معجزه اراده
با کلوپ، از فینال لیگ قهرمانان 2013 تا صعود تاریخی مقابل بارسا
نخستین بار در هتل ویمبلدون لندن با کلوپ رو در رو شدم. ومبلی میزبان فینال تمام آلمانی لیگ قهرمانان اروپا بود و تمام شهر در تسخیر هواداران پر جنب و جوش دورتموند و بایرن مونیخ. پر انرژی و خندان با هواداران وقت میگذراند و شوخی میکرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ساعاتی بعد در کنفرانس خبری از او در مورد هوش بازیخوانی بازیکنان دو تیم پرسیدم در حالی که هدفون ترجمه همزمان یوفا را در اختیار نداشتم. دستش را زیر چانهاش زد و لحظاتی بهم زل زد. جمله شروعش برای خنده سالن کافی بود: «من باید با تو انگلیسی صحبت کنم، هدفون من را میخواهی؟»
گفت و گوی ما درباره زبان مصاحبه ادامه پیدا کرد تا کلوپ از آن برای شکستن یخ کنفرانس خبری استفاده کند. بعد از چند تعارف او و من سر زبان انگلیسی یا آلمانی خیلی جدی پرسید سوالت چی بود؟ این بار سالن منفجر شد. به سوال بازگشت و پاسخ داد: «این یک بازی است که نتیجهاش با یک تصمیم درست در یک لحظه درست تعیین میشود. دو تیم فوقالعاده قدرتمندند و به همین دلیل هم به فینال رسیدهاند. اتفاقات کوچک میتواند نتیجه بازی را رقم بزند.»
کلوپ و تیمش در ومبلی شکست خوردند تا بایرن مونیخ با گل دقایق آخر روبن بر مسند فوتبال اروپا بنشیند. او اما بعد از آن هم همان روال و انرژی را ادامه داد تا فینالی دیگر این بار با لیورپول. در فینال لیورپول و مادرید کلوپ تیمش را شایسته قهرمانی میدانست اما حادثه راموس و صلاح و چند تصمیم بحث برانگیز باعث شد این بار هم دستش از جام دور بماند.
شکست در فینال اروپا و همچنین عدم خریدهای بزرگ و گران برای لیورپول در مقایسه با ولخرجیهای عجیب و غریب منچسترسیتی و منچستریونایتد باور عمومی را به این رساند که او آمده است تا لیورپول را به یکی از چهار تیم بالای جدول تبدیل کند اما هرگز مدعی اول قهرمانی نخواهد بود. فصل جدید آغاز شد و کلوپ نقاط ضعف دفاعی تیمش را با چند خرید سنجیده شده تقویت کرد. بر خلاف سالهای قبل تیم او اصرار به دیکته روش بازیاش در هر بازی به حریف نداشت. بلکه به این فلسفه تا جایی وفادار بود که انرژی تیم کفاف میداد. آنها یاد گرفتند که منابع خود را تقسیم کنند و در طول فصل بارها و بارها سه امتیازهایی را کسب کردند که شاید از دید خیلیها نشاط و کیفیت همیشگی لیورپول کلوپ را نداشت. از آن سو کیفیت مستدام منچسترسیتی و محبوبیت گواردیولا بین کارشناسان این تصور را به وجود آورده بود که قبل از بهار لیورپول میلغزد و از رقابت جدی برای قهرمانی دور خواهد شد.
واقعیت اما جور دیگری اتفاق افتاد. تنها یک بازی به پایان لیگ باقی مانده است و لیورپول و سیتی هر دو شانس قهرمانی دارند. لیورپول خودش را به جمع چهار تیم برتر اروپا هم رساند و بر خلاف منچسترسیتی که شانس اول قهرمانی به نظر میرسید در این جام با ثبات قدم برداشت تا به نیمه نهایی رسید. کیفیت فنی بالای لیورپول در بازی رفت با بارسا زیر سایه درخشش حیرتانگیز مسی محو شد و کسی شاید چندان به خاطر نسپرد چگونه آنها موفق شدند هافبکهای بارسلونا را در توزیع توپ فلج کنند. نتیجه برتری با سه گل در خانه برای بارسلونا به قدری قابل توجه بود که برخی از اهالی رسانه حتی برای حضور و پوشش بازی در آنفیلد مردد بودند. از آن سو صلاح و فیرمینو هم امکان حضور در ترکیب تیم را نداشتند تا عملا لشکر شکستخورده کلوپ از پیش باخته لقب بگیرد.
زمین بازی اما خبر از نقشه دیگری داشت. لیورپول با هوشیاری کلوپ نقاط ضعف بارسلونا در سمت چپ هافبک و دفاع را مد نظر قرار داد و با پرس مداوم بر این دو منطقه به گل رسید. از سوی دیگر نبودن ترکیب همیشگی خط حملهاش باعث گیج شدن دفاع بارسلونا شد چرا که شناخت چندانی از خط آتش حریف نداشتند. نتیجه تغییرات ترکیب لیورپول دوندگی بیامان هافبکها و مهاجمانی بود که تشنه اثبات خودشان بودند و معجزه رخ داد تا لیورپول به گلهای دوم و سوم برسد. انگار برای لحظاتی همه چیز متوقف شد. شاید مغز بازیکنان بارسلونا و مربی این تیم فرصت بیشتری لازم داشت تا درک کند چگونه برتری قاطع خانگیشان را در کمتر از ۶۰ دقیقه از دست دادند. آنها در حال هضم برتری از دست رفته بودند که تمرکز پایین و از سوی دیگر فرصتطلبی لیورپولیها منجر به ساختن تاریخ شد.
کلوپ و تیمش با چهار گل در آنفیلد و بدون دریافت گلی بارسلونا را پشت سر گذاشتند. نتیجهای که شاید خودشان هم قبل از بازی چندان باور نداشتند. نکته جالب مصاحبه کلوپ بعد از بازی بود وقتی گفت که «نمیدانم بچهها چگونه این کار را انجام دادند». او به خوبی میدانست که چند نکته فنی کمتر یا بیشتر دردی از تیمش دوا نمیکند. به جای اصرار بر برتری تاکتیکها دل بست به انگیزه و خواستن تیمی که خود ساخته بود و ایمان داشت از نظر فنی کیفیت لازم را دارد. این ایمان منجر به معجزهای شد که شاید تا سالها در خاطرمان بماند. شبی که مسی و یارانش محو خواستن کلوپ و شاگردانش شدند.
نویسنده: جاوید جعفری