درباره بیمسوولیتیها در باشگاهداری ایرانی
یک روز بخش خصوصی یک ریالش را به شما نمیسپارد!
آیا بخش خصوصی واقعی یک روز و یک دلار و یک ریال از وقت و سرمایهاش را به مدیرانی از این تبار میسپارد؟
به گزارش ایلنا، شما میتوانید عضو هیات مدیره یک باشگاه باشید، یا مدیرعامل. میتوانید معاون ورزشی باشگاه باشید یا مسوول نقل و انتقالات. حالا همه چیز آماده است که هیچ مسوولیتی در قبال مهمترین تصمیماتی که میگیرید، نداشته باشید. کوچکترین مسوولیتی روی دوش شما نیست. میتوانید آسودهخاطر با بازیکن ۵۰ هزار دلاری، ۵۰۰ هزار دلار قرارداد ببندید یا با مربی ۴۰۰ - ۳۰۰ هزار دلاری پای میز مذاکره بنشینید و از بازی با اعداد لذت ببرید و برسید به یک میلیون یا یک میلیون و دویست هزار دلار.
هیچ مانعی پیش روی شما وجود ندارد. آخرش هم معلوم نمیشود رییس مجمع باشگاه شما مجوز چنین قراردادی را تلفنی یا با پیامک به یکی از اعضا هیات مدیره داده یا نه. همچنان شما در هر سمتی از هر مسوولیتی دور هستید و ملالی نداشته باشید از اینکه چه تصمیماتی گرفتهاید. نه لازم است در همان روزها پاسخگو باشید و نه در آینده.
این معافیت از مسوولیت در کدام سیستم و سیاق از باشگاهداری ممکن است؟ آیا بخش خصوصی واقعی - نه عاشقان اختلاس، پولشویی، فوتبال و سینما - لحظهای میتواند چنین بیمسوولیتیهای اعجابآوری را تحمل کند؟ آیا بخش خصوصی واقعی یک روز و یک دلار و یک ریال از وقت و سرمایهاش را به مدیرانی از این تبار میسپارد؟ پاسخ روشن است.
فوتبال ایران در دو سیستم باشگاهداری چنین بیمسوولیتیهای عجیبی را تجربه میکند: چه در باشگاههای دولتی که با بودجههای دولتی و عمومی اداره میشوند و چه در باشگاههایی که خاصهخرجیهای خود را به رخ هوادار حیران میکشند و معلوم نیست چرا و از کدام منبع پولها را مثل شاباش به هوا میریزند؟
باشگاهی که از فوتبال سالی ۳ یا ۴ میلیارد هم از طریق حق پخش تلویزیونی، فروش بلیت و ... درآمد ندارد، بازیکنان ۱۱ میلیاردی استخدام میکند، چند مربی در یک فصل تعویض میکند و هرگز خم به ابرو نمیآورد که این حجم از سرمایهگذاری - که سرمایهگذاری نیست و نام دیگری دارد - توجیه اقتصادیاش چیست؟
از باشگاه خصوصی تا دولتی در فوتبال ابایی از قراردادهای عجیب و بزرگ و بیفایده ندارند. گرانترین تیم لیگ سرنوشتی جز این ندارد که حتی سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا نمیگیرد اما همچنان به ولخرجیهای عجیبش در فوتبال بیدرآمد ادامه خواهد داد.
حاصل این مدل باشگاهداری چه خواهد شد؟ حاصل آن بیمسوولیتیها در قرارداد با بازیکنان و مربیان که پرونده روی پرونده تلنبار میکند، چیست؟ پاسخگو به آن بیمسوولیتیها کیست؟ معاون ورزشی یک باشگاه وقتی برکنار میشود، از فردای آن روز هیچ مسوولیتی در قبال قراردادهای عجیب و غریبش ندارد. مدیرعامل برکنار شده هم به خانه میرود و حتی لازم نیست به گذشته فکر کند. گذشتهای که آنها میسازند اما تا همیشه برای آن باشگاه به یادگار میماند و آثارش به آسانی فراموش
نخواهد شد.
باشگاهداری دولتی به همین دلایل ساده چندین و چند بار وزارت ورزش را به اینجا رسانده که باید کار را به بخش خصوصی سپرد اما هر بار با هزار بهانه از این اتفاق گریزانند. مدلهایی از باشگاهداری خصوصی هم پندی است برای بعد از واگذاری باشگاهها. در این بنبستها معلوم نیست چه تصمیمی نهایی میشود و آیا باز هم خصوصیسازی فقط یک حرف لابهلای مصاحبههاست یا به تصمیمی واقعی تبدیل میشود؟ ما اما مصاحبههای شما را فراموش نمیکنیم که هر بار خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس را نوید میدهید.