خبرگزاری کار ایران

والورده، بازنده همیشگی تاکتیک‌ها

والورده، بازنده همیشگی تاکتیک‌ها
کد خبر : ۷۶۱۳۲۵

در بازی رفت و قبل از مصدومیت کیتا، میلنر جلوتر از او و در حفره بین دفاع و هافبک بارسلونا جایگیری می‌کرد. شعاع اصلی حرکات میلنر حرکت در نقطه کور خط هافبک بارسلونا بود. این کار و جای خالی بوسکتس و راکیتیچ که از جلو پرس می‌کردند باعث برتری عددی هافبک‌های لیورپول بر بارسا می‌شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بعد از مصدومیت کیتا، هندرسون نقش میلنر را ایفا می‌کرد و کلوپ برای بیشتر کردن فشار بر دروازه بارسلونا، هندرسون را در محوطه‌ای بین لنگله و آلبا قرار داد تا فضا برای صلاح باز شود. فضای کافی برای صلاح در نیمه دوم، مشکل این بازیکن را در پاس دادن به هم‌تیمی‌های خود رفع کرد و محوطه مورد میل صلاح را برای او خالی کرد. دقیقا همان منطقه‌ای که صلاح بهترین موقعیت لیورپول را از دست داد.

این مدل پرس (گگن) که تاکتیک اصلی و همیشگی کلوپ بوده و او را مبدل به موفق‌ترین مربی در نبردهای رو در رو با مربی بزرگ و موفقی مثل گواردیولا کرده، در مقابل بارسا شکست خورد. اساس این تاکتیک در این است که بلافاصله بعد از لو دادن توپ، به جای برگشت به دفاع و مراقبت از ضدحمله‌ها، پرس از همان نقطه و فشار برای بازپس‌گیری توپ آغاز شود. والورده با حذف بهترین پاسور خود که بهترین گزینه برای تحت پرس قرار گرفتن بود (آرتور) و به کارگیری ویدال که دقیقا توان اجرای همین پرس را دارد و با اصول این تاکتیک آشناست، بزرگترین اقدام را برای خنثی کردن تاکتیک آقای معمولی و گیج کردن او انجام داد. اقدامی که از دید طرفداران بارسلونا بیشتر همراه با چاشنی شانس بود تا اقدامی تاکتیکی! این سبک پرس لیورپولی‌ها زمانی برایشان کشنده شد که فضای طولی در مرکز زمین به سمت دروازه خودی را برای مسی و بازیسازی‌هایش خلوت کرد. به این شطرنج، نبوغ مسی و سیوهای ترشتگن هم اضافه کنید.

در بازی برگشت اما والورده مغلوب تمام و کمال کلوپ شد. لیورپول باز هم به همان سبک بازی رفت یعنی دقیقا همان تخصصی که دارند به میدان آمد. والورده هم همان ترکیبی را به میدان فرستاده بود که بخشی از بازی رفت تحت فشار قرار گرفت و تنها وظایف کوتینیو را به یک هافبک کناری تغییر داد تا میانه میدان را از دست ندهد. فشردگی هافبک‌های بارسا در یک خط مجالی برای به عقب آمدن مداوم مسی را فراهم نمی‌کرد.

در بدترین روز فوتبالی آلبا که اتفاقا اصلی‌ترین اسلحه حمله طولی بارساست، راکیتیچ هم همان مرد در سایه و خونسرد همیشگی نبود. شاید اگر آلبا اشتباه نمی‌کرد یا در حمله از همان محوطه دلخواه همیشگی‌اش بدون توپ نفوذ می‌کرد شرایط متفاوت می‌شد. کلوپ برای برد اما فقط به پرس اکتفا نکرده بود. تمام کرنرهای میزبان با حضور فن‌دایک در محوطه جریمه بارسلونا با برنامه بود. نقطه‌ای که از مدت‌ها قبل به ضعف بارسا تبدیل شده و والورده دانش اصلاح آن را نداشته است. از اتفاقات فوتبال هم همین بس که بی‌تاکتیک‌ترین کرنر لیورپول تیر خلاص را به پیکر بی‌جان، از نفس افتاده و بی‌برنامه میهمان وارد کرد.

بازنده اصلی این نیمه‌نهایی بدون شک مدیران بارسا خواهند بود. آنها مربی متوسطی مثل والورده را برای تیمی انتخاب کرده‌اند که بیشترین دستمزدها را پرداخت می‌کند، یکی از شلوغ‌ترین دوران نقل و انتقالاتی را پشت سر گذاشته، مالکوم را هایجک کرده و روی نیمکت نشانده و کوین پرینس بواتنگ را خریده است. والورده در شرایطی لالیگا را فتح کرده که عملا رقیبی نداشته و شاید بارسا بدون حضور او هم همین میزان امتیاز کم را کسب می‌کرد. حالا شاید مدیران کارنابلد بارسلونا بیش از پیش دریابند که برای موفقیت بین‌المللی نیاز به مربی همسطح باشگاه و بازیکنانش دارند. یک مربی مولف و تئوریسین که جرات تعویض سوارس غیرفرصت‌طلب با آمار گلزنی ناامیدکننده را داشته باشد. یک مربی که تنها راهکارش برای استفاده بهینه از مسی، استراحت دادن به او پیش از بازی‌های بزرگ نباشد.

با این اوضاع و شکست تاریخی، نوکمپ احتمالا تابستان شلوغ و پر سر و صدایی پیش رو دارد.

نویسنده: سپهر صفاری

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز