استیضاح وزیر ورزش به خاطر جنجالهای فوتبال؛ سلطانیفر تا چه حد مقصر است؟
استیضاح وزیر و ورزش و جوانان از سوی مجلس به دلایلی انجام شده که خیلی مرتبط با او به نظر نمیرسد.
به گزارش ایلنا، طرح استیضاح وزیر ورزش در شرایطی به هیأت رییسه مجلس ارائه شده است که موارد مطرح شده در آن از جنبههای مختلفی قابل بررسی است. نگاه کاملاً فوتبالی و جزیی نمایندگان مجلس به عملکرد وزیر ورزش در شرایطی وزیر را در برابر پاسخگویی به نمایندگان قرار میدهد که از نمایندگان انتظار میرود در بررسی عملکرد وزیر نگاه وسیعتر و کلانتری داشته باشند. حالا اما ماجرای احضار وزیر به مجلس به دلیل بلاتکلیفی تیم ملی فوتبال یا دلایل جزیی و فنی اینچنینی، بار دیگر درباره مسعود سلطانیفر تکرار میشود.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در طرحی که برای استیضاح وزیر به هیأت رییسه مجلس ارائه دادهاند، محورهای استیضاح را به شرح زیر اعلام کردهاند:
1- یکی از وظایف وزارت ورزش و جوانان، توسعه ورزش پاک و روحیه جوانمردی در سطح کشور میباشد. ولی بررسی اتفاقات هرروزه در مسابقات ورزشی کشور و اقدامات خلاف اخلاق و قانون از جمله شرطبندی و... نشان از مغایرت 180 درجهای وضع موجود با رسالت ورزش و جوانان دارد.
2- ورزش و مسابقات ورزشی باید عامل نشاط و وحدت مردم گردد اما بررسی اتفاقات بخصوص در استادیومهای فوتبال نشانگر این نتیجه تلخ میباشد که این ورزش صرفاً باعث بداخلاقی، فشار روحی و تفرقه قومی گردیده و وحدت ملی را مخدوش نموده است.
3- وزارت ورزش و جوانان مکلف است به صورت منصفانه و عدالتمحورانه الزامات ورزشی و شادابی و سلامت جوانان کل کشور را فراهم نماید اما بررسی بودجهها نشان میدهد که حیف و میل در یک باشگاه برابر با بودجه ورزش خیلی از استانهای کشور میباشد که این یعنی عدول از رسالت وزارت ورزش و جوانان.
4- عدم اهتمام جدی به بخشی از مسئولیت مرتبط با جوانان.
محوری که به طور دستنویس اضافه شد
نمایندگان بر اساس چهار محور اصلی درخواست استیضاح مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان را ارائه کردهاند که 3 محور آن کاملاً فوتبالی است و چهارمین محور به صورت دستنویس به طرح اضافه شده است. گویا مورد چهار اضافه شده تا موارد کاملاً فوتبالی قبلی را قدری تعدیل کند و نشان دهد که نمایندگان مجلس دغدغه جوانان را هم دارند.
هرچند همان زمان که سازمان تربیت بدنی و سازمان جوانان در قالب یک وزارتخانه ادغام شد، پیشبینی اینکه یکی از این دو مهجور واقع شوند، کار سختی نبود و حالا هم باید قبول کرد که پرداختن به مسائل مربوط به جوانان به قدری وسیع است که همچنان انتظار میرود نهاد مستقلی به آن بپردازد. مگر میتوان از وزیر ورزش و جوانان انتظار داشت که بهعنوان مثال به مشکلات مربوط به مسکن یا ازدواج جوانان هم رسیدگی کند؟
مسئول بیاخلاقیها کیست؟
فارغ از این بحث اما توجه نمایندگان مجلس به مشکلات و نواقص جزیی فوتبال بهعنوان دلایل عمده در درخواست استیضاح وزیر، موضوع قابل بحثی است. اینکه وزیر ورزش را به خاطر بیقانونیها و شرطبندیهای لیگ فوتبال یا بداخلاقیهای رخ داده در ورزشگاهها و یا هزینههای یک باشگاه بخصوص استیضاح کنند، به دور از نگاه عمیق و جامعی است که در استیضاح لازم است.
این البته اتفاق جدیدی در نگاه مجلس به بهانههای استیضاح نیست. چه اینکه پیش از این هم به خاطر دست دادن یک ورزشکار با داور زن مسابقه، نمایندگان محمد عباسی، وزیر وقت ورزش را فراخوانده بودند. یا نمونههای مشابه دیگری که به دلیل نتیجه نگرفتن تیم ملی فوتبال درخواست پاسخگویی از وزیر ورزش و جوانان را داشتند.
حالا هم دلایل نمایندگان مجلس برای استیضاح وزیر تفاوت چندانی با همان دلایل عجیب قبلی ندارد. مواردی که نمایندگان مجلس دربارهاش از وزیر سوال دارند، مواردی است که نظارت بر آن به طور مستقیم به فدراسیون فوتبال مربوط میشود. چه بسا حتی درباره موضوع بداخلاقی ورزشگاهها، ابتدا باید به سراغ برخی زیرمجموعههای فدراسیون فوتبال مثل کمیته انضباطی و کمیته فرهنگی رفت و بعد هم در نهایت از رییس فدراسیون فوتبال دربارهاش پرسید. مجلس اما در اقدامی احساسی بعد از اتفاقات ناراحتکننده ورزشگاهها در هفتههای اخیر، وزیر ورزش را مورد سوال قرار داده است!
درباره مسائلی چون تخلفاتی که در لیگ برتر فوتبال هم رخ میدهد، ماجرا به همین شکل است و فدراسیون فوتبال و رییس فدراسیون باید در این رابطه پاسخگو باشند، نه وزیر ورزش!
ضمن اینکه موارد مطرح شده در حوزه اخلاق و ورزش، مواردی کلی مربوط به فرهنگسازی در سطح جامعه است و طبیعی است که نیازمند یک همت جمعی خواهد بود.
نظارت ممنوع است
همه این بازخواستها به خاطر کوتاهیهایی که در مجموعه فدراسیون فوتبال رخ داده است در شرایطی است که فدراسیون فوتبال در فضایی به سر میبرد که وزارت ورزش عملاً نمیتواند در مسائل مربوط به این فدراسیون ورود کند و به محض هر دخالتی از سوی وزارت ورزش در اداره فدراسیون، فوتبال ایران میتواند در معرض خطر تعلیق قرار بگیرد.
جدا از بحث فدراسیون فوتبال البته باید به این نکته هم تأکید کرد که وزارت ورزش، ساز و کار نظارتی ندارد و به نام دخالت، اجازه ورود وزارت به بسیاری از حوزهها داده نمیشود.
در چنین شرایطی چطور میتوان از وزیر ورزش خواست درباره اتفاقات فدراسیونی پاسخگو باشد که اجازه دخالت در آن را ندارد؟
شاید بهتر است پیش از هر چیز، یک بار برای همیشه تکلیف ابهاماتی مشخص شود که درباره دولتی بودن فدراسیون فوتبال مطرح است تا بعد از آن معلوم باشد که وزارت میتواند در امور فدراسیون فوتبال دخالت کند یا نه؟
وزارت ورزش در شرایطی باید درباره فوتبال پاسخگو باشد که بسیاری از هزینههای فوتبال را پرداخت میکند، حق نظارت بر آن را ندارد و در نهایت هم به خاطر کاستیهایی که در این حوزه وجود دارد، مورد مواخذه قرار میگیرد.
حال آنکه وزارت ورزش چنان حوزه وسیعی را شامل میشود که شاید اگر قرار باشد سوالی از وزیر پرسیده شود، بهتر باشد به مسائل کلانتری مثل موضوع واگذاری اماکن ورزشی یا بیتوجهی به ورزش بانوان در برخی رشتههای ورزشی و استانها پرداخته شود یا مشکلاتی که وزیر در پرداختن به آنها قدرت کافی داشته باشد، نه مسائل فوتبال که حتی اجازه ورود به آنها را هم ندارد.
گزارش: بهناز میر مطهریان