خبرگزاری کار ایران

مصاحبه اسطوره بوکس دنیا با یک برنامه تلویزیونی؛

مایک تایسون؛ اسطوره‌ای که از بچگی عاشق جنگ و دعوا بود

مایک تایسون؛ اسطوره‌ای که از بچگی عاشق جنگ و دعوا بود
کد خبر : ۷۵۸۰۵۴

مایک تایسون، قهرمان سابق بوکس سنگین‌وزن دنیا گفته که حسرت‌های زیادی در دوران ورزشی‌اش دارد. او گفته نمی‌خواهد دیگر به‌عنوان فردی پرخاشگر شناخته شود. تایسون به‌عنوان یکی از بهترین بوکسورهای دنیا شناخته می‌شود ولی رفتارهای عجیب او همواره روی دوران ورزشی‌اش سایه انداخته است.

به گزارش ایلنا، مایک تایسون  دوران کودکی پرتلاطمی داشت و از اواسط تا اواخر دهه 1980 تبدیل به قهرمان بزرگی در رشته بوکس شد اما سپس سه سال را به اتهام تجاوز در زندان گذراند و بارها تیتر یک رسانه‌ها شد.

او در مسابقه سال 1997 با اواندر هالی‌فیلد، گوش او را گاز گرفت و پنج سال بعد، پیش از مسابقه با لنوکس لوییس حرف‌های بسیار تندی علیه او زد. تایسون می‌گوید حالا سرشار از پشیمانی است.

تایسون 52ساله در برنامه «صبح بخیر بریتانیا» گفته است: «کل زندگی من از 12سالگی این بوده که یاد گرفته‌ام مردم را بزنم، آن‌ها را خرد کنم، تحقیرشان کنم و اراده‌شان را در هم بشکنم اما در واقع من کودکی ترسیده و بدون احساس امنیت بودم. من درکی نداشتم که چه کار دارم می‌کنم اما هر کاری که می‌کردم به من حس خوبی می‌داد و همه به من می‌گفتند در انجام این کارها عالی هستم.

همین باعث شد به اینجا برسم و چنین شخص ظالمی شوم که هیچ احترامی برای خودش قائل نیست و اغلب حرف‌های واقعا عجیب و توهین‌آمیزی خطاب به رقبایش به زبان می‌آورد. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم همه چیز را اشتباه انجام داده‌ام؛ کل زندگی من مایه پشیمانی است. کل زندگی‌ام، کارهایم، رفتارم، بسیاری از کارهایی که در زندگی‌ام انجام داده‌ام، به‌ویژه به‌عنوان یک بوکسور.

من به بسیاری از مشت‌زن‌ها حمله کردم تا چنین چهره مشهوری شوم. کاش این کار را نمی‌کردم. کاش خیلی از حرف‌هایی که به انسان‌های دیگر زدم را نمی‌زدم.»

تایسون در نوجوانی بارها به دلایل دعوا و جرایم دیگر بازداشت شده بود تا اینکه استعداد او در مشت‌زنی کشف شد. پیرس مورگان، مجری برنامه به او گفت: «به‌نظرم تو فردی هستی که می‌تواند صدایی قدرتمند برای جوانانی باشد که اهل چاقوکشی هستند. تو کسی هستی که چنین وضعیتی داشته‌ای.»

تایسون هم در جواب گفت دلیل رفتارهای خشن نوجوانان، نداشتن امید به زندگی است: «آن‌ها باید باور کنند که امید هست و زندگی جریان دارد. آن‌ها باور ندارند که امید و زندگی وجود دارند. آن‌ها امیدی به زندگی بهتر ندارند و تلاشی برای این زندگی انجام نمی‌دهند. تنها دلیل آنکه من چنان رفتاری داشتم این بود که درک نمی‌کردم باید امید به زندگی بهتر داشت. بعد که بوکس را شروع کردم متوجه امید شدم. من مانند این بچه‌ها رفتار می‌کردم، در دسته‌های خلافکار بودم، تفنگ داشتم، به سمت افراد شلیک می‌کردم، داد می‌زدم و از این کارها، اما دیگر نمی‌خواهم به این ترتیب به زندگی‌ام ادامه بدهم.»

منبع: دیلی‌میل

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز