رویاهای آنتونی کونته در اینترمیلان؛ سرنگونی امپراتوری
مبارزه اصلی تیمهای بزرگ ایتالیا به یک اندازه آشکار و سخت است: تلاش برای پایان دادن به سلطه یوونتوس که نزدیک به یک دهه میرسد.
به گزارش ایلنا، چیزهایی مثل صعود به لیگ قهرمانان یا کسب موفقیتهایی در آن اهمیت دارد همانطور که جام حذفی مهم است اما همه تابع هدف اصلی یعنی بیرون کشیدن اسکودتو از دستان غول تورینی است.
در سالهای اخیر، ناپولی عملکرد تحسین برانگیزی در این جبهه داشته، رم هم میتواند به تلاشهایش افتخار کند اما با در نظرگرفتن اندازه باشگاه و همچنین قدرت مالی شاید احساس شود باشگاههایی که بیشترین شانس رقابت را دارند، دو تیم میلانی باشند البته به شرطی که بتوانند از سوءمدیریتهای این سالها خلاص شوند. با اعلام رسمی باشگاه اینتر برای جذب آنتونیو کونته- مردی که سه جام اول از هشت قهرمانی پیاپی یووه با او به دست آمد- شاید نراتزوری نسخه درستی برای شروع مبارزه به دست آورده باشد.
کونته بهعنوان یک مربی پرهیجان یکی از بهترینهای جهان است. این مربی 49 ساله ایتالیایی کارنامه درخشانی دارد؛ سه قهرمانی لیگ ایتالیا در همین تعداد سال کار با یوونتوس، دوران تحسین برانگیز با تیم ملی ایتالیا و قهرمانی مقتدرانه لیگ برتر انگلیس در سال اول کارش در چلسی. آنچه کونته در زمین میتواند با اینتر انجام دهد، قطعا جذاب خواهد بود اما آنچه مهمتر است تزریق کیفیت لازم به تیمی بااستعداد اما غالبا ناکام است تا بتواند از یوونتوس سبقت بگیرد.
نخستین کار کونته در اینتر رسیدگی به موضوع مائورو ایکاردی است. این مهاجم آرژانتینی بدون شک استعداد زیادی دارد اما به خاطر نداشتن ثبات و همچنین التزام نیم بند نسبت به تیم مورد انتقاد قرار گرفته است. ایکاردی به خاطر جنجالهای خانه خرابکن همسر و مدیر برنامههایش، واندا نارا و ابهاماتی که درباره آیندهاش وجود دارد، تحت تاثیر قرار گرفته و مربیها، همتیمیها و هواداران پرتوقع اینتر را نیز تحت تاثیر قرار داده است. ایکاردی بهترین بازیکن و بزرگترین دردسر اینتر است. یکی از ویژگیهای مربیگری کونته این است که خودش را درگیر بازیکنان پرسر و صدا نمیکند و قابل پیشبینی است که ایکاردی را واگذار میکند. کونته مدتها به دنبال جذب روملو لوکاکو بوده، ابتدای این دهه در یوونتوس و بعد در چلسی؛ حالا هم رسانهها گمانهزنی میکنند این مهاجم بلژیکی را میخواهد. یونایتد و یوونتوس مقاصد احتمالی ایکاردی محسوب میشوند اما اینکه آیا کونته در خلاص شدن از شر او و جایگزینیاش با لوکاکو موفق باشد، به این بستگی دارد که پروژه جدید اینتر تا چه حد موفق باشد.
حفرههای دیگری هم هست. اگرچه قلب دفاع وضعیت خوبی دارد بخصوص با الحاق قریبالوقوع دیگو گودین، تیم در جاهای دیگر نیاز به ترمیم دارد. مارسلو بروزوویچ تنها هافبکی است که جایش در فصل بعد محکم است، تیم به بازیکنان خلاق برای تغذیه گلزنان نیاز دارد و البته تیم به تغییرات کلی احتیاج دارد.
اما یک نکته خیلی مهم، این است که نراتزوری کسی میخواهد که دید و شخصیت لازم برای اداره باشگاهی به این بزرگی را داشته باشد. بعد از ژوزه مورینیو ورود هیچ کس به اندازه کونته هواداران را مشعوف نکرده. او نتیجه میگیرد اما شاید روشاش را نپسندند. درگیریهای او در چلسی و فرستادن دیگو کاستا به مرخصی طولانیمدت شاید نشان میدهد کونته مدیریت درستی بر منابع ندارد. اینکه بازیکنان اینتر به خوبی به روشهای او پاسخ دهند، سوال اصلی است. با گذشت زمان میشود فهمید آیا کونته در میلان احساس آرامش میکند تا این کشتی بزرگ اما بدون سکان را به رقیب مدعی قهرمانی ایتالیا تبدیل کند یا نه.
کونته قبل از این هم چنین وضعیتی را تجربه کرده. او وقتی مربی یوونتوس شد بعد از کالچوپولی قهرمان ایتالیا نشده بودند. یوونتوس بر اساسی که کونته گذاشت، پیش رفت و حالا یکجانبهترین موازنه قدرت در تاریخ لیگ ایتالیا را تجربه میکند. حالا کونته به تیم رقیب یووه آمده و شانسی برای فروریختن این امپراتوری دارد تا از این طریق جایگاهش را در میان یکی از بهترین مربیهای تاریخ فوتبال ایتالیا مستحکم کند.
یوونتوس در این فصل و شاید چند فصل بعد شانس اول قهرمانی است اما اگر همه چیز خوب پیش برود اینتر ابزار لازم برای خلق شگفتی را دارد. اینتر سابقه، انگیزه و پول دارد و حالا به این باور رسیده که مربی هم دارد. میتوانند این اتفاق بزرگ را رقم بزنند و برای خراب کردن یک هژمونی تاریخی چه کسی بهتر از آنکه بنیاد این سلطه را ریخته است؟