مجید جلالی در گفتگوی نوروزی با ایلنا:
جلالی: جدایی از پیکان برایم ناراحت کننده بود/ لازم باشد در صف گوشت میایستم/ کتاب زندگی ام به زودی چاپ میشود
مجید جلالی در اواخر سال 97 با تغییر تیم و رفتن به نساجی مازندران برای ادامه کار مواجه شد و از سختیهای سالی که گذشت صحبت میکند.
مانند همیشه پرفراز و نشیب اما خوب و غیرخوب بود. نمیگویم بد بود اما این هم پستی بلندیهای زندگی است که میگذرد.
* با گرانی و تورم چه کردید؟
باید ساخت دیگر چه کار میشود کرد.
* اواخر سال مردم برای تامین اقلام خوراکی در صف میایستادند،شاهد چنین صحنهای بودید؟
بله، زیاد دیدیم. ما در محل قدیمیمان که هستیم اینها را از نزدیک میبینیم که واقعا ناراحت کننده است.
* به این فکر کردید که شاید شما هم روزی برای تامین گوشت در صف بایستید؟
والا به این فکر نکردم اما اگر نیاز باشد میایستم. البته من کلا به خرید نمیروم و خریدی که کنم شاید تنها این باشد که صبحها نانوایی بروم.
* به نظر شما رسم و رسومات مانند گذشته پابرجاست؟
به هر حال میهمانیهای سوای در نظر گرفتن تجملات و اینها قطعا همانند گذشته خواهد بود. هویت اصلی عید دیدنی را حتما حفظ میکنیم. قطعا تجملات برای کل نه تنها من بلکه برای کل اقوامم هم اینطور خواهد بود که مانند سال گذشته نیست. چون من فرزند اول خانواده هستم معمولا رفت و آمد داریم و بیشتر در این جمعها هستیم.
* سال 97 از نظر فوتبالی برای شما به چه صورت بود؟
میدانید برایم یک مقدار ناراحت کننده بود چون من پیکان کاری که انجام میدادم فکر میکردم در مسیری هستیم که برای آینده کاری انجام میدهم و وقتی که چند بازی نتیجه نگرفیتم برایم بسیار سخت بود با وجود اینکه به تیم خیلی اطمینان داشتم. به هر حال نشد و به همکاری پایان دادیم اما به هر حال این هم بخشی از فوتبال است و نمیتوانیم گله مند باشیم.
* در حال حاضر نساجی طرفداران پرشوری دارد اما از نظر مالی مشکلات بسیاری دارد.
متاسفانه خیلی شرایط سخت است علیرغم اینکه هواداران ما استثنایی هستند. شاید واژه هوادار نتواند خوبی اینها را برساند. آنان عاشقان نساجی هستند و رفتار و عمل آنها این شکلی است.
* قبول دارید در پیکان بیشتر بازیکنانی که تربیت کرده بودید جدا شدند و مجددا به خرید بازیکن یا پرورش بازیکن دیگر روی آوردید؟
این روندی است که از زمان آغاز سرمربیگری داشتهام. از زمانی که در تیم وحدت بودم هم این شکلی بود. هرسال چندین بازیکن از پیش من میرفتند و در این زمین خاکیها به دنبال بازیکن میرفتیم که دوباره بازیکن پیدا کنیم. این اتفاقی است که در گذشته به آن خو گرفتم و میتوانم بگویم که این برایم لذتبخش است. زمانی که رو به روی من میایستند از پیشرفت و موفقیت آنها خوشحال میشوم.
* از کدام اتفاق بیشتر در فوتبال ناراحت شدهاید؟
بسیار اتفاق افتاده که در فوتبال دل شکسته شدهام. به این فکر نکردم که فوتبال را رها کنم. فوتبال برای ما بیشتر از یک ورزش است. فوتبال برای ما مانند یک عشق است. من از 4-5 سالگی با فوتبال بودم و هیچ وقت این را تصور نمیکنم که از فوتبال دور باشم. احساسم این است که به فوتبال مدیون هستم و خیلی به من کمک کرد. برای ما مزیتهای زیادی داشته و به همین خاطر میگویم که مدیون آن هستم.
* پیشنهادی داشتید که فیلم یا کتاب زندگیتان ساخته شود؟
بله، اتفاقا یکی از دوستان پیشنهاد کرده ان شاء الله که مقدماتش فراهم شود. حتما کتاب خواهدشد چراکه یکی از دوستان این کار را شروع کرده و البته به اسم آن هنوز فکر نکردهایم.
* در مدت زمانی که سرمربی بودهاید این اتفاق افتاده که بازیکنی از شما درخواست پول داشته باشد؟
بله بسیار زیاد اتفاق افتاده؛ البته الان که نه. در تیمهای قبلی که داشتیم اینطور بود که بازیکنان مشکل داشتند و ما سعی داشتیم که در کنار آنها باشیم.
* برای خود شما هم چنین اتفاقی افتاده که پول نداشته باشید یا کیف پول را فراموش کنید؟
بله یک موقعهایی که لباسم را عوض میکنم یادم میرود که کیف پول را تعویض کنم. بله،پیش آمده حتی یک بار یادم است پمپ بنزین رفته بودم بنزین زدم و متوجه شدم که کیف پول همراهم نیست. به مسئول پمب شرایط را گفتم.
* معروف بودن سخت نیست؟
نه خیلی هم خوب است(باخنده.) اینکه بخواهند با شمال سلفی بگیرند یا سوال بپرسند جزو سختی نیست شما وقتی محبتهای مردم میبینید لذتبخش است. من به اینهای سختی نمیگویم.
نه، شاید هم این شانس من بود. اصلا خوشحالم از این اتفاق چون هر چیزی که شدم به خاطر تلاشهای خودم بوده و هیچ زمان رانت رنگی را نداشتم. دوست داشتم و خیلی زمینههای همکاری پیش آمده. دوبار استقلال به دنبال من بود و یکی دوباره هم پرسپولیس پیشنهاد همکاری داشته اما نشد. یک وهله خیلی به پرسپولیس نزدیک بود اما نمیدانم به چه دلیلی طی یک شب تا صبح همه چیز عوض شد.
* شما هیچ زمان با بازیکنان بزرگ کار نکردید.
تا آنجایی که در یادم بوده در این سالهایی که کار کردم. هر بازیکن بزرگی که بوده پیش من همکاری کرده. علی دایی در صبای باتری، در پاس کلی بازیکن بزرگ حضور داشت؛ کریم باقری و مهدوی کیا پیش من بودند و همکاری با آنها خیلی خوب بود. هر بازیکنی که از تیمی جدا میشود میتواند دلایل مختلفی داشته باشد و بسته به این نیست که تنها با سرمربی مشکل داشته باشد. مثلا رحمان احمدی که از پیکان رفت با من مشورت کرد و این نظر او بود که جدا شود. من همیشه قبل از شروع فصل به بازیکنانم میگویم که روی آنها حساب میکنم. ماندن یا رفتن را به عهده خودشان میگذارم.
آرزوی شما برای سال 98؟