فرافکنی به سبک مالک دو باشگاه لیگ برتری؛
آقای زنوزی، به اینفانتینو همه چیز را بگو...
مالک تراکتورسازی فدراسیون و وزارت ورزش را تهدید به شکایت کردن به اینفانتینو کرده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی ایلنا، تراکتورسازی در فصل هجدهم و با خواست هوادارانش به بخش خصوصی واگذار شد و هواداران پرشور این تیم امید زیادی داشتند تا با ورود به این بخش و باز شدن دستشان در هزینه کردن تیمی در خور نام این باشگاه ریشهدار و قدیمی با هواداران عاشق میلیونی تشکیل دهند. اتفاقی که به نظر میرسید با توجه به ویترین جذابی که برای این تیم در فصل جدید ترتیب داده شده در همین مسیر قدم بر میدارد ولی اتفاقاتی در طول فصل رخ داده و تصمیمات اشتباهی گرفته شده که برخلاف انتظار این تیم هنوز در زمره مدعیان اصلی قهرمانی محسوب نمیشود و با مقایسه نتایج این تیم نسبت به فصلهای گذشته میتوان پی برد که تراکتورِ دولتی بدون هزینههای اینچنینی و با امکانات کمتر و شرایط محدودتر نتایجی بهتر از این کسب کرده و علاوه بر کسب عناوینی مثل قهرمانی جام حذفی، چند بار تا هفتههای پایانی در کورس قهرمانی بوده است.
زنوزی امروز در صحبتهای عجیب خود به کمیته داوران، فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش حمله کرده و آنها را تهدید کرده که در صحبت با اینفانتینو اشکالاتی که به فوتبال ایران وارد است را مطرح میکند ولی اون عنوان نکرده که چند مورد از این مشکلات و ایرادها مربوط به خودش و باشگاههای زیر نظرش است.
سنجش عملکرد زنوزی در چندین ماه دوران حضورش در تراکتورسازی فقط به واسطه نتایج به دست آمده ممکن نیست و با بررسی تصمیمات و اشتباهات او میتوان به دلایل نا موفق بودن تراکتور تا اینجای کار پی برد.
وقتی به تراکتورسازی زمین نداد
زنوزی بارها خودش را خادم ورزش تبریز و علاقه مند به تراکتورسازی عنوان کرده و ادعا کرده حتی پیش از در اختیار داشتن مالکیت باشگاه هم طرفدار پروپاقرص این تیم بوده ولی تصمیمات و اقداماتش در فصول گذشته خلاف این موضوع را به اثبات میرساند.
فصل شانزدهم بود که تراکتورسازی به دلیل زیر کشت بودن و تعویض چمن ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز امکان برگزاری بازی در این محل را نداشت و تنها ورزشگاه مناسب تبریز برای جایگزینی بنیان دیزل بود که ورزشگاه اختصاصی باشگاه گسترش فولاد سابق و تحت مالکیت زنوزی بود. آن زمان مصطفی آجورلو بارها در مکاتبات خود از زنوزی خواست تا اجازه برگزاری دیدارهای خانگی تراکتورسازی در بنیان دیزل را بدهد ولی هر بار با این خواسته مخالفت شد. کار به جایی رسید که تراکتورسازی مجبور شد بیش از یک نیم فصل در زمین اختصاصی خود که زمین تمرین تیم محسوب میشد بازی کند. زمینی که هم چمن بی کیفیتی داشت و هم فضایی برای حضور تماشاگران پرشور تبریزی در آن وجود نداشت. نتایج ضعیف تراکتورسازی و مصدومیتهای معتدد بازیکنان کلیدی تیم از مشکلاتی بود که در دوران حضور در این ورزشگاه برایش پیش آمد و در کورس قهرمانی ضربه سنگینی به سرخپوشان زد.
ماجرای سعید آقایی
سعید آقایی، مدافع چپ و بازیکن کلیدی تراکتورسازی که به صورت قرضی از گسترش فولاد به این تیم پیوسته بود باید میانه فصل جدا می شد و به تیم اصلی خودش بر میگشت. باشگاه گسترش فولاد با تراکتورسازی برای دادن رضایت نامه او همکاری نمیکرد و در نهایت خود آقایی مجبور شد چک شخصی خود را به مبلغ سنگینی به باشگاه بدهد و رضایت نامه بگیرد. فصل بعد زمانی که تراکتورسازی از نقل و انتقالات محروم بود و جدایی هر بازیکنی از این تیم ضربه سنگینی به باشگاه بود، گسترشی ها با مالکیت زنوزی، آقایی را بابت پاس شدن چکش تحت فشار گذاشتند و او هم مجبور شد علیرغم میل باطنی در آن فصل سخت تیم را ترک کند و به تیم دیگری برود تا با قراردادش بتواند چک گسترش فولاد را پاس کند.
تصمیمات اشتباه پر تعداد در مدت زمان کم
5 بار تغییر مدیرعامل و 4 بار تغییر سرمربی در طول کمتر از یک سال از تصمیمات عجیب زنوزی است که مانع از نتیجه گرفتن تراکتورسازی شده. عباس الیاسی، صادق درودگر، علیرضا اسدی، دوباره عباس الیاسی و در نهایت ایوب بهتاج مدیرانی بودند که در طول این چند ماه سکان مدیریت باشگاه را در اختیار داشته و چند ماه بیشتر دوام نداشتند. حالا صحبت از چند شغله بودن بهتاج و احتمال کنارهگیری او هم وجود دارد تا ششمین مدیر این فصل تراکتور را هم ببینیم و رکوردی که به جا بماند که جایش در گینس خالی است.
وضعیت نیمکت تراکتور هم بهتر از صندلی مدیریت این تیم نبوده. تراکتور فصل گذشته را با ساغلام تمام کرد و با تغییر او توشاک روی کار آمد. وی با دستمزدی سنگین جذب شد و خیلی زود جدا شد و محمد تقوی در ادامه راه مسئولیت را عهده دار شد. چندی بعد او هم جدا شد برای مدتی کوتاه مسئولیت بر عهده امیرحسین پیروانی بود و در نهایت لیکنز روی کار آمد. اینکه تغییرات این چنینی چقدر از نظر فنی به تراکتور لطمه زده و چه هزینه سنگینی روی دست این تیم گذاشته را میتوان متوجه شد.
ماجرای بازیکنان خارجی
در پرونده خریدهای خارجی تراکتور هم کم جای اشکال وجود ندارد. آنتونی استوکس و هری اروین که دو خرید این تیم در ابتدای فصل بودند اگرچه از نظر فنی عملکرد مناسبی داشتند ولی به شکل غیر حرفهای میانه فصل تیم را رها کرده و در چندین بازی حضور نداشتند تا تراکتور امتیازات زیادی از دست دهد. اگرچه زنوزی و مدیران باشگاه بارها گفتند نام تراکتور را کوچک نمی کنند و به این دو بازیکن اجازه حضور مجدد در تیم را نخواهند داد و قید آنها را زدهاند، استوکس بعد از مدتی برگشت و بدون مشکلی به ترکیب اصلی اضافه شد و تراکتورسازان مدتها منتظر اروین ماندند و در سهمیه خارجی جای او را خالی نگه داشتند. حالا اروین به تراکتورسازی برگشته و اگرچه گفته میشود جلسه کمیته انضباطی و برخورد جدی با او در راه است ولی بعید است شأن باشگاه در مورد او هم حفظ شود.
مورد بعدی کوین کنستانت گینهای است. بازیکن اسم و رسم داری که رزومه اش نشان میداد سالهاست از دوران اوج فاصله گرفته است و خریدش مشخصاً ریسک بالایی داشت. او با هزینه ای سنگین جذب شد و بدون حتی یک بازی قراردادش به حالت تعلیق در آمده و احتمالا فسخ میشود تا هزینهای بدون کارایی روی دست باشگاه بماند. مشکلات جسمی دلیل جدایی کنستانت عنوان شده ولی کسی نمیپرسد که چطور بدون انجام تستها و آزمایش های مرسوم پیش از قرارداد او را جذب کردهاند.
ماشینسازی، برارد کوچکتر یا بچه سرراهی؟
اوضاع تیم دیگر تحت مالکیت زنوزی بهتر از تراکتورسازی نیست. اگر مشکل تراکتور تغییرات بیشمار و هزینههای گزاف و ریخت و پاشهای بیمورد است، تیم دیگر تبریز در لیگ برتر قربانی بیعدالتی موجود شده است. اعتراض بازیکنان تیم به عدم دریافت مطالبات و تهدید باشگاه های خواهان بازیکنان تیم به شکایت از آنها به کمیته انضباطی که مانع جدایی بازیکنان در نیم فصل شد از مواردی است که در ماشین سازی سپری شده است. از طرفی این تیم تبدیل به زاپاسِ تیم اصلی شده است. رضا مهاجری که وظیفه بستن تراکتورسازی را داشت به این تیم منتقل شد و بازیکنانی مثل اهل شاخه، سیدی و فورستر که مورد رضایت تراکتور قرار نگرفتند به این تیم منتقل شدند و مهرهای کلیدی مثل احمد موسوی که از بهترین بازیکنان تیم بود به تراکتور برده شده و در این تیم نیمکت نشین است.
سوای این موضوع به خودی خود مالکیت دو باشگاه همزمان توسط یک فرد هم تخلف است و هم اعتبار فوتبال تبریز را زیر سوال می برد. اگر تراکتورسازی در مسیر قهرمانی و در کورس سهمیه به تقابل با ماشین سازی میرسید چه حرف و حدیثهایی ایجاد میشد؟ اگر تراکتورسازی در شرایط عادی هم پیروز مسابقه شود موفقیت این تیم و زحمات بازیکنانش زیر سوال برده نخواهد شد؟ آیا زنوزی در دیدار با اینفانتینو از این تخلف آشکار هم صحبت خواهد کرد؟ اینکه قانون با تغییر نام گسترش فولاد به ماشین سازی دور زده شود تغییری در اصل موضوع ایجاد میکند؟