشان را دچار یک حاشیه خود ساخته کرده که دود آن بدون شک فقط در چشم استقلال خواهد رفت.
ماجرای حضور و نفوذ بالای شخصی که این روزها همه در موردش صحبت میکنند ولی نامی از او به میان نمیآید معضل بزرگ این روزهای استقلال است. شخصی به نام م.ب که در سالهای اخیر نامش بارها و بارها رسانهای شده و با وجود تغییر دولت، وزیر، هیات مدیره و کادر مدیریتی باشگاه هنوز هم توانسته قدرتش را حفظ کند و حالا تبدیل به محل اختلاف میان قدیمیها تیم شده است.
جرقه این اتفاقات در هفتههای اخیر را پژمان منتظری زد. مدافع با تجربه استقلال پس از بازی با سپیدرود در جمع خبرنگاران از شخص باهوشی صحبت کرد که در اطراف تیم حضور دارد و به آن ضربه میزند.
منتظری در این صحبتها گفت: شما درمورد شخصی صحبت میکنید که هیچ قدرتی ندارد او فقط باهوش است و فردی بیشخصیت است که هیچ چیز برایش مهم نیست او حاضر است پا روی شرف خود بگذارد و فقط از هوش خود استفاده میکند. من مطمئنا درمورد او صحبت میکنم. این شخص سال گذشته در استقلال حضور نداشت و افتخاری به او اجازه نمیداد در باشگاه حضور داشته باشد.
صحبتهای منتظری اگرچه بازتاب زیادی در رسانهها داشت ولی به سرعت به دست فراموشی سپرده شد تا اینکه روز گذشته او پستی در صفحه شخصی خودش منتشر کرد مبنی بر اینکه باشگاه با او تماسی برای تمدید قرارداد نگرفته و با این شرایط ماندنش در استقلال امکان پذیر نیست.
اگرچه منتظری در صحبتهایش اشاره دوبارهای به مواردی که بعد از بازی سپیدرود مطرح کرده بود اشارهای نکرد ولی بازتاب صحبتهایش به گونهای بود که گفته میشد باشگاه به خاطر همان مصاحبه قید ادامه همکاری با پژمان را زده و به نوعی زبان سرخ منتظری دلیل فاصله انداختن میان او و استقلال خواهد شد.
این ماجرا چندی بعد با واکنش فرهاد مجیدی رو برو شد که ظاهراً قصد داشت موضوع را ختم به خیر کند و حتی به نوعی توپ را در زمین منتظری بیاندازد و بگوید که او و باشگاه دنبال پژمان رفتهاند ولی خود این بازیکن راضی به صحبت و مذاکره نشده است.
مجیدی تصویری از تماسهای بیپاسخش با منتظری را منتشر کرد و عنوان کرد که به دنبال تمدید قرارداد او بوده است:
واکنشها به مطرح شدن این موضوع از سوی مجیدی متفاوت بود ولی تا حد زیادی از فشارهای اولیه علیه باشگاه کاسته شد.
پس از این پست مجیدی بود که امیرحسین فتحی هم در صحبتهایی عنوان کرد که دلیل عدم مذاکره با بازیکنان، مشخص نبودن وضعیت سرمربی تیم است و با تایید صحبتهای مجیدی و اینکه با این بازیکن تماس گرفته شده است، اعلام داشت که به نظر میرسد پژمان منتظری دنبال مسائل دیگری است که علیه مسئولان باشگاه در صفحه شخصی خودش مطالبی را عنوان کرده است.
ماجرا داشت بسته میشد تا اینکه خسرو حیدری با حمایت از منتظری وارد ماجرا شد تا مشخص شود قضیه جدیتر از آن چیزیست که به نظر میرسید و به ماجرای افشاگریهای پژمان ورود کرد و ارتباط خدشهدار شدن رابطه او و باشگاه را صحبتهایش بعد از بازی با سپیدرود دانست.
ماجرایی که در حد یک گمانهزنی بود تا اینکه خسرو حیدری در حمایت از منتظری پست زیر را منتشر کرد:
این صحبتها در حالی از سوی خسرو حیدری مطرح شد که این بازیکن در طول دوران بازی خودش از هر حاشیهای به دور بود و او را به عنوان شخصیت آرام و بی سرو صدایش میشناختند ولی ظاهراً او قصد دارد پس از بازنشستگی از سایه و سکوتی که در آن بود خارج شود و همانطور که خودش وعده داده بود با چهره جدیدی که از خودش به نمایش گذاشته به مصاف جریاناتی برود که به گفته خودش علیه استقلال است.
در حالیکه انتظار میرفت صحبتهای خسرو حیدری با واکنش مدیریت و یکی از مسئولان عالیرتبه باشگاه مواجه شود، در عین ناباوری این کاپیتان استقلال بود که به ماجرا ورود کرد و موضع تندی علیه همبازی سابق خود که سالهای زیادی هم تیمی بودند گرفت. با وجود اینکه گفته میشد حیدری و رحمتی همواره رابطه خوبی با یکدیگر داشتند ولی صحبتهای رحمتی از اختلاف عمیقی حکایت داشت که حالا با ورود به اختلاف بر سر جریان م . ب معروف خودش را نشان داده است.
لحن صحبتهای رحمتی به قدری تند بود که سرو صدای زیادی بپا کرد. او در پستی با انتشار ویدیویی مربوط به سریال مختارنامه از افشاگری و برداشتن نقاب از چهره عدهای خبر داد که ابتدا مشخص نبود منظورش با چه کسی است تا اینکه چند دقیقه بعد در بخش استوی صفحه او صحبتهای تندی مطرح شد که به بدون نام بردن از کسی مشخص بود خطاب به خسرو حیدری است.
اگرچه هنوز دامنه این اختلافات داخلی و افشارگیری و خودزنیها وسیعتر نشده است ولی به نظر میرسد نباید به این زودیها شاهد خاموش شدن آتش این اختلاف باشیم و به زودی ابعاد جدیدی از این جنگ داخلی نمایان خواهد شد و چه بسا پای افراد جدیدی به ماجرا باز شود.
نکته جالب توجه این است که هیچکدام از این نفرات چه آنها که علیه م.ب موضع گرفتند و چه آنها که تلویحاً از این شخص حمایت کردند هیچکدام حاضر به نام بردن از او نشده و مشخص نیست اگر طبق ادعاهایشان به دنبال روشنگری برای هواداران هستند چرا از این کار خودداری میکنند و سعی دارند در لفافه حرفشان را بزنند.
م.ب ماجرا در سالهای اخیر محل حاشیههای زیادی در استقلال بوده است که قدیمیترین آن که در ذهن هواداران استقلال است مربوط به 10 سال پیش میشود. امیر قلعهنویی که پس از قهرمان کردن استقلال در لیگ هشتم به دلیل اختلاف با واعظ آشتیانی از نیمکت این تیم جدا شد در صحبت با دوربین برنامه نود از شخصی که آن را "بچه" خطاب میکرد به عنوان یکی از عوامل اصلی این قطع همکاری یاد کرد. او عنوان داشت که فایل صوتی از این شخص به دست او رسیده که مشغول صحبت علیه سرمربی استقلال در هیات مدیره بوده است و از مدیرعامل استقلال خواسته او را از باشگاه دور کند که واعظ آشتیانی به این خواسته او تن نداده است.
واعظ آشتیانی، مدیرعامل وقت استقلال هم بدون اینکه ادعاهای قلعهنویی در مورد نفوذ م.ب در باشگاه را تکذیب کند از نقش این شخص در سرمربیگری قلعهنویی در تیم ملی خبر داد و به نوعی گفت که حرفهای قلعهنویی از نقش این فرد و رفتارهایش درست بوده ولی خود او هم در مقطعی از حضور این شخص در فوتبال منتفع شده است.
اینکه م.ب معروف ماجرای ما کیست، از کجا آمده و چه نقشی در استقلال کنونی دارد در مقطع فعلی در درجه اول اهمیت قرار ندارد و ماجرای مهمتر این است که چرا به خاطر این شخص باید جنگ داخلی در استقلال به وجود آمده وقدیمیهای باشگاه پس از سالها رفاقت و همکاری در انظار عمومی از خجالت هم در آمده و علیه هم دست به افشاگری بزنند. اینکه چرا کسی واقعاً برخلاف ادعاهایش ارزش و احترامی برای افکار عمومی و هوادار قائل نیست و همه برخلاف چیزی که میگویند اهمیتی برای عدم ورود باشگاه به حاشیه قائل نیستند.
صد البته ضعف مدیریت در باشگاه به قدری بیداد میکند که یک اختلاف داخلی که باید درون خانواده مطرح و حل و فصل شود به این سادگی رسانهای شده و باشگاهی که باید به فکر انتخاب سرمربی و بستن تیمی قدرتمند برای لیگ نوزدهم باشد را دچار بحران درونی کند.
اگر نخواهیم خوشباورانه و سادهانگارانه به ماجرا نگاه کنیم و با فرض اینکه این اختلافات عمیق یک شبه شکل گرفته خودمان را فریب ندهیم به وضوح میتوان متوجه شد این دو دستگی و جنگ عمیق مدتها در دل باشگاه و میان ارکان اصلی وجود داشته و فقط از دید عموم پنهان مانده است و اگر این فرضیه صحت داشته باشد، نتیجه نگرفتن تیم در فصل گذشته و سالهای اخیر دیگر اتفاق عجیبی نیست.
بدون شک استقلال بدون هزینه نمیتواند از این حاشیههای عمیق سر سالم بیرون بیاورد و در مدیریت باشگاه هم عزمی برای بهتر شدن اوضاع دیده نمیشود و یا اگر ارادهای هم هست، لابد برش و نفوذ کافی برای آن وجود ندارد.